محمد مهاجری، کنشگر سیاسی و رسانهای اصولگرا در گفتوگو با «شبکه شرق»:
نمایندگان درصدد بودند از نمد «استیضاح وزیر صمت» برای خودشان کلاهی ببافند/ حلقه اطراف رئیسی ناکارآمد، غیر سیاسی و کار نابلدند/ رئیسی باید به یک انقلاب اداری دست بزند
محمد مهاجری، کنشگر سیاسی و رسانهای اصولگرا در مورد استیضاح وزیر صمت و تغییرات بعدی دولت گفت: «این که میگویید سال انتخابات است و نمایندگان درصدد آن هستند که از نمد «استیضاح وزیر صمت» برای خودشان کلاهی ببافند، حرف درستی است.»
مرجان کُرد| واکنش روزنامههای اصولگرا به رای موافق مجلس به استیضاح وزیر صمت از غافل گیری و ناخشنودی آنان خبر میدهد. به نظر میرسد آنها بیشتر نگران آینده روابط مجلس و دولت شدهاند که بعد از آخرین انتخابات ریاستجمهوری و مجلس، بیش از هر زمان دیگری یک دست و هم سو شدهبودند. با این اوصاف آیا میتوان رای به برکناری فاطمی امین به رغم حضور ابراهیم رئیسی در جلسه استیضاح را فاصله گرفتن از کسانی دانست که دو سال پیش او را «ابراهیم بت شکن» میخواندند و او را به کاندیداتوری در میدانی بیرقیب دعوت کردند؟محمد مهاجری، کنشگر سیاسی و رسانهای اصولگرا و البته منتقد دولت به این پرسش پاسخ دادهاست.
*از موافقت مجلس با استیضاح وزیر صمت این برداشت صورت گرفته که دوران ماه عسل مجلس و دولت با وجود یک دست بودن تمام شده و نمایندگان اصولگرای مجلس قصد دارند حسابشان را از دولت جدا کنند. از یک سو جامعه از وضعیت موجود ناراضی است و از دیگر سو به انتخابات مجلس نزدیک میشویم. با این وصف شما هم معتقدید باید منتظر روزهای سختتری برای دولت رئیسی و ارتباطش با مجلس یازدهم باشیم؟
این که میگویید سال انتخابات است و نمایندگان درصدد آن هستند که از نمد «استیضاح وزیر صمت» برای خودشان کلاهی ببافند، حرف درستی است. شاید اگر این مورد سال گذشته انجام میشد، آنقدرها موضوع استیضاح تند نمیشد و احتمالا آقای فاطمی امین مجددا رای میآورد؛ چنانچه از استیضاح قبلی توانستند نجات پیدا کنند. اما این که میگویید ماه عسل دولت و مجلس تمام شده، در مورد بخشی از نمایندگان کاملا حرف درستی است. البته منهای جبهه پایداری که همچنان دل در گروی شخص آقای رئیسی و بخشهایی از دولت دارند. در این که سهمشان در دولت کاملا داده شده، تردیدی نیست.
اما باقی اصولگرایان به خصوص جناحی که آقای قالیباف آنها را هدایت میکند، قطعا دارای زاویههای جدی با آقای رئیسی و دولت هستند. به این دلیل که دولت آقای رئیسی را دولتی ناکارآمد میدانند. البته این بدان معنی نیست که اگر آقای قالیباف رئیسجمهوری بود، آش دهانسوزی بود و دولت متفاوتتری نسبت به آقای رئیسی تشکیل میداد. منتها فضا به شکلی رقم خورده و عملکرد دولت به گونهای پیش رفته است که نمایندگان همسو با دولت هم کم کم دارند از پذیرش مسوولیت تایید و پشتیبانی آن شانه خالی میکنند. این امر تنها مختص نمایندگان مجلس هم نیست بلکه اصولگرایان خارج از مجلس نیز مشابه این رویکرد را دارند و به این نتیجه رسیدهاند که نمیخواهند بیش از این برای آقای رئیسی هزینه بدهند.
حاکمیت یک دستی که انتظار میرفت آقای رئیسی بتواند از آن استفاده بهینه کند و با انتصاب افراد توانمند به همافزایی مجلس و دولت کمک کند، متاسفانه به دلیل این که حلقه اطراف و نزدیکان آقای رئیسی را کاملا افراد ناکارآمد، غیر سیاسی و کار نابلدی تشکیل داده است عملا باعث شده که جریانات اصولگرایی هم دیگر حاضر نشوند هزینه افرادی را در دولت آقای رئیسی بدهند که اصلا قبولشان ندارند.
۷ هزار صفحه برنامه رئیسی به چشم کسی نخوردهاست
* اگر شما دولت را با اعمال تغییراتی قابل اصلاح بدانید، به نظرتان گزینههای بعدی برای تغییر اعم از استعفا یا برکناری میتوانند چه کسانی باشند؟
اگر از تغییر شخص آقای رئیسی صرف نظر کنیم و فرض کنیم که ایشان باید همچنان رئیسجمهوری باقی بماند، به نظرم باید چند اتفاق مهم در دولت رخ بدهد. اتفاق اول این که آقای رئیسی زمانی گفته بود که ۷ هزار صفحه برنامه اقتصادی دارد اما آن ۷ هزار صفحه تا به حال به چشم کسی نخوره است! در حوزههای غیراقتصادی هم وضع به همین منوال است چون ایشان برنامه مدونی ندارد.
بهتر است ایشان یک فرصت چند ماهه بگذارد و با کارشناسهای مختلف به خصوص از جناحهای مختلف سیاسی گفتوگو و برنامهای برای دو سال و نیم آینده کشور طراحی کند تا بر اساس آن برنامه، بعدا نیروهای جدید را به دولت اضافه کند. اما اگر فرض کنیم که شرایط به همین روال کنونی پیش برود قطعا در بین اعضای تیم اقتصادی دولت افراد دیگری وجود دارند که بعد از این در معرض خطر هستند. فکر می کنم که وزیر اقتصاد جزو نفرات اول باشد. همچنین احتمال میدهم وزیر ارتباطات با وجود این که به حوزه اقتصاد ارتباطی ندارد ولی او هم فرد کارآمدی نیست. در وزارت بهداشت هم متاسفانه وزیر کاربلدی حضور ندارد. در حال حاضر فقط ۲ وزارتخانه اقتصادی دولت بیحاشیه هستند. یکی وزارت راه و شهرسازی است چون کاری انجام نمیدهد! دیگری وزارت نیرو است که روش وزیرش اینگونه است که غیرشعاری عمل میکند و کمبودهای آب و برق را هم به نحوی مدیریت میکند که از قطع آب و برق خانگی جلوگیری شود که البته به حوزه قطع در صنعت و کارخانجات شیفت داده میشود. به طور کلی فکر می کنم باقی اعضای تیم اقتصادی دولت نیز در اولویت تغییر هستند و حتی همین وزیر کار جدیدی که منصوب شده است هم جز شعار عددسازی بعید میدانم کار دیگری در توان داشته باشد.
شاید اصولگرایان برای تغییر فضای سیاسی فرد خودیتر و توانمندتری را جایگزین کنند
*آیا احتمال دارد که اصولگرایان از رای و اطمینان به سید ابراهیم رئیسی پشیمان شوند یا پیشبینی میکنید که همچنان و حتی برای دوره بعد پشت سر او بایستند؟
اصولگرایان هم مانند اصلاحطلبان، هر جا که احساس کنند، رقیبشان میخواهد سوءاستفاده بکند با اعتماد به نفس کامل پشت جریانی که از آن حمایت میکردند، میایستند. اکنون هم قطعا خالی کردن پشت آقای رئیسی به معنای پاس گل دادن به اصلاحطلبان است. به همین دلیل تصورم این است که اصولگرایان پای حمایت از آقای رئیسی میمانند منتها اگر بخواهند تغییری در فضای سیاسی ایجاد کنند، ممکن است فرد خودیتر و توانمندتر از آقای رئیسی را جایگزین کنند. وگرنه بعید میدانم بخواهند رفتاری داشته باشند که اصلاح طلبان بتوانند از آن بهره برداری سیاسی کنند.
*اگر مجلس مجددا به وزیر صمت رای اعتماد میداد باید به افکار عمومی پاسخ میداد که چه امتیازاتی گرفته تا از وزیر حمایت کند. از نظر شما اساسا چرا باید ذهنیت مردم نسبت به نمایندگانی این دوره آنقدر منفی باشد؟
مشکل مجلس این است که دیگر خیلی پشتوانه قوی مردمی ندارد. درصد کسانی که در انتخابات شرکت کردند هم درصد پایینی است. به همین دلیل در میان مردم، مجلس چندان معتبر شناخته نمیشود. در عین حال اگر همین نمایندگان به وزیر رای میدادند در انتخابات پیشرو با مشکل مواجه میشدند و من بیشترین دلیل تغییر رویکرد مجلس را همین میدانم نه این که خیلی به دنبال حل مشکلات اقتصادی جامعه باشند.
افرادی اطراف رئیسی دست به آمارسازیهای وحشتناکی میزنند
*بعد از این استیضاح چه تغییر و تحولی را پیش بینی می کنید؟
پیام مجلس به رئیسی این بوده که مجلس نه تنها به وزیر صمت بلکه به تیم اقتصادی دولت بیاعتماد است. همچنین پایگاه آقای رئیسی در مجلس به شدت ضعیف شده همانطور که در میان احزاب سیاسی، پایگاه ایشان ضعیف شدهاست. اگر آقای رئیسی این پیام را به درستی دریافت کند، قطعا ناگزیر است که در حلقه اطرافیان خودش تجدید نظر کرده و به یک انقلاب اداری دست بزند. یعنی بسیاری از مشاوران و روشهایش که بسیار روشهای شعاری و با تکیه بر آمار و اطلاعاتی است که واقعیت ندارد را تغییر دهد. به نظر میرسد افرادی که در اطراف ایشان قرار دارند دست به آمارسازیهای وحشتناکی میزنند که این آمارهای غیرواقعی توسط ایشان به مردم و مجلس ارائه میشود. از نظر من این تیم باید تغییر پیدا کند. اطلاعات غلط به مدیران دادن عین خیانت است. چون آنها را دچار اشتباه در تحلیل و تصمیم گیری میکند. اگر آقای رئیسی پیام را درست دریافت کرده باشد باید تصمیمات عاقلانهتری بگیرد.
دولت در حال حاضر تنها به دنبال رفع مشکل معیشتی مردم است. هنوز دولت آقای رئیسی زورش به مرغ و تخم مرغ نرسیده است. پس نمیتوان انتظار داشت که مردم از ایشان راضی باشد. آقای رئیسی دنبال این است که به سلامت از این چهار سال اول عبور کند تا مگر بخت یار باشد و به چهار سال دوم برسد. الان به نظر میرسد رئیسی علاوه بر مسائل اقتصاد داخلی، در حوزه روابط بینالملل هم بسیار ضعیف و منفعل و تقریبا کار دیپلماسی کشور تعطیل است و انگار هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد. بنابراین آقای رئیسی در چنین فضایی که ناتوانترین دولت بعد از انقلاب را مدیریت می کند، همین اندازه که بتواند گوشت و مرغ مردم را تامین کند و یک رضایت نسبی از این طریق بدست بیاورد برای او کفایت می کند.