عیسی کلانتری:
دولت عاقلی سرکار بیاید ظرف سه سال میتوان مشکلات را حل کرد
عیسی کلانتری گفت: اگر دولت عاقلی در کشور روی کار بیاید و اراده پیشرفت در حاکمیت شکل بگیرد، ظرف 3 سال میتوان بر مشکلات جاری موجود در کشور مانند بیکاری، تورم، فقر و... فائق آمد.
به گزارش شبکه شرق، عیسی کلانتری در گفتوگویی از تبعات خطرناک اخراج اساتید، پروژه نفوذ و کاسبان تحریم گفته است.
بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
اگر مشارکت بالایی در انتخابات ثبت شود، معنای خاص خود را دارد و اگر مشارکت حداقلی و اندک باشد، این پیام را در خود دارد که مردم از شرایط رضایت ندارند.
در حوزه آموزشی و تخصصی در قالب اخراج استادان برجسته. استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترک دانشگاهها میشوند و جایگزینهای آنها هم افراد غیرمتعارفی هستند که هیچ ربطی به دانشگاه ندارند. این روند نوعی استحاله فرهنگی و دانشگاهی است.
یکی از مهمترین اقداماتی که باید در دستور کار مجلس آینده قرار بگیرد، کنار گذاشتن برنامه هفتم توسعه است. این برنامه 5 ساله نه در راستای نیازهای مملکت و نه مبتنی بر اولویتهای کشور است.
اگر دولت عاقلی در کشور روی کار بیاید و اراده پیشرفت در حاکمیت شکل بگیرد، ظرف 3 سال میتوان بر مشکلات جاری موجود در کشور مانند بیکاری، تورم، فقر و... فائق آمد.
کاوه مدنی یکی از نیروهای متخصص و وطنپرست ایرانی بود که تنها با هدف خدمت وارد ایران شد. اما گروههای تندرو که تحمل استفاده از این نیروها را نداشتند و احساس میکردند با ورود این نیروها مردم متوجه تفاوت در عملکردها و کیفیتها میشوند، هر تلاشی کردند تا برای حضور نیروهای نخبه در کشور مانعتراشی کنند.
نفوذیها کسانی هستند که اجازه نمیدهند ایران از همه ظرفیتهای انسانی، ارتباطی، اقلیمی و... خود برای رشد و پیشرفت استفاده کند.
ظاهرا مشکل مراد طاهباز در جریان تبادل زندانیان با امریکا حل شده است. اما 7 نفر باقی مانده از ابتدا مشخص بود که تقصیری ندارند. بندگان خدا، نزدیک 6 سال است که دستگیر شده و در زندان هستند. حتی اگر حکم 7 سال زندان این افراد را هم لحاظ میکردیم با گذشته یکسوم یا دوسوم مدت محکومیتشان میبایست آزاد میشدند؛ اما من سر در نمیآورم چرا این افراد هنوز زندانیاند.
عجیب اینکه فردی مثل اکبر طبری با این حجم از تخلفات آزادانه بیرون بود، اما این افراد که به جز خدمت به محیطزیست و کشور کاری دیگر نکرده بودند، هنوز زندانیاند.
مشخص است که مردم نسبت به قانون جدید انتخابات و وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور ناراضی هستند.
استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترک دانشگاهها میشوند و جایگزینهای آنها هم افراد غیرمتعارفی هستند که هیچ ربطی به دانشگاه ندارند.