مراسم یادبود رضا یوسفیان برگزار شد؛
آزادهی مردمی
مراسم یادبود رضا یوسفیان، نماینده مجلس ششم روز چهارشنبه برگزار شد.
به گزارش شبکه شرق، رضا یوسفیان، نماینده حوزه انتخابیه شیراز در مجلس ششم، ۱۹ اسفند بعد از تحمل یک دوره بیماری درگذشت. او از اعضای دفتر تحکیم وحدت و پزشک بود و روز چهارشنبه مراسم یادبودی به مناسبت درگذشت او برگزار شد.در این مراسم که با حضور دوستان و همکاران رضا یوسفیان برگزار شد، ابتدا پیام تسلیت سید محمد خاتمی به مادر یوسفیان قرائت شد. سپس گرانپایه شعری با عنوان «یوسف ما» که در وصف رضا یوسفیان سروده بود قرائت کرد. بعد از آن پیام تسلیت سید علی محمد دستغیب و سید محمد خاتمی نیز خوانده شد.
استعدادی مثالزدنی و رشکبرانگیز
محسن آرمین از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از حاضران در این نشست در مورد رضا یوسفیان گفت: «سخت و دشوار است در سوگ عزیزان سفر کردهمان بنشینیم و در موردشان صحبت کنیم ولی این تقدیر این سالهای ماست که عزیزی را از دست بدهیم و شاهد هجرتش باشیم. هیچ موجودی به جز انسان دغدغه مرگ ندارد. پدیدهای رازآلود که هیچ تجربهای از آن قابل انتقال نیست. پدیدهای که به گفتهی امام صادق قطعیترین پدیدهست. مرگ میآید و گریزی نیست اما بعضی چنان غرق زندگی میشوند که به مرگ هم فکر نمیکنند.»
او همچنین افزود: «خدا به دکتر یوسفیان موهبتهای زیادی ارزانی کردهبود. او استعدادهای مثال زدنی و رشک برانگیز داشت. عمرش کوتاه بود اما به خوبی از آن بهره برد. حتی اسارت هم موجب نشد عمرش را به غفلت بگذراند. عربی، انگلیسی و فرانسه را در اسارت آموخت. در مجلس میدیدیم هیئتهای پارلمانی که از کشورهای مختلف میآمدند، رضا با چه تسلطی با آنها سخن میگفت. وقتی هم که نماینده مردم شد، بر سر عهدی که با مردم بسته بود، معامله نکرد و راسخ ایستاد و اعتماد خلق خدا را به دنیا نفروخت و با خلوص و پاکدستی تمام ادای وظیفه کرد. پس از مجلس نیز خدمت در حرفه پزشکی او را از وظایف سیاسی و اجتماعی نسبت به جامعه خود غافل نکرد. وقتی او را به یاد میآوری، ممکن نیست با چهرهای خندان میهمان خاطرت نشود، گویی همیشه به زندگی میخندید. در دوران بیماری نیز چنان با صلابت بود گویی به تنها چیزی که نمیاندیشید و از تنها چیزی که بیمی نداشت این بیماری منحوس و پایان زندگی بود.»
آزاده و حجت دینداری
همچنین محمدرضا خاتمی، نایب رییس مجلس ششم نیز در این مراسم یادبود گفت: «ما در سن و سالی هستیم که مرگ را خیلی دور نمیبینیم. صبح که از خواب بیدار میشویم، اگر خبر مرگ عزیزی را بشنویم، چندان تعجب نمیکنیم اما برای رضا یوسفیان چنین نبود. با وجود اینکه میدانستم بیماری سختی دارد اما مرگ او خیلی سخت بود. در طول این مدت بسیاری از دوستان صفات او را برشمردند؛ صبر و مقاومت، چهره خندان، ایستادگی و شجاعت...اما ناخداگاه سمت نهجالبلاغه رفتم و خطبه متقین را باز کردم و خواندم. بسیاری از صفاتی که امام علی برای متقین میشمرد، در وصف رضا یوسفیان میتوان پیدا کرد اما امروز روی یک صفت او میخواهم، تکیه کنم. آزادگی، آزادمردی و آزاداندیشی.»
او همچنین افزود: «تصور کنید یک نوجوان ۱۶ ساله به زندانهای عراق برود، ۸ سال بماند، مقاومت کند و آزادگی خود را نفروشد. اوج آزادگی او آنجاست که از اسارت میآید و مورد اقبال مردم واقع میشود و نمایندگی آنها را میپذیرد. او به شورا و مجلس میرود ولی ذرهای آزادگی خودش را نمیفروشد. اگر کوچکترین لحظهای حاضر بود سر خم کند، به آلاف و الوفی میرسید. رضا آنچنان به خدا امید داشت و متوکل بود که لحظهای خم به روی خود نمیآورد و رنج ها را تحمل میکرد.»
رضا خاتمی ادامه داد: «رضا از بین ما رفت و همه ما را داغدار کرد اما یک نکته وجود دارد؛ در روزگاری که رفتار ما، گفتار ما و عمل ما دینداری را سخت کردهاست، رضا یوسفیان حجت دینداری ما بود. از خدا میخواهم او را با اولیایش محشور بگرداند و عاقبت همه ما را به خیر کند.»
در ادامه این مراسم ولی پور، از همبندان و دوستان رضا یوسفیان در زندانهای عراق صحبت کرد. او که آخرین دیدارش با رضا یوسفیان به زمستان ۶۲ باز میگشت به ذکر خاطراتی از دوران اسارت با او پرداخت. همچنین خواهر رضا یوسفیان متنی که برای برادرش نوشتهبود، قرائت کرد، متنی که با جملهای از پدر رضا یوسفیان شروع و پایان یافت: «به نام خدای پایاندهنده جنگها» در انتهای این مراسم نیز حجت الاسلام نقویان در مورد دردمند بودن و صاحب درد بودن رضا یوسفیان صحبت کرد.