مسئولیت اجتماعی دانشگاه و فعالیت داوطلبانه
مسئولیت اجتماعی دانشگاهی (The University Social Responsibility (USR) مفهومی است درباره شکلگیری فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه در درون اجتماع دانشگاهی که میتواند به شکل گستردهای در حیطههای متنوعی مانند مسائل انسانی، زیستمحیطی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و توسعه اجتماعی به وجود بیاید.
شیرین احمدنیا-دانشیار جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران: مسئولیت اجتماعی دانشگاهی (The University Social Responsibility (USR) مفهومی است درباره شکلگیری فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه در درون اجتماع دانشگاهی که میتواند به شکل گستردهای در حیطههای متنوعی مانند مسائل انسانی، زیستمحیطی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و توسعه اجتماعی به وجود بیاید. اصل بنیادین برای تحقق مسئولیت اجتماعی دانشگاهی، این است که بهصورت داوطلبانه انجام شود. فعالیتهای داوطلبانه شامل همه تلاشها و تأمین خدماتی میشود که بدون بازپرداخت و هرگونه چشمداشتی به منافع مالی صورت بگیرد. در پاسخ به این پرسش که انگیزهها و بازدارندههای معمول برای انجام فعالیتهای داوطلبانه در جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی کداماند، مطالعات تجربی متنوعی انجام شده است و عوامل مختلف زمینهساز آن، شناسایی شدهاند. نظریههایی که ارائه شدهاند، برخاسته از زمینههای فرهنگی متفاوت هستند و همه تلاش دارند توضیح بدهند چگونه هر فرد را میتوان روی نقطهای بر پیوستاری جای داد که در یک انتهایش «خودخواهی» و در انتهای دیگرش «دیگرخواهی» قرار دارد. یا چگونه فعالیتهای افراد میان منفعتطلبی فردی تا پیگیری منافع جمعی در نوسان قرار میگیرد.
یکی از مدلهای نظری که بر مبنای رهیافت کارکردی (functional approach) بنا شده، به کارکردهای ششگانه فعالیت داوطلبانه اشاره دارد. این را که چگونه فعالیت داوطلبانه، کارکردهایی در زمینههای مختلف دربر دارد، توضیح میدهد؛ نظیر اینکه ادراک و مهارتهای فرد را در زمینههای جدیدی ارتقا میدهد، مشارکت او را با دوستان و همفکرانش افزایش میدهد، همسو با ارزشهایی است که فرد به آنها باور عمیقی دارد و چنین فعالیتهایی او را همچنین برای مقابله با درگیریهای درونی و استرسهایش یاری میدهند. از سوی دیگر، فعالیتهای داوطلبانه میتواند برای فرد در کسب تجربه در زمینه شغلیاش یا شبکهسازی در راستای فعالیت حرفهایاش مفید واقع شود. در نهایت، چنین فعالیتهایی میتواند اعتلای روحی و روانی و رشد فردی برای افراد به بار بیاورد. انگیزههای اصلی که افراد را به سمت فعالیت و ایفای نقش داوطلبانه سوق میدهد، عبارتاند از پیگیری آرمانها، یاری به دیگران، ادای دین به جامعه، باور به توصیههای دینی، به اشتراک گذاشتن مهارت و معلومات اندوختهشده، شبکهسازی، دستیابی به احساسات مثبت و حس تعلق به جمع و همچنین انگیزههای ارتقای شغلی یا تحصیلی نظیر اینکه دانشآموختگانی که سابقه فعالیت داوطلبانه در رزومه خود دارند، از شانس بالاتری برای دریافت پذیرش تحصیلی از دانشگاههای معتبر جهانی برخوردار میشوند که در کنار قابلیتهای تحصیلی، به روحیه کار جمعی و خدمت به انسانهای دیگر بها میدهند.
در بازگشت به مفهوم ایفای مسئولیت اجتماعی دانشگاهی داوطلبانه، سؤالی که مطرح است، انواع انگیزهها و بازدارندههای معمول برای انجام چنین فعالیتهایی نزد دانشگاهیان است که در پاسخگویی به نیازهای اجتماعی صورت میگیرد. اینکه کدام ذهنیت موجب میشود برخی دانشگاهیان اعم از دانشجو یا استاد، ساعتها و روزها وقت خود را در فضاهایی همچون انجمنهای علمی دانشجویی یا انجمنهای علمی غیردولتی نظیر انجمن جامعهشناسی ایران صرف کنند، درحالیکه اگر این زمان را صرف امور و اولویتهای دیگری میکردند، چهبسا میتوانستند به منافع متنوع مادی یا غیرمادی اعم از ارتقای درآمد و رفاه فردی و همچنین کسب امتیازات دانشگاهی (نظیر ترفیع و ارتقای رتبه علمی) دست یابند.
کنشگران دانشگاهیای که آنها را مشغول به فعالیتهای داوطلبانه اجتماعی میبینیم، معمولا همانها هستند که نامشان با نام انجمنهای علمی دانشجویی یا انجمنهای علمی جامعهشناسی، انسانشناسی، جمعیتشناسی، مطالعات فرهنگی، ارتباطات، علوم سیاسی و نظایر آن گره خورده یا تداعی میشود.
نمونه چنین افرادی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، استاد فقید دکتر محمد عبداللهی عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی بوده است. ایشان از زمره کسانی بود که تلاش زیادی برای رونقگرفتن انجمن جامعهشناسی ایران که از پرسابقهترین انجمنهای علمی علوم انسانی در ایران است (تأسیس 1370) متقبل شد و در دوره مدیریتیشان، این انجمن علمی غیرانتفاعی از همه نظر متحول و به اعتبار آن افزوده شد. این اعتلای انجمنی، مستلزم آن بود که ایشان و یارانشان روزها و ساعتهای متمادی وقتشان را در دفتر انجمن جامعهشناسی ایران واقع در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به تلاش مشغول باشند و هرگز از این صرف وقت و اهتمام دریغ نمیکردند.
در میان دانشجویان نیز همواره با چهرههای شاخصی مواجه هستیم که با وجود تمام کاستیها و فشارهای اقتصادی و سیاسی و محدودیتهای قابل تصور، حاضر میشوند داوطلبانه و مشتاقانه به مسئولیت اجتماعی دانشگاهی خود بپردازند. ایشان نیز برای خدمت به اهداف انجمن علمی دانشجویی و در جهت خدمت به آرمانها و بهبود شرایط آموزشی و پژوهشی دانشجویان پیرامونی خود، از اوقات استراحت خود میزنند، از مشغولیت به فعالیتهای تفریحی و معاشرتهای متعارف نسل خود میکاهند، گاه حتی از دارایی محدود خود خرج میکنند، اما در عوض چراغ دفاتر کوچک و ساده انجمنهای علمی دانشجویی را در دانشکدهها و دانشگاهها روشن نگه میدارند. آنها ناگزیرند از همان امکانات معمولا ناچیز بهره ببرند تا نشریه دانشجویی منتشر کنند، کارگاه و سخنرانی ترتیب دهند، از مدرسانی متنوع و گاه از بیرون از فضای دانشگاهی دعوت کنند، حلقههای مطالعاتی تشکیل دهند و در برابر همه موانعی که برای پویایی و جستوجوگری علمیشان قد علم میکنند، خستگیناپذیر بایستند و به راه خود ادامه دهند.
در اینکه چنین افرادی با مفهوم فعالیت داوطلبانه و مسئولیتپذیری دانشگاهی اجتماعی خود آشنا هستند، جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، در عین حال، اگر از منظر جامعه به فعالیتهای کنشگران دانشگاهی مسئولیتپذیر نگاه کنیم، متوجه وجود تفاوتهایی در نگاه مردم به رشتههای مختلف علمی میشویم. آیا به سادگی میتوان گفت کار داوطلبانه حرفهمندان رشتههای مختلف یکسان نزد عموم مردم یا حتی سیاستگذاران مورد ارزیابی یا شناسایی قرار میگیرد؟ آیا میتوان گفت به فعالیت کنشگر دانشگاهی حوزه علوم اجتماعی همانقدر بها داده میشود که به فعالیت کنشگر حوزه علوم پزشکی؟ وقتی سخن از پزشکانی به میان میآید که داوطلبانه برای خدمت در مناطق محروم اعزام میشوند، تحسین همگان برانگیخته میشود و چنین عالمانی را نمونه انسان عالم والا و ازخودگذشته میپندارند؛ چراکه جان انسانهایی را نجات دادهاند. اما بسیاری غافل از این حقیقت هستند که فعالیت داوطلبانه دانشگاهیان مبتنی بر مسئولیت اجتماعیشان در حیطه علوم اجتماعی نیز چنانچه مجال عمل و تحقق بیابد، کمتر از فعالیت پزشکان حائز اهمیت و تعیینکننده در نجات جان افراد جامعه نیست. ایشان اتفاقا چنانچه اختیار عملی و امکانات آزادانهای برای فعالیت داشته باشند، چهبسا جان افراد را در سطحی وسیعتر نجات خواهند داد. علمای اجتماعی که به مسئولیت اجتماعی دانشگاهی خود بها میدهند، کسانی هستند که مخاطراتی را که سلامت جامعه را تهدید میکند یا مجموعه انسانهایی را در مسیر سراشیبی قرار میدهد، شناسایی، تحلیل و چارهاندیشی میکنند و اگر به دستاوردهای ناشی از مسئولیتپذیری اجتماعیشان بها داده میشد، میتوانستند پیامدهای مثبتی را در سطوح کلانتر رقم بزنند و اتفاقا با پیشگیری بهنگام از مخاطراتی همچون ناامیدی اجتماعی، میل به مهاجرت گسترده، گسترش خشونت معطوف به خود و دیگران یا کاهش سرمایه اجتماعی، اقدامات مؤثری در حفظ و ارتقای سلامت جامعه و نسلهای آتی آن در همه ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی آن صورت دهند.
از مهمترین عرصههایی که دانشگاهیان علوم اجتماعی به تلاش برای تحقق رسالت یا ایفای مسئولیت اجتماعی داوطلبانه خویش اختصاص میدهند، فضای مدنی انجمنهای علمی است.
بااینحال، هنوز این نقش و فعالیت حرفهای داوطلبانه جایگاه واقعی خود را در جامعه ما پیدا نکرده یا با اما و اگرهایی همراه است. معمولا وقتی کسی از جمله از میان دانشگاهیان حرفهمند، با جامعهشناسی مواجه میشود که عمرش را در خدمت در نهادهای غیرانتفاعی نظیر انجمن علمی سپری میکند، چه تلقی و تصوری از او در ذهنش شکل میگیرد؟ کسی که حواسش نیست این کارها اینجا هزینهاش برای او بیشتر از منافعش است! این افراد با وجود هزینههایی که متحمل میشوند و گاه برچسبهایی هم که میخورند، اتفاقا خوب میدانند در نهادهایی مشغول به فعالیت هستند که در آنها بنا بر مسئولیتپذیری اجتماعی دانشگاهی خود، با دستی بازتر و جرئتمندی و جسارت فزونتر به طرح و بحث و آشکارسازی معضلات و مشکلات اجتماعی روز میپردازند. اینگونه دانشگاهیان و محققان اجتماعی معمولا به سراغ موضوعاتی میروند که به دلیل حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی موجود، در چارچوب نهادهای علمی دولتی طرح، مطالعه، پژوهش و پیگیری آنها مقدور نبوده یا تحمل نمیشود. اما ایشان معمولا همچنان نقد میکنند و آنان را که مسئول وضعیت موجود میشناسند، مورد پرسش قرار میدهند.
ایشان نیک دریافتهاند که دانشگاه قرار نیست فقط تولیدکننده فرمول و جدول و توصیف و تبیین باشد. کنشگران دانشگاهی هنگامی که به ایفای مسئولیت دانشگاهی داوطلبانه خود میپردازند، از افق دید وسیعتر و ظرفیتهای علمی بالاتری برخوردار میشوند که اتفاقا انتظارها از ایشان را برای ایفای نقشهایی مؤثرتر در پاسخ به مشکلات و نیازهای حاد جامعهشان افزایش میدهد. تولید و ترویج علم در فضای انسداد رابطه میان علم و اجرا، میان دانشگاه و مردمی که در میان آنها زیست میکنند، چه معنا و چه مزایایی میتواند داشته باشد؟ کنشگران دانشگاهی مسئولیتپذیر که کار داوطلبانه در انواع نهادهای مردمنهاد علمی و غیرانتفاعی انجام میدهند، با مردم و در میان مردماند؛ چراکه همان مردماند که مخاطبان اصلی ایشان هستند. دانشآموختگان علوم اجتماعی با نام مایکل بورووی، استاد جامعهشناسی انگلیسیالاصل دانشگاههای آمریکا آشنا هستند. هنگامی که ایشان ریاست انجمن بینالمللی جامعهشناسی (ISA) را بر عهده داشت، در میانه دهه 80 شمسی به دعوت انجمن جامعهشناسی ایران سفری به این کشور داشت و سخنرانیهایی در دانشگاه علامه طباطبایی و سایر دانشگاههای ایران ایراد کرد. دستهبندی معروف او از انواع جامعهشناسان از شهرت و اعتباری برخوردار است و با استقبال جامعه دانشگاهی ایران روبهرو شد. دیدگاه ایشان در مقالهای تحت عنوان «درباره جامعهشناسی مردممدار» در نشریه علمی انجمن جامعهشناسی ایران در سال 1387 منتشر شد که طی آن به تشریح ضرورتمندی تحقق مسئولیت جامعهشناسان مردمدار یا به عبارتی دیگر جامعهشناس حوزه عمومی پرداخته است. در دستهبندی او، جامعهشناس مردممدار در کنار جامعهشناسان حرفهمدار، سیاستگذار و انتقادی، شناسایی میشود؛ هرچند هر جامعهشناسی میتواند در عین حال در هرکدام از این نقشها حضور داشته باشد. ایشان نقدی را بر جامعهشناسی غربی وارد کرده مبنی بر اینکه از اهداف اولیه خود جدا افتاده و ضرورت بازگشت به روح جامعهشناسی را یادآور شده است. او ضمن احتراز از درافتادن به دامان پوپولیسم، هدف بازگرداندن جامعهشناسی به ایده مردم را برجسته کرده است و اینکه آکادمی علوم اجتماعی باید در خدمت مردم عمل کند. نقدش ازجمله به زیادی حرفهایشدن، زیادی تخصصیشدن و زیادی برجعاجنشینشدن جامعهشناسان است. جامعهشناس نباید صرفا در خدمت دانشگاه و دولت باشد. برای جامعهشناس مردممدار، مردم اصل است، نه دولت و او ضمن ایفای نقش و مسئولیت دانشگاهی و علمی باید نسبت به مسائل روز مردم حساس و آگاه باشد، مردم را مخاطب قرار دهد و با زبان مردم حرف بزند. جامعهشناس مردممدار گاه برای دفاع از مردم، ناگزیر است با دولت نیز درافتد. هدفش، همسازی با وضع موجود نیست؛ گاه مداخلهگری میکند، گاه مشارکت و گاه صدایش را برای بیدارکردن خفتگان بلند میکند. او در ارتباطی ارگانیک با مردم قرار دارد و حضورش در جامعه پررنگ است. کلاس درسش را به میدان مردمی و جنبش روز وصل میکند و در تعاملی مؤثر و دست در دست مردم، همواره در صحنه حاضر است. عرصههایی که چنین جامعهشناسانی به فعالیت میپردازند، رسانههای جمعی و انجمنهای علمی و سازمانهای مردمنهاد نیز هستند که برای ایشان اختیار عمل و آزادی فعالیت بیشتری برای ایفای مسئولیت اجتماعی دانشگاهی داوطلبانهشان میآفرینند.