قبرستانهای تهران سنگها و سوزها
سنگها، نوشتهها، بلندی درختها، سایهها، صدای کلاغها، سوزها، مویهها، شمعها، گلبرگها و... هر آرامستان در این شهر تاریخی و روایتی دارد از زیستن و رفتن و البته ماندن. ماندن اسمهایی که نباید فراموش شوند تا گذشته را و ریشه و هویت و تاریخ را بسازند.
علی افشار: سنگها، نوشتهها، بلندی درختها، سایهها، صدای کلاغها، سوزها، مویهها، شمعها، گلبرگها و... هر آرامستان در این شهر تاریخی و روایتی دارد از زیستن و رفتن و البته ماندن. ماندن اسمهایی که نباید فراموش شوند تا گذشته را و ریشه و هویت و تاریخ را بسازند.
دامنه شمالی کوه بیبیشهربانو قرار دارد، دخمه استخواندان گبرها به دوره ساسانیان برمیگردد. آن زمان ظاهرا عقیده بر این بوده که اجساد باید طعمه حیوانات شود، چون دفن مرده در خاک یا انداختنش در آب یا سوزاندن در آتش به خاطر مقدسبودن این عناصر چهارگانه، درست نیست. آنها استخوانهای مردگانشان را در یک استودان سنگی یا آهکی قرار میدادند و...!
تا سال 1299 بیشتر تهرانیها، مردههای خودشان را در خانه میشستند و بعضی از آنها برای کاهش هزینههای خاکسپاری، میت را به قبرستان نمیبردند و در باغچه حیاط خانه خود او را به خاک میسپردند.
زمانی میدان حسنآباد فعلی، خارج از شهر تهران بود و نخستین گورستان تهران را به این منطقه نسبت میدهند. یعنی همان ایستگاه آتشنشانی مشهور بخش شمالی میدان که روزگاری اولین قبرهای متوفیان تهرانی به شکل امروزینش در آنجا کنار هم چیده میشد... میگویند پهلوان اکبر خراسانی آنجا آرمیده اما تا سال 1348 که با تعریض خیابان حافظ به قبر او رسیدند، کسی این ماجرا را نمیدانست! وقتی مکانهای دفن اضافه شد اداره متوفیات هم از سال 1304 در مسیر توسعه گام برداشت و اداره متوفیات به یک آمبولانس مجهز شد و... تا به امروز!
اهالی شرق تهران میدانند که قبرستان مسگرآباد در محل فعلی فرهنگسرای خاوران وجود داشته است. مطالعات تاریخی نشان میدهد که در دوره پهلوی اول، دستور داده شد تا قبرستانی در شرق تهران ساخته شود. «گلچین» اولین نام این قبرستان بود اما در ادامه با نام مسگرآباد (دهی در حوالی خاوران فعلی) در میان مردم معروف شد.
ابنبابویه برایت تاریخ را ورق میزند. یکی از قدیمیترینهای تهران که ریشهاش به پیش از ورود اسلام به ایران نسبت داده میشود. نزدیکتر که بیاییم ابنبابویه در 200، 300 سال اخیر یکی از آرامگاههای اصلی پایتخت در منطقه ری بوده و روایت یافتهشدن جسد سالم شیخ صدوق پس از یک سیلاب در ابنبابویه، نقوش حکشده روی سنگ قبرها، دفنشدن نامهایی چون تختی، دهخدا، فروغی و... از جذابیتهای این مکان تاریخی است.
از سیداسماعیل قبرستان قدیمی در وسط تهران در باغ فردوس مولوی که زود پر شد، بگذریم، به باغ طوطی پیرامون حرم شاهعبدالعظیم حسنی (ع) میرسیم که آن هم دارای یک قبرستان قدیمی و معروف و پرخاطره است که چهرههای سرشناسی از فرمانفرما و فروزانفر و علیاصغر حکمت تا ستارخان و محمد خیابانی در آنجا دفن شدهاند.
امامزاده عبدالله در ری واقع است و ساخت بقعه داخلی آن را به دوره صفوی نسبت میدهند. سبک معماری دوره قاجار و پهلوی در آرامگاههای خانوادگی این امامزاده دیده میشود. اینجا ثبت ملی شده و در آن چهرههایی چون مهرپویا، یدالله سحابی، توران میرهادی، طغرل افشار و... آرمیدهاند.
از ری به شمیرانات در شمال تهران میرسیم و به قبرستان ظهیرالدوله، وزیر تشریفات قاجاری که نوشتههای تاریخی میگویند مرگ ناگهانی او در زیر درختی در همین مکان، علت نامگذاری این مکان بوده است. از بهار و فروغ و صبا تا رهی معیری را میشود در ظهیرالدوله ملاقات کرد که سالهاست پذیرای دفن کسی نبوده.
ضلع شمالی امامزاده صالح هم یکی از قبرستانهای تهران بود اما با طرح نوسازی آن دیوارهای قدیمی و قبرستانها جای خود را به یک بوستان دادند و اثری از آثار قبرهای قدیمی هم نیست.
کهفالشهدای ولنجک، اگرچه بیشتر یک مکان مذهبی زیارتی است اما روایتهای جذابی دارد. این مکان یک غار قدیمی متعلق به مؤسسه زلزلهنگاری بوده که امروزه شهدای گمنام را در خاک پذیرفته است.
کلیساهای اقلیت ارمنی در حوالی بازار، بخشهایی از شرق تهران و دهونک پراکنده بودند و در طرح توسعه شهری، انتقال آرامستانهای پراکنده به یک مکان واحد تحقق پیدا کرد. قبرستان ارامنه دولاب (یا گورستان مسیحیان/ امیر سلیمانیه/ اکبرآباد) به مقطعی از تاریخ این شهر برمیگردد که ارامنه بیشتر در مناطق جنوبی بازار تهران زندگی میکردند.
اگرچه خاک متعلق به ایران است اما روی این سنگها، میشود ملیتهای مختلف را دنبال کرد و پرچمهای گوناگون را دید. از تصویرهای شکل به شکل صلیبها تا تصویری پرسوز از یک زن غمگین... تعدادی از افرادی که در قبرستان ممنوعه خاک شدهاند، کشتهشدگان جنگی و گمنام روسی و لهستانی هستند.
اوانس اوگانیانس، شاهین سرکیسیان، کنت دو مونت فرت، گاردایستکی، نیکلای مارکوف، آلفرد لومر، آنتوان سوروگین و... اینجا دفن شدهاند و بخشهایی مختص به ارامنه، کاتولیکها، ارتودوکسها، آشوریان و کلدانیها دارد. اما قبرستان متفقین یا آرامستان انگلیسیها در قسمت جنوبی باغ قلهک در نزدیکی باغ سفارت بریتانیاست که اسمش نشان میدهد چه ماجراهایی داشته. در بحبوحه جنگ جهانی دوم، سربازان انگلیسی کشتهشده متفقین در این مکان دفن شدند و جالب اینکه یکی از درهای آن به باغ سفارت انگلیس باز میشود.
از این مکان، گنبد فیروزهای و کتیبههای موازیاش با نامهای حکشده سربازان کشتهشده در جنگ جهانی دوم در یاد میماند. ششم ژوئن هرسال، یک مراسم یادبود برای این سربازها برگزار میشود.
گورستان بوراستان هم یکی از دیگر گورستانهای مرتبط با کلیسای حواری ارمنی در جاده خاوران است و کلیسای استپانوس مقدس در آن واقع است. واروژان، ساموئل خاچیکیان، آرمان، لوون هفتوان و... اینجا آرمیدهاند.
اواخر دهه 40، رشد جمعیت تهران و رشد میزان مرگومیر و البته شاید تخمینی که از افزایش جمعیت تهران زده میشد، سبب شد تا بهشت زهرا (س) در یک قطعه زمین ۳۱۴ هکتاری کلنگ بخورد. جالب اینکه خیلی از تهرانیها حاضر به دفن مرده خود در این مکان نبودند اما در ادامه این اتفاق افتاد و فردی به اسم محمدتقی خیال اولین چراغ را روشن کرد! قطعه ۱، ردیف ۱، شماره ۱... .