«شرق» در گفتوگو با دیاکو حسینی بررسی کرد
گسل فعلی قابل ترمیم است؟
دیروز چهارشنبه وزارت امور خارجه بسته جدید تحریمی خود را علیه برخی اشخاص و نهادها در حوزه اتحادیه اروپا اعمال کرد. این دومین بسته تحریمی ایران طی یک هفته است. چهارشنبه هفته پیش نیز وزارت امور خارجه بستهای تحریمی علیه مقامات و نهادهای اروپایی وضع کرده بود.
شرق: دیروز چهارشنبه وزارت امور خارجه بسته جدید تحریمی خود را علیه برخی اشخاص و نهادها در حوزه اتحادیه اروپا اعمال کرد. این دومین بسته تحریمی ایران طی یک هفته است. چهارشنبه هفته پیش نیز وزارت امور خارجه بستهای تحریمی علیه مقامات و نهادهای اروپایی وضع کرده بود. در این بین برخی معتقدند این اعمال تحریمها نمیتواند به کارکرد و خروجی مدنظر تهران منجر شود؛ واقعیتی که شاید خود وزارت امور خارجه هم به آن اشراف داشته باشد. با این حال سؤال اینجاست که اگر تهران به این مسئله واقف است چرا در یک هفته دو بار دست به تحریم مقامات و نهادهای اروپایی زده است؟ آیا صرفا مسئله به توازن، واکنش و پاسخ متقابل مربوط میشود؟ تأثیرات این تحریمهای متقابل ایران و اروپا در حوزه سیاسی و دیپلماتیک چه خواهد بود؟ آیا گسل و شکاف کنونی بین دو طرف قابل ترمیم خواهد بود یا خیر؟ پاسخ به این سؤالات و پرسشهایی از این دست، محور گفتوگوی «شرق» با دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل و کارشناس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری است.
دیروز چهارشنبه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران برای دومین بار بستهای تحریمی را علیه برخی اشخاص و نهادها در حوزه اتحادیه اروپا اعمال کرد. چرا باید ایران در این مسیر گام بردارد و دست به تحریم مقامات غربی بزند در صورتی که همه میدانند این تحریمها برخلاف تحریمهای اروپا و آمریکا علیه ما عموما خروجیای در پی ندارد؟
ببینید شما در سؤالتان دو نکته را مطرح کردید که باید به صورت جداگانه به آن پاسخ داد؛ اول آنکه عنوان داشتید چرا جمهوری اسلامی ایران با آنکه میداند تحریمهایش چندان کارساز نیست و نمیتواند مشکل و چالشی برای مقامات اروپایی با آمریکا ایجاد کند دست به اعمال این تحریمها میزند؟ در این خصوص باید گفت که رفتاری که از سوی ایالات متحده آمریکا طی چند دهه اخیر حول محور «تحریم» سر زده است، باعث شده تحریم به عنوان یکی از ابزارها در سیاست خارجی هر کشوری عمل کند که گاهی قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهایی چون آمریکا باعث میشود این ابزار تحریم کارکرد و تأثیر جدی خود را داشته باشد و گاهی هم کشورها به دلیل نداشتن قدرت اقتصادی و تجاری چندان بالا سعی میکنند از ماهیت نمایشی تحریمها استفاده کنند. بنابراین تحریم کارکرد خود را از نظر اقتصادی، تجاری و سیاسی و دیپلماتیک با هدف موازنه قوا دارد. اینجا توان کشورهاست که تعیین میکند تحریمها میتوانند در کدام بُعد و در چه سطحی و تا چه عمقی اثرگذار باشند؛ بنابراین جمهوری اسلامی ایران اکنون با هدف نوعی موازنهسازی و همچنین نمایش دیپلماتیک دست به تحریم مقامات اروپایی در چند روز اخیر زده وگرنه تهران هم به عدم تأثیر آن در حوزه اقتصادی و تجاری واقف است. در قسمت دیگری از سؤالتان به تحریمهای اروپا علیه ایران اشاره داشتید. واقعیت است که بعد از موضوع مهسا امینی و تجمعات یک ماه گذشته کشورهای اروپایی کاملا تحت فشار افکار عمومی قرار دارند؛ طبیعتا در چنین مواردی کشورهای اروپایی سعی میکنند برای پاسخگویی به افکار عمومی هم که شده دست به اعمال تحریم بزنند؛ وگرنه هم اروپاییها و هم آمریکا برداشت واقعبینانهای از شرایط ایران دارند و میدانند که رویدادهای یک ماه گذشته تأثیر عمده، عمیق، پایدار و گستردهای در سیاستهای جاری کشور، بهخصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت. یعنی تحریمهای اخیر اروپا به واسطه رویدادهای یک ماه گذشته در کشور تحریمهای چندان اثرگذار و جدیای در حوزه اقتصادی و معیشتی ایران نیستند. در مجموع واقعیت این است که نه تحریمهای جمهوری اسلامی ایران علیه مقامات اروپایی و نه به عکس، تحریمهای اروپایی (منظور من صرفا دور جدید تحریمها در چند هفته اخیر علیه مقامات ایرانی است) چندان جدی نیستند و حوزه اثر بالایی ندارند.
اگرچه گفته شما درست است و اروپاییها دست به اعمال تحریمهای کلیدی در حوزه پولی و بانکی نزدند، اما این تحریمها در حوزه اقتصادی و معیشتی چندان اثرگذار نیستند، البته باید پذیرفت که تحریمهای متقابل ایران و اروپا علیه همدیگر میتواند تبعات خاص خود را در حوزه سیاسی و دیپلماتیک داشته باشد. در این بین اروپاییها همواره سعی کردهاند به عنوان یک طرف میانجی، واسط و هماهنگکننده گفتوگوهای هستهای عمل کنند. حال با این گسل دیپلماتیک، دیگر آن حسن نیت سابق بین تهران و اروپا وجود دارد؟
اگر در مسیر تقابلی که اکنون اروپا و ایران علیه همدیگر در پیش گرفتهاند، دو طرف زیادهروی کنند و نهایت اعمال تحریم اروپا به حوزههای کلیدی کشیده شود میتواند روابط کنونی را هم به شدت مخدوش کند و تأثیرات منفی جدی بر روابط دو طرف بگذارد.
یعنی به باور شما این روابط اکنون مخدوش نشده است؟
نه اینکه روابط مخدوش نشده است، اما من بر این باورم که هنوز فرصت لازم برای توقف این نمایشهای تحریمی تهران و اروپایی علیه همدیگر و ترمیم شکاف کنونی وجود دارد. تحریمهای کنونی ایران و اروپا علیه همدیگر قابل کنترل است. اما در صورت ادامه این وضعیت و کشیدهشدن پای تحریمهای اروپا به حوزههای کلیدی مانند نفت و مناسبات پولی و بانکی، آن زمان ترمیم این وضعیت کار چندان سادهای نخواهد بود. به همین دلیل شاهد هستیم که مقامات اروپایی تحریمهایی را اعمال میکنند که به روابط با جمهوری اسلامی ایران آسیب چندان جدیای وارد نکند. چون هنوز اروپا به ازسرگیری گفتوگوها و احیای برجام امیدوار است. بنابراین تلاش شده تا تحریمهایی اعمال شود که به میز گفتوگوها لطمه وارد نکند. از آن طرف کانال ارتباطی بین ایران و اروپا کماکان برقرار است و کشورهای اروپایی و نماینده اتحادیه اروپا با وزارت امور خارجه ایران و شخص وزیر تماسهای تلفنی مکرری دارند. تداوم این کانال گفتوگو با وجود تحریمها میتواند فضا را تعدیل کند و به نوعی نشان دهد که اروپا ضمن پاسخگویی به افکار عمومی در مسئله حقوق بشر، تمایلی ندارد روابط با تهران تحتالشعاع رویدادهای داخلی ایران در یک ماه گذشته قرار بگیرد.
عنوان داشتید که اعتراضات یک ماه گذشته نمیتواند روی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اثر مخرب جدی داشته باشد، اما در مقابل بسیاری معتقدند نه اعتراضات، بلکه موضوع اتهام ارسال پهپاد از سوی ایران به روسیه میتواند روابط ایران و اروپا را به شدت تحت فشار قرار دهد. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
اولا به باور من اغراقهای سیاسی، دیپلماتیک و عمدتا رسانهای روی قدرت پهپادهای ادعایی جمهوری اسلامی ایران در جنگ اوکراین شکل گرفته است. افزون بر آن مقامات جمهوری اسلامی ایران و روسیه هم بهکارگیری هرگونه پهپاد ایرانی در جنگ اوکراین را تکذیب کردهاند.
پس به باور شما روسیه تمایلی ندارد که ایران را شریک این جنگ قرار دهد؟
گفته من به این معنا نیست. قطعا هم در خود روسیه و هم در اروپا و آمریکا بخشی سعی دارند به هر طریقی پای ایران را به جنگ اوکراین بکشانند و به بهانه ارسال پهپاد یا دیگر تسلیحات و حتی ادعای حضور مستشاری ایران در اوکراین، جمهوری اسلامی را درگیر برخی مسائل و چالشها کنند، اما تهران باید با یک دیپلماسی هوشمند، فضای کنونی را مدیریت کند که نه در روسیه، نه در اوکراین، نه در اروپا و نه در آمریکا اجازه سوءاستفاده از ادعای بهکارگیری پهپادها و دیگر تسلیحات ایرانی در جنگ اوکراین یا حتی ادعای حضور مستشاری ایران در اوکراین داده نشود.
گفته شما به معنی آن است که اروپا به دنبال فشار بر ایران در جنگ اوکراین نیست، در حالی که اخبار خلاف آن را نشان میدهد.
در حال حاضر من این تصور را ندارم که اروپاییها و آمریکا با مانور سیاسی و رسانهای درخصوص ادعای بهکارگیری پهپاد ایرانی در جنگ اوکراین سعی داشته باشند جبهه جدیدی را در تقابل با تهران باز کنند و سطح تنش به یک نقطه برگشتناپذیر برسد.
چرا؟
چون اروپا و آمریکا کماکان به احیای برجام و مذاکره با ایران نیاز دارند، بنابراین نه رویدادهای یک ماه گذشته و نه ادعای بهکارگیری پهپاد ایرانی در جنگ اوکراین فعلا پتاسیل آن را ندارند که به یک سرفصل جدید در منازعات دو طرف تبدیل شوند. هرچند من منکر فشار اروپا و آمریکا در این چند هفته نیستم. با این حال نکته مهمتر اینجاست که اگر اروپاییها و آمریکا در نهایت به این نتیجه برسند که ایران تمایلی به گفتوگو برای احیای برجام و توافق ندارد، آن زمان امکان دارد که مانور جدی روی اتفاقات یک ماه گذشته در ایران و بهخصوص ادعای بهکارگیری پهپاد ایرانی در جنگ اوکراین شکل بگیرد و حتی از اهرم سازمان ملل و شورای امنیت برای فشار بیشتر به ایران استفاده کنند.
با همین تحلیل شما به ارزیابی این گزاره هم بپردازیم که اگر جمهوری اسلامی ایران بسته پیشنهادی بورل را مبنای مذاکرات جدیتر قرار میداد و گفتوگوها در مسیر مثبتی پیش میرفت، آیا شاهد این رفتار تهاجمی اروپا و ایالات متحده در مسئله اعتراضات یک ماه گذشته و فروش پهپاد ایرانی میبودیم؟
ما باید قدری عمیقتر مسئله را تحلیل کنیم. واقعیت امر آن است که غرب و بهخصوص آمریکا از برجام و مذاکرات احیای توافق هستهای بهعنوان اهرمی برای کنترل و مهار ایران در حوزه هستهای استفاده کردهاند. این نکته به ما گوشزد میکند که اگر جمهوری اسلامی ایران بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا را میپذیرفت یا مذاکرات کماکان ادامه پیدا میکرد، باز هم با وقوع این حوادث در کشور یا ادعای بهکارگیری پهپاد ایرانی در جنگ اوکراین شاهد سیاست تهاجمی علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی قاره سبز و کشورهای اروپایی میبودیم، چون غرب از هر موضوعی برای کنترل و فشار به ایران استفاده میکند. پس حتی اگر مذاکرات به نتیجه میرسید، اروپا و آمریکا این سیاست تهاجمی را در حوزه حقوق بشر علیه ایران اعمال میکردند؛ یعنی اروپاییها و آمریکا میکوشند ایران را در موضوعات دیگری مانند توان پهپادی، حقوق بشر و... کنترل و مهار کنند.