گستره علم، تنگه عمل
جایزه نوبل رشته فیزیولوژی و پزشکی در سال جاری، همچون چند سال اخیر، به طرحی تعلق گرفت که محوریت آن علوم ژنتیکی و دانش پایه فیزیولوژیک بود.
جایزه نوبل رشته فیزیولوژی و پزشکی در سال جاری، همچون چند سال اخیر، به طرحی تعلق گرفت که محوریت آن علوم ژنتیکی و دانش پایه فیزیولوژیک بود. پیداکردن ژنهای جدید یا گیرندههای سلولی تازه، معرفی ریزآبشارهای جاری در دل سلولهای انسانی، بررسی تعامل ژنها با محیط نانومتری اطرافشان در داخل هسته سلولها و کشف تأسیساتی در ساختار یاختههای عصبی یا عروقی، جزء زمینههای پرطرفداری بودهاند که در دهههای اخیر برندگان جایزه نوبل را تعیین کردهاند. کشف و انتشار چنین یافتههایی از هر منظری محترم و شایان ستایش است. اگر از آن دسته از افراد هستید که با خود میگویید این اکتشافات چه کمکی به زندگی مردم میکند، باید خاطرنشان کرد که علوم پایهای که روز به روز گستردهتر میشود، اساس طبابت در دهههای آینده و تولید دارو برای بیماریهای مختلف را فراهم میکند. شاید بهثمرنشستن این یافتهها در کوتاهمدت خیالی باطل باشد، اما بسیاری از داروهای فعلی که روزانه مصرف میشوند و از لطف حضورشان چندسالی بیشتر عمر میکنیم، زمانی در قالب علمی پایه و نامأنوس معرفی شدند. اصلا حتی اگر این یافتهها به دردی هم نخورند، به قول قدیمیها از بیکارنشستن بهتر است. اسراری که از دل این کشف و شهود برملا میشود، بسیار رابطه نزدیکتری با ایمان به خدا و خلقت دارد تا دعوا بر سر دیدهها و ندیدهها.
از طرفی نمیتوان منکر این قضیه بود که مسیر تبدیلشدن یک کشف علمی به یک داروی شفابخش و در دسترس، هزارتویی دارد که تمام امیال خبیث ذات آدمی را تحریک میکند. حرص و طمع علمی برای چاپ مقالات مرتبط با داروهای جدید، حرص اقتصادی برای تولید و توزیع دارو، فرسودگی علمی جامعه درمان برای استفاده از داروی جدید بهجای داروی قبلی، تحجر فرهنگی جامعه برای تندادن به درمانی نوین، تداخل و موازیکاری جبهه طب سنتی و سوزنی و گیاهدرمانی و آبدرمانی و زالودرمانی و...، همگی مسیر یک یافته علمی فاخر را برای تبدیلشدن به یک گزینه درمان التیامبخش تهدید میکنند. پس از عبور از این هزارتو، تازه نوبت روابط بینالملل و سیاستزدگی میرسد که تعیین میکند دارو در چه کشوری توزیع شود و در چه کشوری تحریم! تهته این مسیر هم نوبت بزرگزادهها و آقازادههاست تا به لطف پدر و امضاهایش، صفر تا صد دسترسی به دارو را به دست گیرند و مردم بمانند و حوضشان و البته ناصرخسرو! خلاصه اینکه گستره طبابت وسیع و لایتناهی است. یکی قسم میخورد که با دعای مادرش سرطان را درمان کرده، دیگری با میلیونها دلار برای درمان مولکولی و ژنتیکی و... دو هفته هم دوام نمیآورد. آنچه از ما برمیآید، این است که تلاش دانشمندان برای یک کشف سلولی و ژنتیکی را محترم بشماریم و بدانیم شاید نزد خدا تکجملهای که آنها به علم میافزایند از کرورکرور کتابی که ما میخوانیم به صواب نزدیکتر باشد.