گزارشی از تداومز که هر روز دامنه عملیات میدانی و نسلکشی آن گستردهتر میشود
«رفح» زیر آتش
اگرچه بمباران شهر رفح از ابتدای جنگ علیه غزه متوقف نشده و از سه روز قبل عملیاتهای میدانی در این شهر هم آغاز شده است، اما با آمادهشدن اسرائیل برای شروع عملیات زمینی گسترده در جنوبیترین شهر نوار غزه، ضرباهنگ تحولات ناشی از جنگ حماس و اسرائیل، نهتنها تندتر بلکه پیچیدهتر هم خواهد شد. از یک سو جمعهشب، ذیل تصویب ارتش اسرائیل برای عملیات در رفح، بنیامین نتانیاهو به موازات صدور دستور تخلیه کامل جنوبیترین شهر نوار غزه از عزم راسخ برای حمله به رفح گفت و در سوی دیگر حماس هم هشدار داده که هرگونه عملیات در این شهر (رفح) با پاسخی به مراتب شدیدتر از عملیات هفتم اکتبر همراه خواهد بود.
عبدالرحمن فتحالهی: اگرچه بمباران شهر رفح از ابتدای جنگ علیه غزه متوقف نشده و از سه روز قبل عملیاتهای میدانی در این شهر هم آغاز شده است، اما با آمادهشدن اسرائیل برای شروع عملیات زمینی گسترده در جنوبیترین شهر نوار غزه، ضرباهنگ تحولات ناشی از جنگ حماس و اسرائیل، نهتنها تندتر بلکه پیچیدهتر هم خواهد شد. از یک سو جمعهشب، ذیل تصویب ارتش اسرائیل برای عملیات در رفح، بنیامین نتانیاهو به موازات صدور دستور تخلیه کامل جنوبیترین شهر نوار غزه از عزم راسخ برای حمله به رفح گفت و در سوی دیگر حماس هم هشدار داده که هرگونه عملیات در این شهر (رفح) با پاسخی به مراتب شدیدتر از عملیات هفتم اکتبر همراه خواهد بود. اما حملات بامداد دیروز (دوشنبه) اسرائیل به این شهر که حدود صد شهید به دنبال داشت، حکایت از این دارد که سمت و سوی معادلات در رفح تعیینکننده خواهد بود. با توجه به مجموعه تحولات منطقهای و جهانی باید از چند زاویه به این حملات و احتمال آغاز عملیات زمینی ارتش اسرائیل به رفح نگریست. نخست، زاویه نگاه رژیم صهیونیستی است که بنیامین نتانیاهو برای کاهش فشار ناشی از انتقادات رسانهای و هجمههای خانوادههای اسرا مجبور به حمله به شهر رفح به عنوان آخرین گام و سختترین گام جنگ با حماس خواهد بود. همزمان بیبی مجبور است برای کاهش اعتراضات ناشی از ابعاد حقوقبشری در محافل جهانی، هرچه سریعتر با حمله به رفح به این جنگ پایان دهد. در بحبوحه تحولات ناشی از حملات بیسابقه به این شهر (رفح)، سؤال کلیدیتر آنجاست که چرا نتانیاهو اصرار بر حمله به جنوبیترین شهر نوار غزه با اشراف به تمام تبعات آن دارد؟ در سناریوی اول، نخستوزیر اسرائیل از تلاش برای حمله زمینی به «رفح» به عنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده میکند تا حماس را وادار به چشمپوشی از شروطش کند. پیرو آنچه ذیل سناریوی اول طرح شد، با توجه به برنامه برگزاری نشستی طی امروز سهشنبه در قاهره با حضور رؤسای دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و همچنین بازگشت هیئت حماس به مصر در روزهای آتی، نتانیاهو از حمله به رفح به عنوان اهرم فشار علیه طرفهای مختلف و بهویژه حماس پیش از آغاز گفتوگوها استفاده میکند. در همین راستا، روزنامه والاستریت ژورنال هم یکشنبه گزارش داد مسئولان مصری به حماس هشدار دادهاند اگر تا دو هفته دیگر با اسرائیل به توافقی جدید برای آزادی اسرائیلیهای ربودهشده در غزه نرسد، ارتش اسرائیل عملیات زمینی در رفح را آغاز خواهد کرد. هرچند یکی از رهبران جنبش حماس در گفتوگو با روزنامه «العربی الجدید» اخبار منتشرشده مبنی بر فشار مصر بر گروههای مقاومت برای چشمپوشی از شروط خود را تکذیب کرد، اما این تکذیبیه به معنای کنارگذاشتن پشت پردههای فشار بر حماس نیست. در سناریوی دوم، هدف نخستوزیر اسرائیل از یورش به شهر رفح، دسترسی به محور فیلادلفیا و جداکردن آن از سایر بخشهای نوار غزه و نیز تحت فشار گذاشتن حماس در مذاکرات جاری در مصر در همین زمینه است. از منظر سوم هم میتوان به چرایی اصرار بیبی برای حمله به رفح نگریست که ارتباطی به فشار بر حماس برای کنارگذاشتن پیششرطهایش و پذیرش شروط تلآویو و نیز در اختیار گرفتن محور فلادلفیا ندارد؛ چراکه هدف اصلی ناظر بر پروژه کوچ اجباری ساکنان غزه به صحرای سیناست. بنابراین با وجود آنکه قاهره در روزهای اخیر اقدام به گسیل تسلیحات، تجهیزات و ادوات به گذرگاه رفح با هدف بستن آن کرده است، اما در صورت آغاز عملیات زمینی اسرائیل در رفح، هجوم جمعیتی بین یکمیلیونو ۲۰۰ تا یکمیلیونو 500 هزار نفر از آوارگان غزه معادلات را برای قاهره پیچیدهتر خواهد کرد. از اینرو خطونشانهای اخیر مصر برای اسرائیل نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد؛ همانگونه که ادعای نتانیاهو برای تعیین کریدورها و اماکن امن در شهر رفح برای در امان ماندن این جمعیت نمیتواند نزدیک به واقع باشد. هرچند در سناریوی چهارم احتمال دارد که هر سه هدف توسط نتانیاهو مطرح باشد؛ چراکه هیچکدام از سناریوهای سهگانه منافاتی با یکدیگر ندارند و حتی در طول و مکمل همدیگر هستند. بنابراین تقریبا قطعی به نظر میرسد نخستوزیر اسرائیل در حمله زمینی به رفع جدی خواهد بود. البته این گزاره نیز مطرح است که نتانیاهو تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و به امید به قدرت رسیدن دونالد ترامپ سعی در فرسایشیکردن جنگ خواهد داشت، اما ملاحظات و اقتضائات سیاسی در اسرائیل نشان میدهد عمر کابینه نتانیاهو بسیار بعید است که به آغاز دولت جدید در آمریکا، حتی با فرض پیروزی دونالد ترامپ (که احتمالش هم کم نیست)، قد بدهد. به همین دلیل نخستوزیر اسرائیل در شرایط کنونی مجبور است با عملیات زمینی در رفح از یک سو به دنبال تقابل با چهار یا پنج گردان حماس در جنوبیترین شهر نوار غزه باشد که به عنوان یک برگ برنده و کارت بازی در مقابل منتقدان و مخالفان از آن استفاده کند و از سوی دیگر موضوع مهمتر یعنی کوچاندن اجباری ساکنان نوار غزه به صحرای سینا در مصر را کلید بزند. در این بین، خبر بامداد دوشنبه دال بر ادعای اسرائیل درباره آزادکردن دو اسیر خود با نامهای «فرناندو سایمون مارمن ۶۰ساله» و «لوئیس هار ۷۰ساله» که در جریان عملیات طوفان الاقصی دستگیر و به نوار غزه منتقل شدند، میتواند برای چند روز و حتی دو هفته پیشرو سوخت کافی سیاسی را به نتانیاهو برای کلیدزدن عملیات گسترده زمینی در رفح بدهد؛ خاصه آنکه ارتش اسرائیل این را هم مدعی شده که در عملیات مشترک با شینبت و یگان ویژه ضدتروریسم پلیس، این دو اسیر را از ساختمانی در رفح آزاد کرده است. در سطح دیگری از تحلیل باید از دید حماس به موضوع نگاه کرد. از یک سو این امکان وجود دارد که برای جلوگیری از حملات زمینی ارتش اسرائیل، حماس از تنها کارت برنده خود یعنی اسرا استفاده کرده و از پیششرطهای تعیینشده خود یعنی پایان دائمی جنگ، عقبنشینی ارتش رژیم صهیونیستی از غزه و بقای حماس در این باریکه عقبنشینی کند به امید آنکه دوحه، قاهره و واشنگتن بتوانند در بازه زمانی دوماهه مطرحشده برای آتشبس موقت، اسرائیل را از آغاز مجدد جنگ بازدارند. اما از سوی دیگر این گزاره نیز مطرح است که حماس اکنون برای برتری در مذاکرات مجبور است اسرا را برای خود حفظ کرده و از نیروهای خود برای مقابله با ارتش اسرائیل در رفح استفاده کند که در این صورت، جنگ در این شهر (رفح) میتواند اقتضائات جدیدی را به این جنگ بدهد. بااینحال، نکته حائز اهمیت دیگر آنجاست که در لایه سوم از تحلیل، باید اقتضائات، تأثیرات و تبعات ناشی از حمله ارتش رژیم صهیونیستی به رفح بر معادلات منطقهای را هم مدنظر قرار داد؛ چراکه بیشک آغاز هرگونه عملیاتی در جنوبیترین شهر باریکه غزه و به دنبال آن کشتار بیسابقه غیرنظامیان، میتواند دور تازه و بیسابقهای از ناامنیها را در کل خاورمیانه به دنبال داشته باشد تا جایی که میتوان گزاره ورود حزبالله لبنان به جنگ را هم مدنظر قرار داد.