|

پزشکیان طبیب بدون «روتوش»

پذیرش دکتر پزشکیان برای حضور در رقابت انتخاباتی سبب شده است تا جنب‌و‌جوشی در درون اصلاح‌طلبان پدید آید و سرمایه ثابت سیاسی آنان احیا شود. این، نخستین دستاورد این دوره انتخابات ریاست‌جمهوری است؛ چه او انتخاب بشود و چه نشود. مهم این است که بدانیم چنین ظرفیتی هنوز زنده است. بخش مهمی از سرمایه سیاسی کشور با اندک اشاره‌ای نقد شد. این نشان‌دهنده عمق اجتماعی ظرفیت اصلاح‌طلبی در ایران است.

پذیرش دکتر پزشکیان برای حضور در رقابت انتخاباتی سبب شده است تا جنب‌و‌جوشی در درون اصلاح‌طلبان پدید آید و سرمایه ثابت سیاسی آنان احیا شود. این، نخستین دستاورد این دوره انتخابات ریاست‌جمهوری است؛ چه او انتخاب بشود و چه نشود. مهم این است که بدانیم چنین ظرفیتی هنوز زنده است. بخش مهمی از سرمایه سیاسی کشور با اندک اشاره‌ای نقد شد. این نشان‌دهنده عمق اجتماعی ظرفیت اصلاح‌طلبی در ایران است. نکته دوم، بلوغ سیاسی این جریان است که به عمق اجتماعی خویش خودآگاه شود و منتظر آن نباشد که برای موفقیت به کسانی پیوند بخورد که در پی «آن کار دیگرند». این جریان باید نخست به ظرفیت‌های واقعی و سرمایه ثابت خویش تکیه کند، بار سیاست بر سرمایه خویش نهد و سپس به سراغ گفت‌وگو، جلب حمایت یا ائتلاف با دیگر بخش‌های مدنی و سیاسی برود. اصلاح‌طلبی در ایران، گاه به گاه راه خود را برعکس می‌پیموده و صنم خود در اغیار می‌جسته است. با پزشکیان، این نخستین بار است که اصلاح‌طلبی می‌خواهد بدون شعارهای رنگارنگ، بدون انتظار سرنگونی و براندازی، بدون سراب‌سازی برای جوانان و بدون انتظاراتِ تورمیِ سیاسی، بر پای خود بایستد و از قدرت متقاعدکنندگی خود هم در درون هیئت حاکمه و هم برای جذب بخش‌های خاکستری استفاده کند. چون پزشکیان، خودآگاه یا ناخودآگاه، از همان اول تکلیف خود را به صورت طبیعی روشن کرد. او همین است که می‌بینید؛ بدون روتوش. اینک این اصلاح‌طلبی با همین سرمایه واقعی و طبیعی خود می‌تواند راه سیاست را به صورت جدی‌تری دنبال کند، طرفداران خود را سامان دهد، مواضع خود را استحکام بخشد و مطالبات خود را به صورت واقعی پی بگیرد. اینک، دیگر حتی اگر در قدرت هم نباشد، می‌تواند کار ساماندهی اجتماعی را به شکل منسجم‌تری پی بگیرد، انتظار سیاسی را تحمل کند، بهره‌برداری از انتظار سیاسی را بیاموزد، مبارزه فرهنگی-اجتماعی را به هواداران آموزش دهد و مردمان را از آن آگاه کند و آن را در گام به گام پیکار سیاسی به کار گیرد.

هرچند پزشکیان به‌درستی وعده سر خرمن سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی نمی‌دهد و این مهم‌ترین خدمت او به تشکیل سرمایه واقعی اصلاح‌طلبی در ایران است، اما آگاهیم که انتخاب او می‌تواند از همه‌گیری ساده‌اندیشی یا تحجر در بدنه اجرائی و حتی اجتماعی کشور جلوگیری کند. در واقع پزشکیان و جلیلی دو بدنه اجتماعی کاملا متفاوت را در جامعه ایران نمایندگی می‌کنند که هریک چند میلیون رأی ثابت دارند. بیش و پیش از آنکه یک رقابت سیاسی باشد، دو گروه اجتماعی با یکدیگر رقابت می‌کنند؛ این نکته‌ای ظریف در استراتژی تبلیغاتی نامزدها در راستای دعوت از مردم برای مشارکت سیاسی است. در‌عین‌حال او با سوابقی که دارد، می‌تواند از گسترش فساد جلوگیری کند و فرصت بین‌المللی جدیدی برای ایران فراهم کند. پزشکیان می‌تواند نماینده طبقات آسیب‌پذیر و فقیر جامعه در دستگاه اجرائی کشور باشد. او این را در کارنامه 40ساله خود دارد و امید است بتواند همین را ادامه دهد. کسانی که با دستگاه پیچیده اداری در «قوای چندگانه» کشور آشنایی دارند، می‌دانند که هیچ پروژه یا طرح سیاستی مهمی به نفع فقرا نمی‌تواند بدون حمایت مقام ارشد قوه مجریه به سامان برسد. اما گفت‌وگوهای پزشکیان نشان می‌دهد که او باید به شکل پیچیده‌تری با مسئله اجرا و کارشناسی برخورد کند؛ «هزارت رقیب هست در اندرون هنوز». مطالعات پر‌شمار نشان داده است که هم «طراحی سیاست» و هم «اجرای» آن صرفا یک امر کارشناسی و تخصصی نیست بلکه ادامه مبارزه منافع گروه‌های سیاسی-اجتماعی است.

اغلب، کارشناسی، خود گونه‌ای از پیکار سیاسی است؛ یعنی صاحبان منافع، قدرت کارشناسی تولید می‌کنند. به بیان دیگر عده‌ای که آنان را کاسبان تحریم می‌خوانند، برای آنکه نفت بفروشند یا قدرت اقتصادی یا صنعتی یا فرهنگی به دست بگیرند، از گزارش‌های توجیهی-کارشناسی درباره تحریم بهره می‌برند. قضایا به این سادگی نیست که متخصصان کلام آخر را بگویند. اینجاست که رئیس‌جمهور باید از عهده کُشتی قدرت با صاحبان منافع برآید. چون به کُشتی می‌روی بی‌فن مرو/ در قفای آن عدو بی‌کس مرو. نکته دیگر تأکیدی است که پزشکیان به‌درستی بر اجرای برنامه‌های توسعه موجود دارد، اما توجه داشته باشید که اینک دیگر تغییرات اقتصادی در ایران بدون تحول پارادایمی ممکن نیست و مثلا یکی از این تحولات پارادایمی انتخاب مُکران به‌عنوان پایتخت جدید 

تجاری-صنعتی ایران و استقرار پاره‌وقت هیئت دولت در آنجاست. اینکه بگوییم سیاست‌ها اجرا نشده‌اند، کافی نیست. اینک دیگر تجربه ترامپ و بهتر است بگویم تجربه هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات پیش‌روی ماست. آمریکا عزم خود را جزم کرده است که هیچ افق روشنی برای بازگشایی تحریم‌ها باز نگذارد. از ‌این‌رو نگاه به درون و تمرکز بر ظرفیت‌های بومی از طریق توسعه کشاورزی صنعتی، صنایع تبدیلی، رشد اشتغال دیجیتال، ظرفیت‌های گردشگری، صنعت و تجارت دریایی که وابسته به تحریم نیستند، باید در سرلوحه اقدامات قرار گیرد. در این راه مهم‌ترین اقدام کلیدی افزایش مهارت‌های توسعه این حوزه‌ها در درون دستگاه اداری است. بخش مهمی از رشد صنعتی دهه 40 مدیون مهارت‌هایی است که کارشناسان فنی ایرانی از مجامع حرفه‌ای بین‌المللی آموخته بودند. برای بازسازی ایران نیاز به جلب همکاری و امیدواری همه ایرانیان داریم. نیروی انسانی مهم‌ترین رکن توسعه است. بازآفرینی امید در نخبگان کار بسیار مشکلی است؛ به‌ویژه آنکه بخش مهمی از بدنه اجتماعی تجربه سرخوردگی از آرایی را که به خاتمی و روحانی داده است، پیش‌روی خود دارد. آنان دیده‌اند که روز پس از انتخاب رئیس‌جمهورشان چگونه با موانع سختی از سوی کسان و ناکسان روبه‌رو شده‌ و همچنان از دایره امور کشور به دور مانده‌اند یا حداکثر چند قدم به «تماشای» ویترین قدرت و اداره نزدیک‌تر شده‌اند، بدون آنکه بتوانند تغییری در آن ایجاد کنند. نخبگان را باید در درجه نخست از خطر تنگ‌نظری‌های سیاسی مصون بدارید.