|

نگاهی به دومینوی انتخاباتی محافظه‌کاران؛ آیا جریان راست بازی خود را حول محور «مشارکت حداقلی، پیروزی حداکثری» تعریف کرده است؟

گسل وحدت در اصولگرایان

اختلاف‌ها در میان جریان راست (اصولگرایان) بالا گرفته است. از یک سو پایداری پیام داده «50 درصد لیست تهران باید متعلق به این جریان باشد» و از سوی دیگر قالیباف قصد دارد لیست جداگانه‌ای برای تهران ارائه کند.

گسل وحدت در اصولگرایان
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

‌ اختلاف‌ها در میان جریان راست (اصولگرایان) بالا گرفته است. از یک سو پایداری پیام داده «50 درصد لیست تهران باید متعلق به این جریان باشد» و از سوی دیگر قالیباف قصد دارد لیست جداگانه‌ای برای تهران ارائه کند. جریان راست با سیاست «مشارکت حداقلی، پیروزی حداکثری» حالا به رقابت با یکدیگر می‌پردازد. محمدرضا باهنر در این رابطه گفته است: «تمام تلاشم را انجام می‌دهم که جریان اصولگرایی با هم متحد شود و یک لیست دهد؛ این چشم‌انداز امید ماست ولی اتفاق نمی‌افتد». در این میان، بخشی از جریان راست به حضور و لیست اصلاح‌طلبان به‌عنوان عاملی برای ایجاد وحدت به‌ویژه با جریان پایداری و حامیان دولت نگاه می‌کنند.

‌تبدیل یک لیست به 5 لیست

اصولگرایان در انتخابات سال 98 تا روز آخر پایداری را تحت فشار قرار دادند که «اگر با آنها در لیست تهران به وحدت نرسند، بار دیگر لیست اصلاح‌طلبان با تکرار خاتمی، 30 بر هیچ پیروز خواهد شد». با پایان‌‌یافتن انتخابات اما پایداری که فهمید این تاکتیک برای فریب آنها ساخته شده بود، اصولگرایان را به باد انتقاد گرفت. حالا با ورود به سال انتخابات، خبرها حاکی از آن است که اختلاف‌ها آن‌قدر بالا گرفته که پایداری به اصولگرایان پیام می‌دهد: «15 نامزد لیست تهران باید از طرف من باشد. اگر موافقت نکنید، فهرست مستقل می‌دهم». این را محمدرضا باهنر در آخرین مصاحبه خود فاش کرده است.

ظاهرا این نگرانی وجود دارد که علاوه بر سایر گروه‌های موجود، لیست مستقلی از سوی جریان حامی دولت که در «شریان» گرد هم جمع شده‌اند نیز به انتخابات وارد شود. علاوه بر این دو لیست، سه لیست انتخاباتی دیگر داعیه حضور در انتخابات تهران را دارند. لیست اول متعلق به شورای وحدت است؛ جریانی که در انتخابات سال 1400 شکل گرفت و در حالی که شایعه شده بود ابراهیم رئیسی منع حضور در انتخابات را دارد، با این حال اصرار داشت گزینه نهایی آنها ابراهیم رئیسی است. شورای وحدت در واقع تشکیل شد تا جامعتین را در میان اصولگرایان احیا کند؛ چراکه در ماجرای بسته‌شدن لیست اصولگرایان در سال 98، جامعتین کنار گذاشته شد و حتی کاندیدای شاخص جامعه روحانیت مبارز یعنی مصباحی‌مقدم نیز به لیست راه نیافت، در حالی که برای مثال داماد یکی از اعضای جریان اصولگرایی با وجود آنکه تازه از آمریکا بازگشته بود، به مجلس رفت.

لیست دوم متعلق به شورای ائتلاف است؛ همان لیستی که قالیباف و حدادعادل در سال 98 آن را نهایی و پایداری را نیز وادار به ائتلاف کردند. این احتمال وجود دارد که زاکانی با توجه به اختلافی که بر سر شورای شهر با قالیباف پدید آمد، نقش پررنگ‌تری در این لیست ایفا کند و قالیباف لیست جداگانه‌ای داشته باشد.

لیست سوم متعلق به قالیباف است. رئیس فعلی مجلس، خود را مدیر ارشد و برتر جریان اصولگرایی می‌داند که حالا چهار سالی را که در قامت ریاست پارلمان بوده نیز به رزومه خود افزوده است. قالیباف پس از آنکه در سال 96 او را وادار به کناره‌گیری به نفع رئیسی کردند، قصد داشت در انتخابات سال 98 به صورت جداگانه کاندیدا شود؛ اما همچنان که بعد از سال 84 تلاش شد تا او حفظ شود، این بار نیز کمک به یاری او آمد و تبدیل به سرلیست اصولگرایان شد. بااین‌حال، این روند در انتخابات سال 1400 در شورای شهر تهران تغییر کرد. قالیباف لیست خود را داشت و در نهایت در حالی که مدعی بود انتخابات شورای شهر تهران را از آن خود کرده، گزینه او رقابت را در شورای شهر به زاکانی واگذار کرد. حالا این احتمال که قالیباف با لیستی جداگانه و متشکل از جوانان اصولگرا‌ وارد انتخابات شود، بسیار زیاد شده است.

نگاهی به مصاحبه اخیر باهنر که گفته بود «نمی‌شود فرضا قالیباف، پایداری و شورای ائتلاف خواهان کل لیست باشند»، تأیید‌کننده این مسئله است که قالیباف نیز ممکن است لیست خودش را ارائه کند.

به‌طور خلاصه، پنج لیست جریان راست، در صورتی که با یکدیگر ائتلاف نکنند، عبارت‌اند از: 1- لیست شورای وحدت (راست نو) که احتمالا تبدیل به تشکیلات لاریجانی خواهد شد.

2- لیست شورای ائتلاف اصولگرایان (راست میانه): این لیست را غلامعلی حدادعادل در شورای ائتلاف اصولگرایان رهبری می‌کند.

3 - لیست جریان پایداری (راست رادیکال).

4 – لیست حامیان دولت و شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی (شریان) که از افراد نزدیک به دولت فعلی و دولت احمدی‌نژاد تشکیل شده است (راست رادیکال).

5 – لیست یاران قالیباف (راست میانه).

‌وحدت در روز آخر

اصولگرایان امیدوارند بتوانند در روزهای آخر بسته‌شدن لیست، به وحدت برسند. از نگاه باهنر، تمام کاری که امثال پایداری انجام می‌دهند، مانند «قهر بچه‌هایی است که می‌گویند شام نمی‌خوریم». باهنر معتقد است اینها در حال «لوس»کردن خودشان هستند. او می‌گوید: «این دوستان می‌گویند «ما می‌خواهیم مستقل لیست بدهیم». آخر این حرف‌ها فقط برای چانه‌زنی است. تصور من این است که روز آخر می‌آیند و می‌گویند «این مقدار کم‌ است ولی اشکال ندارد».

تصور پایداری این است که در تهران «اکثریت رأی» را دارد؛ اما جریان اصولگرایی این موضوع را قبول ندارند. پایداری احیانا بر این باور است که در شرایط «مشارکت حداقلی»، تنها کسانی پای صندوق رأی می‌روند که جزء جبهه انقلاب به حساب می‌آیند. در میان این افراد نیز لیست پایداری از اقبال بیشتری برخوردار خواهد بود. از طرف دیگر، شورای ائتلاف نیز مورد انتقاد دیگر اصولگرایان از‌جمله جریان لاریجانی و شورای وحدت است. باهنر در نقد جریان شورای ائتلاف و حدادعادل گفته است: «شورای ائتلاف هم با توجه به موفقیتش در انتخابات مجلس و شورای شهر الان می‌گوید «همه بیایند پیرامون من وحدت کنند».

‌مشارکت حداقلی، پیروزی حداکثری

محمدرضا باهنر در مصاحبه خود از زمزمه‌هایی هم حرف زده که این روزها شنیده می‌شود. او گفته است: «هم‌اکنون زمزمه‌ای را از برخی دوستان می‌شنویم که می‌گویند «مشارکت حداقلی، پیروزی حداکثری». البته ان‌شاءالله که پایداری‌ها جزء این افراد نیستند».

پایداری به‌درستی این سیاست را انتخاب کرده است. آنها با خوش‌بینی معتقدند اگر در تهران نهایتا 20 درصد مشارکت‌کننده پای صندوق رأی برود، از آنجا که حامیان جریان اصلاحات و اعتدال‌گرایان از صندوق رأی ناامید شده‌اند، تمام این 20 درصد متعلق به جریان راست خواهند بود. در میان این رأی‌دهندگان نیز توجه به کسانی که رادیکال‌تر هستند، بیشتر از کسانی است که در میانه جریان راست قرار دارند. مضافا اینکه جریان راست رادیکال (پایداری و حامیان دولت) از امتیاز حمله به رقیب خود (راست میانه و راست نو) برخوردار‌ند و می‌توانند فضا را به نفع خود تقویت کنند. استراتژی بدیل اصولگرایان هم این است که بتوانند برای تهران یک رقابت سه‌گانه تشکیل دهند؛ رقابتی که محمدرضا باهنر آن را این‌گونه تشریح کرده است: «اصولگرایان ناب شامل خالص‌سازان، لیست اعتدالیون و لیست اصلاح‌طلبان خوش‌خیم و معتقد به نظام». در نهایت اینکه تحرکات زودهنگام جریان راست برای انتخابات نشان می‌دهد که آنها به درستی دریافته‌اند که خطر حذف از سوی راست رادیکال تهدیدشان می‌کند.