|

از رویکرد تمدنی تا صادرات فرهنگی

با دیدن فیلم سینمایی «مست عشق»، جایگاه مفاخر ایران فرهنگی و تمدنی، عمق ظرفیت شعر و ادبیات فارسی، قدرت سینما برای اعتلای عظمت ایران عزیز و توانمندی صادرات محصولات و خدمات سینمایی ایران را می‌توان به‌خوبی درک کرد.

محمدرضا بهمنی

 

با دیدن فیلم سینمایی «مست عشق»، جایگاه مفاخر ایران فرهنگی و تمدنی، عمق ظرفیت شعر و ادبیات فارسی، قدرت سینما برای اعتلای عظمت ایران عزیز و توانمندی صادرات محصولات و خدمات سینمایی ایران را می‌توان به‌خوبی درک کرد.

چندی پیش که در قونیه، کمابیش در جریان طرح‌های ترکیه درباره مقبره شاعر و عارف پرآوازه فارسی‌گوی یعنی مولوی قرار گرفتم، درباره اینکه چگونه می‌توان به ایده‌های تمدنی بر محور نسبت شمس و مولانا (و به عبارتی میان شهر قونیه در ترکیه و شهر خوی در ایران) رسید و آنها را اجرائی کرد، تأملاتی داشتم.

دیدن فیلم مست عشق، از این منظر من را در موقعیت تحسین و تقدیر درباره دست‌اندرکاران و عوامل این فیلم فاخر واداشت. در این فیلم یک روایت حرفه‌ای از نسبت شمس و مولانا، طراحی و اجرا 

شده است.

طبعا از نظر فنی و هنری، استادان و اهالی سینما باید نظر بدهند؛ اما در این یادداشت کوتاه، از دو منظر نکاتی ناظر به فیلم مرور می‌شود:

الف) عیار تمدنی در«مست عشق» را با این موارد می‌توان توصیف کرد:

۱. مضمون فیلم در ساحت «مناسبات انسانی» قابل تحلیل است (تمدن به‌مثابه مناسبات انسانی).

۲. فیلم مروج صلح و نوع‌دوستی است.

۳. مست عشق، بخشی از تاریخ فرهنگ، ادبیات و تمدن ایرانی-اسلامی را بازخوانی می‌کند.

۴. فیلم بر اندیشه امکان و ظرفیت هم‌نشینی فقه و عرفان و تأثیر آن بر همزیستی اجتماعی می‌پردازد.

۵. مست عشق بر موضوع مفاخر فرهنگی، ادبی و عرفانی پرداخته و ظرفیت تبدیل‌کردن یک مسئله چالشی در حوزه مناسبات فرهنگی ایران و ترکیه به موضوع انسجام‌بخش در مناسبات دو‌ کشور را دارد (در سال‌های اخیر برخی کشورهای همسایه، بدون توجه به پیشینه تاریخی، فرهنگی و زبانی در تلاش برای ایران‌زدایی از مفاخر فکری، فرهنگی و میراثی مشترک هستند؛ اما نگاه تمدنی به این موضوع می‌تواند راه‌گشا باشد؛ چنان‌که این فیلم چنین رویکردی را تقویت می‌کند).

ب) صادرات فرهنگی و «مست عشق». در اغلب مدل‌های توصیف صنایع فرهنگی و نرم، صنعت سینما مورد توجه قرار گرفته است. صادرات محصولات و خدمات فرهنگی بر محور سینما، مصادیق متعددی از صادرات خدمات سینمایی گرفته تا تولید مشترک را در بر می‌گیرد. فیلم سینمایی مست عشق از جهات مختلف، به‌عنوان یک تجربه در حوزه صادرات فرهنگی قابل مطالعه است (در همه ابعاد؛ مضمون، ایده، سناریو، سرمایه‌گذاری، تولید سریال و فیلم و در نهایت انتشار و اکران) ازجمله:

۱. مست عشق پروژه مشترک دو کشور تمدنی در عرصه اقتصاد فرهنگ است.

۲. در انتخاب بازیگران و چهره‌های مطرح و مؤثر سینمای دو کشور، هوشمندی به کار رفته است.

۳. تأمین مالی و سرمایه‌گذاری مشترک در تولید و عرضه این محصول فرهنگی رخ داده است.

۴. ظرفیت و قابلیت پخش و اکران جهانی را داراست.

۵. ظرفیت بازارپردازی و تولید محصولات فرهنگی مکمل را هم دارد.

۶. تجربه پروژه سینمایی مست عشق، تکرارپذیر است (در موضوعات مشترکی مانند فارابی میان ایران و قزاقستان، اقبال لاهوری میان ایران و پاکستان که البته تا حدودی هم پیش رفته است، نظامی میان ایران و جمهوری آذربایجان، مختوم‌قلی فراغی میان ایران و ترکمنستان و موضوعات دیگر...).

امید است که «مست عشق» چراغ اولی باشد که در این مسیر  روشن می‌شود.