|

یادبودی برای امیربانو کریمی

بانوخانمی که نماد شکوه و آزادگی بود

«امیربانو کریمی» استاد زبان و ادبیات فارسی در دهم دی‌ماه درگذشت و او را در قطعه 80 بهشت زهرا به خاک سپردند. عزیزان و بستگانش، در مراسمی دیگر، یادبود او را گرامی داشتند و از تأثیرات، ویژگی‌ها و آنچه به یادگار گذاشته بود، گفتند. کلیپی درباره این استاد ادبیات و زندگی و تفکرش پخش شد و در بخش‌های مختلف بارها درباره او شعر خوانده شد.

بانوخانمی که  نماد شکوه و آزادگی بود

«امیربانو کریمی» استاد زبان و ادبیات فارسی در دهم دی‌ماه درگذشت و او را در قطعه 80 بهشت زهرا به خاک سپردند. عزیزان و بستگانش، در مراسمی دیگر، یادبود او را گرامی داشتند و از تأثیرات، ویژگی‌ها و آنچه به یادگار گذاشته بود، گفتند. کلیپی درباره این استاد ادبیات و زندگی و تفکرش پخش شد و در بخش‌های مختلف بارها درباره او شعر خوانده شد.

اجرای این مراسم بر عهده «وحید عیدگاه طرقبه‌ای»، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاعر بود. او «امیربانو کریمی» را چنین توصیف کرد: «نامی که بیش از نیم‌قرن در فرهنگ و ادب فارسی درخشید و رفته‌رفته به نماد تبدیل شد؛ نمادی از ویژگی‌های برجسته گوناگون؛ نماد فرهنگ‌پروری، نماد فضیلت، نماد متانت، نماد وقار، نماد زیبایی و بیش از همه چیز نماد شکوه و آزادگی. الگوی والایی برای هر فرد ایرانی، هر فرد فرهنگ‌دوست! استادی که افزون بر فضایل علمی و تحقیقی، شخصیتی استوار بود و وقارش الهام‌بخش نسل‌های پی‌درپی دانشجویان. استادی که پس از برده‌شدن نام ایشان، صفت‌های مشخصی در ذهن شکل می‌گیرد؛ مثل آزادگی، سربلندی، منش والا و فرزانگی». «علی‌محمد سجادی»، استاد بازنشسته ادبیات عنوان کرد حدود 50 سال با خاندان معظم «امیری» و «مصفا» و عزیزان وابسته به آنها آشناست و درباره آشنایی‌اش با کریم امیری فیروزکوهی (پدر امیربانو کریمی) و شعرخوانی در محضر او و همچنین درباره فرزندان امیربانو کریمی و مظاهر مصفا سخن گفت. به گزارش ایسنا، این استاد زبان و ادبیات معتقد بود: «دکتر امیربانو از استعدادهای خدادادی خود کمال را استفاده کرد و به بالاترین مراتب علمی و اخلاقی و ادبی رسید. دکتر در ادبیات شد و به تصحیح کتاب پرداخت. بزرگ‌ترین افتخار امیربانو این بود که جزء دانشجویانی بود که استاد دید نه شبه‌استاد. دوم، امیربانو به تمام معنا یک معلم بود. نه دکتر مصفا و نه خود امیربانو از مال دنیا چیزی نداشتند اما امیربانو معلم بود و معلم از ثروتمندترین مردم روزگاران است. شما چه کسی را پیدا می‌کنید که در طول بیش از ۵۰ سال هزاران جوان را از خاک برآورده و به افلاک رسانده باشد و به آنان درس آزادی، بزرگی و بزرگواری، بی‌باکی و خصلت انسانی داده باشد؟». 

دیگر راوی و توصیف‌کننده «امیربانو کریمی»، «امیرحسین ماحوزی»، استاد زبان و ادبیات فارسی بود که گفت: «فکر می‌کنم شجاعانه‌ترین کار در این مملکت این است که انسان خودش باشد و خودش را نشان دهد و این چیزی بود که از رفتار ایشان یاد می‌گرفتیم. امیربانو برای من مظهر بی‌پروایی و شجاعت بود. مناعت طبع داشت و بسیار جوانمردانه از دوستان خود حمایت می‌کرد. جوانمردی خوی بود و بردباری جزئی از روح لطیف امیربانو بود». همچنین چند عضو خانواده نیز درباره «امیربانو کریمی» سخن گفتند. حجازی خواهرزاده مظاهر مصفا، در این مراسم از ویژگی‌های «بانوخانم کریمی» در خانه و در جمع اطرافیان سخن گفت. او گفت: «در خانه ما، بانوخانم همیشه بانوخانم بود. او تجسم کامل یک بانو و یک خانم بود؛ مهربان و خوش‌خلق، بزرگوار، زیبا و باوقار، خوش‌ذوق و دانشمند. محضرش محضر سکوت بود و سخن. قشنگ می‌خندید و جذاب، زیبا سخن می‌گفت. گرچه مدعی بود مادری فداکار نبوده است اما فداکارترین مادران بود. مانند وصیت‌نامه‌اش که ساده بود و مختصر. معلم بزرگی بود. دایی‌ام همیشه برای او می‌خواند فخر منی امیربانو، تاج سری امیربانو». 

یکی از شاگردانش «شکوفه شهیدی» نیز در توصیف او گفت: «امیربانو فرزند شعر نبود، خود شعر بود، موزون و امیدبخش به سیرت و صورت. شعری که وجودش، منشش و روشش سبب اعتلای فرزندان و دانشجویان بود. قصیده بلند شعور و بیداری و مهر و پایداری بود، در عین‌حال شوخ و شیرین و به دور از پیچیدگی. امیربانو وجودی بود پویا و جست‌وجوگر و جویندگی حتی از نگاهش می‌خرامید و همین جویندگی سبب شوخ‌طبعی و سبکی حضور وزینش بود. حتی در انتقادات تندش از نامداران عرصه ادب زهر و نوش نمی‌دید. شجاع بود، نه‌تنها از هیچ‌کس حتی از مرگ نترسید». آن‌طور که رسانه‌های مختلف گزارش کرده‌اند، غیر از علی مصفا (فرزند این استاد فقید) و خواهرانش، جمعی از اهالی سینما و فرهنگ در این مراسم حضور داشتند. لیلا حاتمی، شفیعی‌کدکنی، علی دهکردی، حامد بهداد، همایون ارشادی، گیتی معینی، امید روحانی، محمود عابدی، روح‌الله هادی، وحید عیدگاه طرقبه‌ای، محمد دهقانی، سهیل محمودی، جعفر شجاع‌کیهانی، آبتین گلکار، عظیم زرین‌کوب و محمد راغب، برخی هنرمندان، استادان زبان و ادبیات فارسی و دانشجویان از حاضران در این مراسم بودند.