|

داده‌ها روایت می‌کنند؛

محبوبیت قالیباف؛ کمتر از همیشه

در هفته‌های اخیر نظرسنجی توسط مؤسسه استاتیس راجع به محبوبیت نیروهای سیاسی منتشر شد که توجه فعالان سیاسی و پژوهشگران را به خود جلب کرد. براساس یافته‌های این نظرسنجی درمورد شش چهره سیاسی، محمود احمدی‌نژاد بیشترین محبوبیت و حسن روحانی کمترین محبوبیت را داشت؛ اما نکته مهم‌تر در یافته‌های این نظرسنجی، افت شدید محبوبیت ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف نسبت به دی‌ماه 1399 بود و براساس آن، محبوبیت قالیباف با 17 درصد کاهش به 27 درصد و محبوبیت رئیسی با 14 درصد کاهش به 33 درصد رسیده است.

محبوبیت قالیباف؛ کمتر از همیشه
محمد رهبری پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی مجازی

در هفته‌های اخیر نظرسنجی توسط مؤسسه استاتیس راجع به محبوبیت نیروهای سیاسی منتشر شد که توجه فعالان سیاسی و پژوهشگران را به خود جلب کرد. براساس یافته‌های این نظرسنجی درمورد شش چهره سیاسی، محمود احمدی‌نژاد بیشترین محبوبیت و حسن روحانی کمترین محبوبیت را داشت؛ اما نکته مهم‌تر در یافته‌های این نظرسنجی، افت شدید محبوبیت ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف نسبت به دی‌ماه 1399 بود و براساس آن، محبوبیت قالیباف با 17 درصد کاهش به 27 درصد و محبوبیت رئیسی با 14 درصد کاهش به 33 درصد رسیده است. به بهانه این نظرسنجی و گذشت سه سال از آغاز‌به‌کار مجلس، مطالعه‌ای روی داده‌های آنلاین پیرامون محبوبیت محمدباقر قالیباف خواهیم داشت. نظرسنجی استاتیس راجع به محمدباقر قالیباف جزئیات قابل توجه دیگری نیز دارد. بر اساس این یافته‌ها، محبوبیت قالیباف در میان زنان، شش درصد کمتر از مردان است. همچنین جوانان کمتر از میانسالان قالیباف را دوست دارند به نحوی که محبوبیت قالیباف در میان جوانان 18 تا 29 سال، 13 درصد کمتر از افراد با سن بالای 60 است. نکته جالب دیگر در مورد قالیباف آن است که محبوبیت او در میان ساکنان روستا بیشتر از ساکنان شهر است حال آنکه به دلیل سابقه او در شهرداری تهران، شاید برخی تصور کنند ساکنان شهرها قالیباف را بیشتر دوست دارند.

اما داده‌های آنلاین درباره محمدباقر قالیباف چه می‌گویند؟

مطالعه‌ای روی توییتر حاوی نکات قابل تأملی درباره محبوبیت قالیباف است. بر همین اساس، اکانت شخصی محمدباقر قالیباف به خوبی گویای محبوبیت اوست. توییت‌های قالیباف در سال‌های 1399 و 1400 عمدتا بیش از هزار لایک می‌گرفت و به اصطلاح کاربران توییتر، فیواستار می‌شد. اما حالا دیگر خبری از فیواستارها نیست. بررسی میانگین لایک‌های قالیباف نشان می‌دهد میانگین لایک توییت‌های او روندی کاملا نزولی را طی کرده است.

داده‌های اکانت توییتری محمدباقر قالیباف حاوی نکات مهمی است؛ اول آنکه قالیباف از شهریور 1400 به این سو خیلی کمتر از قبل توییت کرده است. او تا پیش از شهریور 1400، به طور میانگین در هر ماه 12 توییت داشته است. اما با آغاز دولت ابراهیم رئیسی، میزان فعالیت توییتری او بسیار کاهش یافته و در هر ماه به طور میانگین، چهار توییت داشته است.

IMG_9240

نکته مهم‌تر، کاهش محسوس تعداد لایک‌های توییت‌های اوست. این امر بعد از جنجال «سیسمونی گیت» در توییتر، محسوس‌تر نیز شد و حالا کاربران کمتری او را لایک می‌کنند. در کنار کاهش محبوبیت قالیباف، به نظر می‌رسد اکانت‌های سازمانی وابسته به نیروهای انقلابی و ارتش سایبری نیز به مراتب کمتر از گذشته از او در توییتر پشتیبانی می‌کنند. واقعیت آن است که قالیباف در توییتر تنهاتر از همیشه است.

تنهاییِ قالیباف در توییتر را در محتوایی که سایر کاربران توییتری درمورد او منتشر می‌کنند نیز می‌توان دید. در سه ماه اخیر، در میان توییت‌هایی که حداقل 500 لایک گرفته‌اند، تقریبا هیچ توییت مثبتی درباره قالیباف دیده نمی‌شود و همه علیه او نوشته‌اند. در میان کسانی که علیه قالیباف نوشته‌اند، نام امیرحسین ثابتی، مجری شبکه افق که گفته می‌شود به سعید جلیلی و جبهه پایداری نزدیک است، جلب توجه می‌کند. او در یکی از این توییت‌ها قالیباف را به نداشتن «مبنای فکری» متهم کرده است.

IMG_9241

صفحه اینستاگرامی قالیباف نیز حکایت از کاهش محبوبیت او دارد. پست‌های اینستاگرامی او در هفته‌های اخیر، کمتر از گذشته لایک می‌خورد و این هم نشانه دیگری از کاهش محبوبیت قالیباف است. به‌ نظر می‌رسد افزایش اختلافات میان تیم قالیباف و تیم رئیسی، ماجرای سیسمونی‌گیت و سه سال حضور او در رأس قوه مقننه بدون آنکه دستاورد ملموسی داشته باشد، همه و همه باعث شده محبوبیت قالیباف روندی نزولی را طی کند و این امری است که بر اساس داده‌های آنلاین و داده‌های نظرسنجی‌ها قابل مشاهده است. گفته می‌شود قالیباف همچنان سودای ریاست‌جمهوری را در سر دارد و با کاهش محبوبیت رئیسی شاید نسبت به پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوی امیدوارتر شده باشد. اما واقعیات درباره او نشان می‌دهد که محبوبیت او نیز کاهش یافته است. تداوم این روند شانس او را برای انتخابات‌های آتی کمتر می‌کند؛ به‌ویژه آنکه حالا سخت‌تر از گذشته می‌تواند با دیگر جریانات انقلابی و اصولگرایی ائتلاف کند.