پرونده کمیتههای حقیقتیاب در «پروندههای مرگ»؛ پرونده اول: زهرا کاظمی
برخورد «جسم سخت» به سر
واکنش کاربران فضای مجازی یادآوری جانباختگان سالیان پیش بود که مرگشان ابعاد ملی پیدا کرد اما آمران و عاملان مرگ آنها هرگز مجازات نشدند و کمیتههای حقیقتیابی که برای پیگیری تشکیل شدهبود، هرگز نتوانست افکار عمومی را قانع کنند.
یکی از مثالهای پرتکرار این روزها، یادآوری مشابهتهایی در گزارش مرگ مهسا امینی با زهرا کاظمی است. عکاسی که علت مرگش «برخورد جسم سخت با سر» عنوان شد.
زمانی که فرماندهی انتظامی تهران علت جان باختن «مهسا امینی» را «عارضه قلبی» در حین «توجیه و آموزش» در مقر پلیس امنیت اخلاقی اعلام کرد و برخی رسانههای رسمی ادعاهایی نظیر بیماریهای زمینهای، تومور مغزی و صرع را مطرح کردند؛ واکنش کاربران فضای مجازی یادآوری جانباختگان سالیان پیش بود که مرگشان ابعاد ملی پیدا کرد اما آمران و عاملان مرگ آنها هرگز مجازات نشدند و کمیتههای حقیقتیابی که برای پیگیری تشکیل شدهبود، هرگز نتوانست افکار عمومی را قانع کنند. یکی از مثالهای پرتکرار این روزها، یادآوری مشابهتهایی در گزارش مرگ مهسا امینی با زهرا کاظمی است. عکاسی که علت مرگش «برخورد جسم سخت با سر» عنوان شد.
عکاسی از حوالی اوین
زهرا (زیبا) کاظمی عکاس دو تابعیتی ایرانی-کانادایی، ۲۷ خرداد سال ۱۳۸۲ با گذرنامه ایرانی و معرفینامهای از سوی موسسه عکس انگلیسی «کمراپرس» به اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی مراجعه و برای عکسبرداری در تهران درخواست مجوز کرد. ۳۱ خرداد معرفینامهای از اداره کل مطبوعات خطاب به نیروی انتظامی صادر و درخواست همکاری با این عکاس مطرح شد. این معرفینامه در تاریخ دوم تیر به خانم کاظمی تحویل دادهشد که عصر همان روز این عکاس ایرانی-کانادایی برای تهیه گزارش از خانوادههای دانشجویان زندانی در برابر زندان اوین حضور پیدا و از آنها عکاسی کرد اما زمان زیادی نگذشته بود که بازداشت شد.
در حالت اغما
بازجویی از زهرا کاظمی از همان ساعات اولیه آغاز شد. در بخشی از این بازجویی که تا نیمه شب به طول انجامید، سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران شخصا حضور داشتهاست. بعد از طی بازجویی اولیه برای او قرار بازداشت موقت صادر اما نزدیک به ۷۲ ساعت بعد زهرا کاظمی به بیمارستان بقیهالله الاعظم منتقل شد. بر اساس گزارش هیات ویژه بررسی این فاجعه، او از بیحالی و تهوع و سردرد شکایت داشته، دچار خونریزی بینی و در استفراغ او خون مشاهده شدهاست. او چند ساعت بعد از انتقال به بیمارستان به «اغمای کامل» فرورفته و ۱۳ روز بعد فوت میکند.
شکستگی جمجمه، بقایای بازداشت
بنا بر گزارش پزشکی قانونی علت فوت خانم کاظمی شکستگی جمجمه، خونریزی مغزی و عوارض آن در اثر اصابت جسم سخت به سر و یا برخورد سر به جسم سخت اعلام شد. همچنین در گزارش هیات ویژه بررسی این ماجرا آمدهبود که بر طبق گزارش سه گروه تخصصی مستقل شامل متخصصان جراحی مغز و اعصاب، گوش وحلق وبینی و نیز چهارتن از کارشناسان رسمی پزشکی قانونی، مرگ خانم کاظمی براثر ضربه به جمجمه و خونریزی حاصل از آن به وقوع پیوسته و این ضربه موجب ایجاد شکستگی خطی در جمجمه شده است.» همان زمان مادر او مدعی شد که در بخشّهایی از بدن او آثار خون مردگی و کبودی وجود داشته اما این موضوع در گزارش وزیر بهداشت وقت دیده نمیشد.
سکته مغزی یا ضربه مغزی
بنا بر اظهارات محمدحسین خوشوقت، مدیرکل وقت مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، قاضی مرتضوی از او خواست تا مساله «سکته مغزی» را در مصاحبه مکتوب خود با خبرگزاری جمهوری اسلامی و در توضیح این ماجرا بگنجاند. دادستان تهران حتی به خوشوقت اجازه نمیدهد تا زمان انتشار متن مصاحبه مورد تایید او از اتاقش خارج شود. در حالی که حتی بنا بر گزاش بیمارستان بقیة الله الاعظم هم به سر خانم کاظمی حداکثر ۳۶ ساعت پیش از ورود به بیمارستان ضربه وارد شده بود.
اختلاف دادستانی و وزارت اطلاعات
علی یونسی، وزیر اطلاعات وقت سال ۱۳۹۶ در گفتوگویی با روزنامه ایران گفت سعید مرتضوی اصرار داشت که کاظمی جاسوس است اما کارشناسان ضدجاسوسی این وزارتخانه این گمانه را رد کردند، اختلافی که باعث انتقال پرونده کاظمی به اطلاعات نیروی انتظامی شد. به گفته یونسی، زهرا کاظمی در فرآیند بازرسی، تحویل اشیا و انتقال به بازداشتگاه و نه در بازجویی بهدلیل مقاومت برای تحویل اشیای همراه خود، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و سر او به جدول خیابان اصابت میکند و منجر به خونریزی مغزی او میشود. اما چنانچه به موقع به بیمارستان منتقل میشد، حتما نجات پیدا میکرد.
اصرار مرتضوی بر پروندهسازی
محسن آرمین، نایب رییس مجلس ششم که گزارش این مجلس را در صحن قرائت کرد نیز سال ۱۳۹۷ در گفتوگو با «ایرنا» شرح داد که گرچه هیچ کس از محتوای ۴ ساعت بازجویی اولیه در شب دستگیری که تا نیمه شب به طول میانجامد، خبر ندارد اما زهرا کاظمی پس از تحویل به نیروی انتظامی موضوع ضرب و شتم را مکتوب هم میکند. بعد از آن با اصرار مرتضوی، وزارت اطلاعات متهم را تحویل میگیرد اما به دلیل سردرد و تهوع در ابتدا به بهداری زندان و در نهایت به بیمارستان منتقل میشود. چند روز بعد خانواده در مراجعه به بیمارستان مطلع میشوند که زهرا دچار مرگ مغزی شدهاست.
روایت وزارت اطلاعات: جنایت بود
در این رابطه به دستور رییسجمهوری وقت کمیتهای دولتی برای بررسی موضوع شکل میگیرد. خروجی گزارش این کمیته عمدی بودن مرگ و وجود ضربه به سر را تایید میکند. عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت در آن زمان در تشریح این ماجرا به «شبکه شرق» گفت که وزیر اطلاعات وقت از این ماجرا با عنوان «جنایت» یاد میکرد. اما حتی رمضانزاده پس از ارائه گزارش به افکار عمومی در مقام سخنگوی دولت از سوی قاضی مرتضوی تهدید به تشکیل پرونده به اتهام جاسوسی میشود. به اعتقاد او با وجود تشکیل کمیتههایی در دولت و مجلس افکار عمومی چون حاکمیت را یک پارچه میبیند، قانع نشد چرا که بانیان اصلی اتفاق مجازات نشدند.
ضرب و شتم در زندان و حیاط اوین؟
محمد حسین خوشوقت، مدیر کل وقت مطبوعات خارجی وزارت ارشاد نیز به «شبکه شرق» گفته بر اساس گزارشها او یک بار در بند زندان اوین و یک بار در حیاط این زندان مورد ضرب و شتم قرار میگیرد که بار دوم با سیلی به زمین افتاده و سرش به جوی کنار حیاط زندان برخورد میکند. همچنین او گفت که تلقی این بود نباید تمام گزارش کمیته حقیقتیاب علنی شود تا دشمنان ایران از آن سواستفاده کنند. خوشوقت همچنین معتقد است که کمیته حقیقتیابی که برای مرگ مهسا امینی شکل گرفته هم باید تمام ابعاد موضوع را بررسی کرده و اعلام کند چه اتفاقی رخ داده و سپس دستگاههای ذیربط به صورت قاطع اقدامات لازم را انجام دهند.
تبرئه تنها متهم
پس از گذشت سالها همچنان روایتها از زمان بازداشت تا مرگ زهرا کاظمی متفاوت است. سعید مرتضوی که در برخی اظهارات از جمله متهمان اصلی پرونده زهرا کاظمی تلقی میشد، هرگز محاکمه نشد. در خصوص پرونده زهرا کاظمی تنها محمدرضا اقدم احمدی، کارمند وزارت اطلاعات به جرم قتل شبهه عمد محاکمه که در نهایت در دادگاه تجدیدنظر حکم به برائت او به دلیل فقدان مدارک لازم برای اثبات اتهام دادهشد تا پرونده این قتل تا امروز همچنان برای افکار عمومی حل و فصل نشده به حساب آمده و ترس از تکرار این روند برای پرونده مرگ مهسا امینی وجود داشتهباشد.