|

گرد و خاکی که از اردوگاه اصولگرایان بلند شده است

نقل و نبات انتخاباتی قالیبافی‌ها و دولتی‌ها!

مدتی است تیم رسانه‌ای قالیباف دولت ابراهیم رئیسی را از ورود به انتخابات پایان سال منع می‌کند. به‌تازگی هم ابایی از آن ندارد تا در رسانه‌های رسمی خود و با توییت‌های افراد نزدیک به قالیباف این اختلاف را با دولت دامن بزند و به آنها اعلام کند «از ورود به انتخابات حذر کنید». تیم قالیباف برای پوشاندن ضعف خود در عملکرد، ظاهرا به دنبال حذف جریان حامیان دولت در انتخابات پیش‌روست. ا

نقل و نبات انتخاباتی قالیبافی‌ها و دولتی‌ها!
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

 مدتی است تیم رسانه‌ای قالیباف دولت ابراهیم رئیسی را از ورود به انتخابات پایان سال منع می‌کند. به‌تازگی هم ابایی از آن ندارد تا در رسانه‌های رسمی خود و با توییت‌های افراد نزدیک به قالیباف این اختلاف را با دولت دامن بزند و به آنها اعلام کند «از ورود به انتخابات حذر کنید». تیم قالیباف برای پوشاندن ضعف خود در عملکرد، ظاهرا به دنبال حذف جریان حامیان دولت در انتخابات پیش‌روست. اگر در این انتخابات حضور اصلاح‌طلبان و بخش زیادی از مردم را با پستی و بلندی‌هایی (دست‌کم در حد انتخابات سال‌های 98 و 1400) بدانیم، مشکل قالیباف و راست میانه (شورای ائتلاف و حدادعادل) رقابت با جریان راست رادیکال (پایداری، شریان و تیم دولت) است. بی‌کارنامگی قالیباف در جذب و حمایت توده‌های مردم و اتفاقا همراه‌شدن با جریان تندرو در یک سال گذشته، آنها را در میان زمین و آسمان باقی گذاشته است. ازهمین‌رو باید فهمید پروژه آنها چیست؟ پروژه‌ای که شاید در یک جمله آن را بتوان این‌گونه تحلیل کرد: «دولت برای شما، مجلس برای ما». در غیر این صورت باید منتظر رقابت قالیباف و رئیسی در 1404 باشید.

ابراهیم حذر کن

اختلافات جریان قالیباف و دولت روزبه‌روز علنی‌تر می‌شود. از تیترهای رسانه‌ای تا بگومگوهای توییتری می‌توان آنها را مشاهده کرد. مشاوران قالیباف در این مرحله در توییتر با تیم رسانه‌ای دولت دچار اختلاف شدند. جایی که سیدمحمود رضوی با حسن روزی‌طلب (سردبیر روزنامه ایران) بگومگو می‌کند یا مهدی محمدی مشاور دیگر قالیباف با علی نادری (مدیرمسئول ایرنا) زد و خورد توییتری می‌کنند. اما این اختلافات نشانه‌هایی است از یک رویکرد مهم، با این مفهوم که قالیباف تلاش می‌کند برای حفظ موقعیتش در مجلس مانع از ورود دولتی‌ها در مجلس شود. اما گوش آنها به این حرف‌ها بدهکار نیست.

نمونه‌های زیادی از هشدار و زنهار تیم قالیباف به دولت می‌توان ارائه کرد که حرفشان را به‌صورت علنی بیان می‌کنند.

1- کانال نواصولگرایی مورد تأیید محمدباقر قالیباف در یادداشتی که دو هفته قبل منتشر شد، خطاب به یکی از چهره‌های جنجالی اصولگرایان توصیه‌ای داشت که بخش مهم آن پرده‌برداری از پروژه دولت بود. قالیبافی‌ها به او توصیه کردند «در بازی انتخاباتی برخی افراد خاص قرار نگرفته و به بدعت دخالت در انتخابات مجلس توسط یک قوه دیگر دامن نزند».

2- همین کانال در یادداشتی با عنوان «آیا دولت می‌خواهد برخلاف قانون اساسی در انتخابات دخالت کند؟» نوشت: «آیا واقعا قرار است در ادامه بخش‌نامه غیرقانونی وزارت کشور، شرایط برای نامزدان مورد حمایت دولت یا یک گروه خاص در آن، تقویت شود؟ چیزی که در ۴۵ سال گذشته بی‌سابقه است. حتی دولت‌های غیرانقلابی و دارای فاصله از نظام و روح قانون اساسی نیز چنین بدعتی را نسبت به قانون اساسی به کار نبسته و به این شکل واضح در انتخابات دخالت نکرده‌اند».

3 – مهدی محمدی، مشاور راهبردی رئیس مجلس، در یادداشت توییتری به خیز و پروژه دولت برای مجلس پیش‌رو اشاره کرده و می‌نویسد: «می‌گویند رهبری گفته مجلس انقلابی است اما ما می‌خواهیم انقلابی‌ترش کنیم و این جملات درست در لحظه‌ای گفته می‌شود که از دفتر فلان وزیر و معاون وزیر و مقام مسئول خارج می‌شوند». او با تأکید بر اینکه «بسی پروژه‌های دیگر هم در راه است»، ادامه می‌دهد: «رئیس مجلس به جرم لیاقت و البته همکاری که نشان داده هر روز تخریب خواهد شد، نمایندگان زیر ضربه خواهند رفت. بر آتش اختلافات دولت و مجلس توسط کسانی که خود با برخی در دستگاه اجرایی مرتبط‌اند دمیده خواهد شد و سهم‌خواهان حرفه‌ای خود را انقلابی جا خواهند زد».

4 – سرمقاله روزنامه صبح نو متعلق به تیم قالیباف در روز شنبه 22 مردادماه حضور دولت را در انتخابات غیرقانونی دانسته و معتقد است: «این رویه خرج‌کردن از اعتبار و آبروی دولت است و ضمن آنکه یک اقدام غیرقانونی به‌شمار می‌رود که می‌تواند شائبه‌های انتخاباتی در پی داشته باشد، از این جهت باید گفت «زنهار حذر کن».

5 – تیتر اصلی همین روزنامه در تاریخ یکشنبه 23 مرداد به همین موضوع اختصاص داشت و ذیل عنوان « انقلابی نه، انقلابی‌تر» نوشت: «بی‌تردید موضوع سلاح‌ورزی، بهانه‌ای برای فراهم‌کردن یک کمپین انتخاباتی درون‌جریانی است که با شعار انقلابی‌تر به جای انقلابی به میدان آمده است».

چرا مخالفت؟

روند تاریخی مجلس ایران نشان می‌دهد دولت‌های مختلف برای همراه‌کردن مجلس در اولین انتخابات بعد از پیروزی خود، تلاش کرده‌اند. شکل‌گیری این روند با تشکیل مجلس سوم در حمایت از میرحسین موسوی و تقویت دولت و گفتمان او آغاز شد. اکبر هاشمی‌رفسنجانی و یارانش البته در دور اول ریاست‌جمهوری هیچ لزومی به تسخیر مجلس نمی‌دیدند، ازاین‌رو این روند را در اواسط دور دوم ریاست‌جمهوری او و با تشکیل گروه کارگزاران سازندگی و فعالیت انتخاباتی برای مجلس پنجم آغاز کردند. با روی‌کارآمدن دولت اصلاحات حال‌و‌هوای سیاست در ایران تغییر کرد. مردم به نمایندگان اصلاحات در اقصا نقاط کشور رأی دادند و مجلس ششم در حالی تشکیل شد که هنوز هم هیچ‌کس نتوانسته رکورد رأی رضا خاتمی را در تهران بشکند. این مجلس اتفاقا منجر به تقویت جایگاه خاتمی و پیروزی قاطع او در دور دوم ریاست‌جمهوری شد. زمانی که احمدی‌نژاد با گفتمان «ضدسیستمی» خود پا به عرصه رقابت گذاشت، گفتمانی را خلق کرد که در آن به مردم می‌گفت «چپ، راست، کارگزار» علیه او به عنوان «خدمتگزار» ملت فعال هستند. او همه بوروکراسی و سیاست ایران را در هاشمی‌رفسنجانی خلاصه کرد و از هاشمی نمادی از تاریخ انقلاب ساخت که باید از آن عبور کرد و در این مسیر هم موفق بود. در ادامه هم «رایحه» احمدی‌نژاد وزیدن گرفت و لیست «رایحه خوش خدمت» با محوریت نزدیکان احمدی‌نژاد توانست انتخابات مجلس هشتم را در اختیار بگیرد. در همان سال احمدی‌نژاد کمک کرد تا لاریجانی به جای حدادعادل به ریاست مجلس برسد و دولتش را تقویت کند. در دولت اعتدال‌گرای حسن روحانی نیز اگرچه مستقیما دولت دخالتی در انتخابات نداشت، اما لیست امید با محوریت یاران و حامیان تفکر اعتدال‌گرایی در انتخابات حاضر شدند و توانستند مجلس دهم را تا حدی به دست بگیرند. حالا در این وضعیت چرا دولت ابراهیم رئیسی و گفتمان حامی او نباید در انتخابات مجلس حضور داشته باشند؟ به نظر می‌رسد تنها دلیل نگرانی قالیباف و اصولگرایان از شکست در انتخابات پیش‌رو و حذف از مجلس است. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت عدم حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات و در صورتی که انتخابات مانند سال 90 (مجلس دهم) و 98 (مجلس یازدهم) برگزار شود، راست رادیکال آنها را حذف خواهند کرد. ازهمین‌رو توصیه می‌کنند ضمن تداوم همکاری، اجازه دهند راست میانه مجلس را در اختیار داشته باشد و دولت و پایداری به همان قوه مجریه رضایت دهند.

حذف قالیباف از مجلس

برخی تحلیل‌ها نیز در این زمینه وجود دارد که اگر قالیباف احساس کند، نمی‌تواند به عنوان رئیس مجلس به پارلمان برسد، از حضور در انتخابات سال 1402 منصرف شده و خود را برای رقابت با ابراهیم رئیسی در 1404 آماده کند.

این احتمال وجود دارد که راست رادیکال به دنبال فشار بر قالیباف باشند تا پیش از ورود به انتخابات، او عطای ریاست مجلس را به لقایش ببخشد. در صورتی که در ماه‌های پیش‌رو شاهد عملیات‌های رسانه‌ای علیه قالیباف باشیم (که چندان دور از انتظار نیست) ممکن است قالیباف اساسا خودش حاضر به حضور در انتخابات نباشد. در آن طرف هم بخشی از جریان نزدیک به قالیباف در حال مواجهه با جریان اصولگرایی هستند و معتقدند می‌توانند به این ترتیب آنها را تهدید کنند که اگر قالیباف سرلیست مشترک جریان‌های مختلف اصولگرایی برای مجلس نشود، از انتخابات کنار می‌رود و مشخصا خود را برای سال 1404 آماده می‌کند. این استراتژی البته امروز بیشتر نوعی تهدید اصولگرایان به حساب می‌آید تا استراتژی عملی. اما اصلا بعید نیست که اگر قالیباف به این نتیجه برسد که جایی در صدر مجلس ندارد، از رقابت برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کند. به عبارت روشن‌تر قالیباف در حال فشار به جریان دولت است تا آنها را از حضور جداگانه در انتخابات باز دارد. راست رادیکال هم به او فشار وارد می‌کند تا اساسا خودش با قهر از صحنه کنار برود. قالیباف و یارانش معتقدند در دو سال گذشته مجلس بیشترین همراهی را با دولت داشته است، بنابراین لزومی ندارد ترکیب و موازنه قدرت در میان نیروهای داخلی اصولگرایان به هم بخورد. ازهمین‌رو بهتر است دولت خود را در همان قوه مجریه حفظ کند و به مشکلات مردم رسیدگی کند. اما توجه ندارند که میل شدید جریان راست رادیکال به یکدست‌شدن و تصاحب همه ارکان قدرت سیری‌ناپذیر است. دوم اینکه از نظر آنها تیم قالیباف ضعف شدیدی دارد و در مقاطع مختلف دچار سردرگمی است. ازاین‌رو تصور می‌کنند که به‌راحتی می‌توانند آنها را از دور خارج کنند. مضافا اینکه باید باور کنیم که تیم حامیان دولت ناگزیر است برای تداوم قدرتش اصولگرایان را کنار بزند. به این معنا که برای تثبیت گفتمان دولت باید قدرت را برای چهار سال دوم نیز در اختیار بگیرد، در نتیجه باید در انتخابات مجلس که با توده‌های مردم بیشتر سروکار دارد وارد شده و پارلمان را در اختیار داشته باشد. در چنین شرایطی حامیان دولت نه به پیشنهادهای موازنه قدرت توجهی خواهند کرد و نه خط و نشان آنها مبنی بر حضور قالیباف در انتخابات دو سال آینده مانع از تداوم مسیر آنها می‌شود؛ بنابراین قالیباف و «راست میانه» ناگزیر هستند یک راه را انتخاب کنند: یا کناره‌گیری و رفتن به سمت انتخابات سال 1404 یا رقابت با جریان حامی دولت در اسفند 1402.