|

‌سخنی در باب رد صلاحیت‌ها

یکدست‌شدن حکمرانی اجرائی، با روی کار آمدن دولت سیزدهم و مجلس یازدهم که یکی از آرزوهای جریان اصولگرایی بود، رقم خورد.

جمال مُلّا، نماینده جامعه کارگزاران مخابرات روستایی: یکدست‌شدن حکمرانی اجرائی، با روی کار آمدن دولت سیزدهم و مجلس یازدهم که یکی از آرزوهای جریان اصولگرایی بود، رقم خورد. اما این یکدست‌شدن هم نتوانست آنچنان که باید و شاید مشکلات کلان اقتصادی کشور و معیشتی مردم را حل کند و گرهی را از تورم و گرانی و بحران اقتصادی کشور باز کند؛ به‌طوری‌که جامعه شاهد افزایش گاها چندین برابری قیمت اجناس و کالاهای اساسی به نسبت دولت گذشته است. حال چیزی که عینیت پیدا کرده، این است که این مدل نتوانسته و نمی‌تواند مقبولیت و موفقیت چندانی در بعد داخلی به دست آورد. تنها فایده یکدست‌شدن این بود که هم‌گرایی و هم‌افزایی دولت و مجلس نسبت به گذشته کمی افزایش یافت؛ ولی این روند برای مردم هیچ‌گونه فایده آنچنانی نداشت و مردم را بیش از پیش سرخورده کرد و نیز آن باری که روی دوش مردم بود، نه اینکه برداشته نشد بلکه بیشتر هم شد. پس می‌توان نتیجه گرفت که این مدل نیاز به اصلاحات اساسی دارد و نباید نگاه بسته و انحصارگرایانه‌ای به شیوه مدیریت داشت که البته این اصلاحات از فضای رقابتی انتخابات سرچشمه خواهد گرفت. بنابراین می‌طلبد که از همه جریانات در انتخابات‌های پیش‌رو نامزد داشته باشند. بااین‌حال، با چیزی که اکنون از روند بررسی صلاحیت‌ها و رد صلاحیت جریانات مخالف و منتقد و پروژه خالص‌سازی مشاهده می‌شود، نمی‌توان امید چندانی به بازشدن فضا داشت و شرایط گذشته همچنان در شرف وقوع خواهد بود.

انتخابات، مقوله‌ای از اصول دموکراسی است که اگر به طور صحیح و بدون دخالت قدرت‌‌ها و جریان‌های حاکم یا صاحب نفوذ برگزار شود، می‌تواند زمینه پیشرفت و ترقی کشور را در تمامی ابعاد به همراه داشته باشد؛ در غیر این صورت منجر به خودمحوری یک جریان خاص می‌شود و از بس که شیفته خودستایی خواهد شد، اصل تفکر ترقی کشور و مردم را به دست فراموشی می‌سپارد و ارکان آن جریان در اکثر زمینه‌ها اشتباهات آماری و محاسباتی را برای هم توجیه خواهند کرد. در صورتی که اگر از تفکرات و جریان‌های دیگر و غیرهمسو سهیم باشند، اجازه این نوع عملکرد را به یکدیگر نخواهند داد و همه سعی در ارائه بهترین ایده‌ها برای پیشرفت جامعه خواهند کرد. ردصلاحیت‌ها در تضاد کامل با دموکراسی است و اصلا گزینه مناسبی برای حذف رقیب نیست و اگر قرار بر حذف حریف باشد، باید در میدان عملکردها این اتفاق بیفتد و خود مردم این انتخاب را داشته باشند که چه کسانی شایسته خدمت هستند و برای اصلاح امور و رفع مشکلات کار می‌کنند. پس باید اجازه انتخاب، هم به مردم داده شود و هم به کسانی که می‌خواهند نامزد و وارد عرصه انتخابات بشوند؛ نه اینکه در ابتدای راه آنها را از قطار انتخابات پیاده کرده و حلقه انتخاب مردم را تنگ کرد و این به‌اصطلاح خالص‌سازی و گزینشی عمل‌کردن اصلا به صلاح کشور نخواهد بود؛ چون این مملکت متعلق به همه آحاد جامعه است، نه گروه و طیفی خاص.