|

چگونه کمیسیون ماده 5 تبدیل به ماشین امضای قانونی‌کردن تخلفات می‌شود

نقشه ویرانی پایتخت

انتشار جزئیات مبهم و کلی از تفاهم‌نامه‌های شهرداری تهران با نهادهای مختلف در حوزه شهرسازی نگرانی‌هایی جدی را ایجاد کرده است.

نقشه ویرانی پایتخت
نورا حسینی خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

 انتشار جزئیات مبهم و کلی از تفاهم‌نامه‌های شهرداری تهران با نهادهای مختلف در حوزه شهرسازی نگرانی‌هایی جدی را ایجاد کرده است. یک روز وزیر علوم اعلام می‌کند که می‌تواند با کمک شهرداری تهران املاک دانشگاه را تغییر کاربری داده و روز دیگر محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران، خبر می‌دهد که طرح جامعی برای بهره‌برداری از دارایی‌های دانشگاه تهران با همکاری شهرداری در نظر گرفته شده و مسکن اعضای هیئت علمی در فضاهایی از دانشگاه تهران که تغییر کاربری داده شده، در دستور کار است، دو زمین داریم که یکی از آنها در انتهای خیابان کارگر شمالی و بالای مؤسسه ژئوفیزیک قرار دارد و دیگری مجموعه زمین‌هایی است که در پونک و جنب دانشگاه آزاد و همچنین کرج قرار دارد. در این راستا ایجاد هشت هزار واحد مسکونی برای کارکنان و اعضای هیئت علمی را در چشم‌انداز چهار‌ساله محقق خواهیم کرد. یکی از دو زمینی که مقیمی به آن اشاره می‌کند، در بالای مؤسسه ژئوفیزیک قرار دارد. پیش‌از‌این اعلام شده در پهنه فضای سبز (G) است. مدتی پیش هم علیرضا کریمیان، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، اعلام کرده بود شهردار تهران اعلام آمادگی کرده در برخی از فضاهای سبز و بوستان‌های تهران بعد از سنجیدن جوانب و کار کارشناسی مدرسه احداث شود.

شهردار تهران مدتی پیش هم در صحن علنی شورای شهر از تصمیم جدیدی گفته بود که شهرداری برای باغات کن گرفته، او تأکید داشت که این تصمیم برای رفع گرفتاری و مشکلات مردم گرفته شده؛ اما حقیقت طرح بازنگری ضوابط و مقررات طرح ویژه حفاظت و صیانت و ساماندهی باغات کن و طراحی شهری محله کن چیست و در صورت تصویب آن در کمیسیون ماده 5 چه آسیب‌هایی در انتظار باغات کن است.

اراضی کن که بالغ‌ بر هزار هکتار است و چهار فاز کلی دارد؛ باغات خرمالو،‌ محله قدیمی کن که همان روستای کن است، باغات کشت اجباری و محله‌ شهر سنگ. براساس طرحی که در کمیسیون ماده 5 در حال بررسی است،‌ یک طبقه تشویقی در همه ضوابط اعمال شده، به این معنا که اگر ملکی دو طبقه مجوز ساخت داشت، به سه طبقه و اگر سه طبقه بود، به چهار طبقه ارتقا پیدا می‌کند.

درباره باغات کشت اجباری، کارگروه راهبردی حفاظت و صیانت از باغات کن طبق این طرح منحل شده و مقرر شده شهرداری منطقه موضوعات را پیگیری کند. در طرح قبلی املاک بالای 10 هزار متر بدون محدودیت می‌توانستند 10 درصد ساخت‌وساز انجام دهند که این محدودیت برداشته شده و بدون قید مساحت براساس جدولی از سطح اشغال تراکم که در همین سطح و سطوح طرح قبلی است، امکان صدور پروانه ایجاد شده است. درباره صدور اسناد و دیوارکشی هم مقرر شد معاونت شهرسازی منطقه با همکاری اداره ثبت اجازه دیوارکشی و بعد صدور سند را داشته باشند.

در طرح گذشته برای حفظ باغات، معابر پیاده‌شده در طرح تفصیلی حذف شده و قرار بود کوچه‌باغ‌هایی در آن مسیر وجود داشته باشد و مبتنی‌ بر تقاضای مالکان و تقاضای باغداران، این کوچه‌باغ‌ها تعریف شود. در‌حال‌حاضر این وظیفه هم از آن کمیته راهبردی گرفته شده و به کمیته معابر اداره‌ کل طراحی شهرداری سپرده شده است تا معابر جدید را تعریف کنند و امکان صدور پروانه را داشته باشند.

در طرح بررسی‌شده در کمیسیون ماده 5 سطح اشغال زیادی در باغات کشت اجباری تعریف نمی‌شود؛ اما نگرانی ‌درباره حذف کمربند سبزی است که در طرح قبلی تعریف شده که عرض‌های مختلف داشت؛ عرض 20 متر تا 50 متر کمربند سبز در دور باغات کشیده شده بود که اجازه هیچ‌گونه ساخت‌وسازی در آن محدوده داده نمی‌شد. طبق طرح جدید، این کمربند حذف می‌شود و این احتمال وجود دارد که املاکی که تا دوره‌های پیش یعنی تا سال 93 ساخته شدند، در کنارشان توسعه‌های مسکونی طبق الگوی بافت شهری نه باغات ایجاد شود.

هفته گذشته نیز سیاست‌ها و ضوابط تشویقی نوسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد که از سوی شرکت بازآفرینی شهری تهیه شده، به تصویب رسید.

براساس این مصوبه در محدوده بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری، افزایش تراکم، تسهیل در ضوابط پارکینگ و معماری و اختلاط کاربری‌ها با هدف ایجاد انگیزه برای توسعه‌گرها، سرمایه‌گذاران و مالکان اعطا می‌شود. مشوق‌هایی که به اعتقاد کارشناسان بیش از آنکه مفید باشند، کیفیت زندگی را در این محدوده‌ها کاهش می‌دهند و صدمه‌های جبران‌ناپذیری به این عرصه‌ها زده می‌شود.

شهردار تهران تأکید دارد که در این مدت هیچ تخلفی در حوزه شهرسازی نکرده است. برخی این ادعای شهردار را در پرکاری کمیسیون ماده 5 و تصمیمات آن می‌دانند؛ تصمیماتی که برخی معتقدند بیش از آنکه به نفع منافع عمومی شهر باشد، به نفع سرعت ساخت‌وساز در شهر است.

برخی کارشناسان شهری معتقدند که رویکرد کنونی شهرداری نوعی سوءاستفاده از کمیسیون ماده 5 است. به گفته آنها کمیسیون ماده پنج در قانون برای برطرف‌کردن مغایرت‌ها و مشکلاتی است که در حین اجرا میان طرح جامع و تفصیلی ایجاد شده است. همچنین در طرح جامع تهران، تعدادی طرح‌های موضعی و موضوعی تعیین شده که باید به تصویب کمیسیون ماده پنج برسند؛ اما در زمان تهیه، بررسی و تصویب برای هر‌کدام از این موضوع‌ها یا موضع‌ها، یک چارچوب تعیین شده که در ساختار کلی طرح جامع می‌نشیند. این‌گونه نیست که هرکدام از این طرح‌ها سوای طرح جامع شهر تهران باشد و کمیسیون ماده پنج آن‌گونه که دوست دارد، آنها را تغییر دهد یا کم و زیاد کند. به گفته کارشناسان حوزه شهرسازی این طرح‌ها اجزای طرح جامع هستند، اگر این اجزا برداشته شود و مغایر با رویکرد کلی طرح جامع باشند، ساختار طرح جامع تغییر می‌کند و تغییر ساختار طرح جامع، تبعاتی جبران‌ناپذیر برای شهر دارد. اگر جایی از ساختار طرح جامع اشکال دارد، باید در یک بازنگری همه‌جانبه گفته شود کدام بخش به کدام دلیل اشکال دارد، بعد نسبت به اصلاح طرح جامع اقدام شود و سپس بر‌اساس آن ساختار کلی، درباره اجزای طرح جامع که در چارچوب ضوابط و مقررات طرح تفصیلی است، تصمیم‌گیری شود. اگر اجزای طرح جامع جدا از خود طرح جامع و راهبردهای اساسی طرح جامع، دستخوش تغییر و تحول اساسی شود، این مغایرت اساسی برای شهر و شهروندان خطرآفرین است. این‌گونه نیست که چون حالا دردی احساس نمی‌کنیم، دردی برای شهر به وجود نخواهد آمد.

این گروه از کارشناسان هشدار می‌دهند که یکی از اصول اساسی طرح جامع، سقف جمعیت‌پذیری آن است؛ یعنی طرح جامع تهران بر‌اساس سقف جمعیت‌پذیری ۹ میلیون نفر نوشته شده و در افق طرح جامع، ۱۰‌میلیون‌و ۵۰۰ هزار نفر که تقسیم‌بندی سقف جمعیت‌پذیری است، نه جمعیت، به این معنا که در شهر تهران ظرفیت جمعیت‌پذیری ۱۰‌میلیون‌و ۵۰۰ هزار نفر است که همیشه ۵ تا ۱۰ درصد آن مانند همه شهرها خالی هستند (یعنی سقف جمعیت شهر تهران باید ۹‌میلیون‌و ۵۰۰ هزار نفر باشد) و بر‌اساس جمعیتی که محاسبه شده، همین حالا، سقف جمعیت شهر تهران پر شده است! اگر در تهران ۳۰۰ هزار واحد مسکونی خالی هم داشته باشید؛ یعنی یک‌میلیون‌و ۲۰۰ هزار نفر. و این به آن معناست که ما از سقف جمعیت‌پذیری شهر تهران هم بالاتر رفته‌ایم.

برخی از کارشناسان حوزه شهرسازی معتقدند که تهران بیش از این گنجایش ندارد. و مثال می‌زنند که یک ساختمان تاب تحمل ۵۰۰ کیلوگرم در هر مترمربع را دارد و اگر هزار کیلوگرم بارگذاری کنید، همان بلایی بر سر ساختمان می‌آید که بر سر متروپل آبادان آمد. سازه و ساختار ساختمان برای پنج طبقه طراحی شده بود، نه برای 10 طبقه. اگر 10 طبقه روی آن بارگذاری کنید، چیزی شبیه فاجعه متروپل در مقیاس شهر تهران رخ می‌دهد و شهر دچار فروپاشی می‌شود. فروپاشی شهر تبعات سنگین اجتماعی دارد. در متروپل شاید بگویید یک ستونش را بردارید، اتفاقی نمی‌افتد، ممکن است شش ماه دوام بیاورد. توزیع بارها به فونداسیون منتقل می‌شود؛ اما زمانی سازه به نقطه‌ای می‌رسد که جوش‌ها، تیر ورق‌ها و ستون‌ها دچار تنش‌های بیش از ظرفیت می‌شوند و روزی می‌رسد که ساختمان متروپل پایین می‌آید.

به اعتقاد کارشناسانی که مخالف سیاست‌های جدید شهرداری در حوزه ساخت‌وساز هستند، تهران هم در چنین وضعیتی است. از نظر ترافیکی خیابان‌های تهران در یک ساعتی از روز قفل می‌شوند؛ یعنی چه؟ این یعنی فروپاشی شهر، وقتی در شهر تهران می‌بینید که بزه، بزهکاری و زورگیری افزایش پیدا می‌کند، فکر می‌کنید تبعات فروش تراکم نیست؟ حتما عوامل زیادی دارد؛ اما یکی از این عوامل هم نابسامانی در توزیع جمعیت است.این کارشناسان هشدار می‌دهند قطبی‌کردن شهر با واگذاری تراکم‌های غیرمنطقی، فروپاشی شهر است و در تعریف این فروپاشی می‌گویند:‌ فروپاشی شهر این‌گونه نیست که شما بگویید من فردا از خواب بیدار شوم و ببینم تهران کن فیکون شده است. آهسته‌آهسته اخلاق جامعه، عصبیت مردم در ترافیک، عصبیت مردم بر اثر استنشاق کربن، عصبیت مردم به خاطر نداشتن فضای باز همگانی، یعنی اینکه ساختار اجتماعی شهر منهدم شده، اینها بحث‌های کارشناسی است. این‌گونه نیست که بگوییم برویم یک کار جهادی کنیم و دائم هم بر بارگذاری اضافه کنیم. وقتی در کمیسیون ماده پنج، در یک روز ۵۰ مصوبه می‌آورند و امضا می‌گیرند، به چه معناست؟ امروز فکر می‌کنند هر‌چه آمار کمیت بالا برود، این کار جهادی‌تر شده است.

این گروه از منتقدان درباره طرح جدید شهرداری برای کن نیز می‌گویند طرح تفصیلی کن بعد از 50 سال تهیه شده که مطابق بود با آنچه در طرح جامع دیده شده و مطابق با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری برای محدوده کن، در این طرح تفصیلی هم تعداد طبقات با توجه به ظرفیتی که از نظر شبکه معابر و قطعه‌بندی در کن وجود دارد، تعیین شد؛ اما وقتی خارج از ظرفیت قطعه‌بندی و گذربندی بارگذاری می‌شود، حتما با مشکل مواجه می‌شود. وقتی که در روستای کن مساحت قطعات از ۶۰ تا صد متر است و عرض گذرها به صورت سنتی از ۲ تا ۴ متری، شما نمی‌توانید ساختمان چهار طبقه بسازید. وقتی نمی‌توانید تأمین خدمات کنید، نمی‌توانید سقف جمعیتی را از یک حدی بالاتر ببرید. ممکن است مصلحت ساکنان فعلی کن، بساز و بفروش‌ها این باشد که چهار طبقه بسازند؛ اما به مصلحت عمومی شهر نیست. این‌گونه نیست که ما فکر کنیم همه این را نابود می‌کنیم، یک چیز جدید می‌سازیم. کن بر‌اساس ضوابط و مقررات طرح جامع و مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری بعد از سال‌ها برایش طرحی تهیه شده که این طرح قابلیت اجرا دارد. متأسفانه به جای آنکه بروند کارهای مانده روی زمین را اصلاح کنند، دقیقا می‌روند گره‌هایی را که بعد از 50 سال باز شد، خراب می‌کنند. برای نفرآباد، کن، فرحزاد، فداییان اسلام که منطبق بر اصول مهندسی و شهرسازی طرح تهیه شده، احتمالا گام‌های بعدی مدیریت شهری است. در نفرآباد و کن قرار بود یک ساختار مهندسی و منطقی انجام شود؛ اما با تصمیم‌های جدید بیشتر دنبال تخریب هستند. گویی همه مشکلات را حل کردند، فقط مشکل کن و نفرآباد مانده بود که حل نشده بود.

به‌تازگی شورای شهر تهران هم نسبت به تصمیمات کمیسیون ماده 5 حساس شده و طرحی را به‌زودی به صحن شورای شهر می‌آورد که هدف آن توجه بیشتر به مصوبات کمیسیون ماده ۵ به‌عنوان یکی از بسترهای تصمیم‌گیری درباره منافع عمومی و خصوصی شهر است.

در این طرح با اشاره به حفاظت از منافع عمومی شهر بر ایجاد تعادل و توازن میان منافع عمومی و خصوصی‌شده، ایجاد شفافیت و محاسبه‌پذیرشدن مصوبات کمیسیون ماده ۵ و ایجاد وحدت رویه در فرایندهای بررسی پرونده تأکید شده است.