|

روزنامه جمهوری اسلامی: پرونده اعتراضات را به قضاتی بدهید که نگاه بازتری دارند/کیهان: اول همه را دستگیر کنید،بعدا ببینید کی بی تقصیر است

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:برای سر و سامان دادن به وضعیت به وجود آمده در اثر ناآرامی‌های ماه‌های اخیر و رفع عوارض منفی آن، قوه قضائیه می‌تواند نقش مهمی داشته باشد.

روزنامه جمهوری اسلامی: پرونده اعتراضات را به قضاتی بدهید که نگاه بازتری دارند/کیهان: اول همه را دستگیر کنید،بعدا ببینید کی بی تقصیر است

به گزارش شبکه شرق، در مورد چگونگی برخورد با کسانی که در صحنه‌های اعتراضات، مرتکب اقدامات مجرمانه‌ای از قبیل تخریب، ضرب و جرح و قتل شده‌اند، دو نظر وجود دارد. عده‌ای طرفدار برخورد سخت و اشد مجازات هستند و عده‌ای معتقدند تا جائی که امکان دارد باید از شدت مجازات‌ها کاسته و به افراد خاطی فرصتی داده شود.

 
مسئولین قوه قضائیه هم دو معیار برای تصمیم‌گیری دارند؛ یکی قانون و دیگری مصلحت. اگر تصمیم‌گیری براساس مصلحت به نفع کشور و ملت و مصالح عمومی و منافع ملی باشد، می‌تواند بر اجرای قانون غلبه کند. قانون، برای حفاظت از منافع ملی است و اگر در مواردی تصمیمی فراتر از آنچه قانون مقرر کرده گرفته شود که منجر به تأمین مصالح جامعه و منافع ملی می‌شود، به اقتضای فلسفه همان قانون و حکم عقل، چنین تصمیمی ارجح است. این، به معنای برتری اخلاق و تقدم مصالح عامه بر قانون و مقررات است و اجرای آن علاوه بر اینکه هیچ منافاتی با قانون و هدف قانونگزار ندارد، فواید زیادی نیز دربرخواهد داشت.
 
سیره پیشوایان دینی در صدر اسلام بر همین منوال بوده و آثار سودمندی هم داشته است.نشان دادن رأفت اسلامی، جلب محبت خانواده‌ها، زدودن کینه از دل‌ها و دادن فرصت تفکر و تجدید نظر به افرادی که مرتکب تخلفاتی شده‌اند از جمله این منافع هستند.
می‌دانیم که قضات نیز از نظر نوع نگاه به موضوعات اتهامی و برداشتشان از تخلفات ارتکابی، متفاوت هستند. بعضی از قضات، نگاه بازتری دارند و هر اتهامی را بر محاربه و افساد فی‌الارض منطبق نمی‌دانند. پرونده‌های مورد نظر اگر به این دسته از قضات سپرده شوند، حتی در چارچوب اجرای قانون و بدون مراجعه به مصلحت نیز می‌توانند مجازات‌های خفیف‌تری برای افراد خاطی در نظر بگیرند و از شدت عمل پرهیز نمایند.
 
 
نگاه متفاوت کیهان

در همین حال روزنامه کیهان نوشت:تفکیک اغتشاشگران به فریب‌خورده و دیوانه و هیجان‌زده و مزدور و منافق و آشوبگر، تفکیکی هوشمندانه و مردم‌دوستانه است اما در جریان آشوب و اغتشاش، چگونه می‌توان فریب‌خورده و مزدور را از یکدیگر تشخیص داد؟! این برداشت با هیچ منطقی سازگار نیست. مگر حافظان امنیت علم غیب دارند که از نیت و انگیزه واقعی فلان آشوبگر با خبر باشند و برفرض محال نیز اگر علم غیب هم داشته باشند چگونه می‌توانند با این تلقی، به فلان آشوبگر فریب‌خورده اجازه قتل مردم، آتش‌زدن اموال عمومی، به آتش کشیدن آمبولانس حامل بیمار و ده‌ها جنایت وحشیانه دیگر را بدهند! و در پاسخ اعلام کنند که او فریب‌خورده و یا هیجان‌زده بود؟!

این‌گونه برخورد با اغتشاشگران با هیچ منطقی سازگار نیست و در هیچیک از سیستم‌های حقوقی و کیفری دنیا نیز وجود ندارد. باید از جنایات اغتشاشگران و حمله و آسیب‌رسانی آنها به جان و مال و ناموس شهروندان با تمام توان جلوگیری کرد .

اما این که فلان اغتشاشگر، دیوانه و یا هیجان‌زده و فریب‌خورده بوده است، موضوعی است که بعد از دستگیری و در جریان دادگاه باید مورد رسیدگی قرار گیرد و مجازات هر کدام به تناسب جرمی که مرتکب شده‌اند اعمال شود. تنها در این حالت است که فریب‌خورده و مزدور قابل تفکیک و شناسایی خواهند بود.