|

تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن:

عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل در میان‌مدت هم بعید به نظر می‌رسد

سفیر سابق ایران در اردن معتقد است فشارهای قرون وسطایی اسراییل به مردم فلسطین یکی از اصلی‌ترین عوامل خشم فلسطینی‌ها به شمار می‌رود.

عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل در میان‌مدت هم بعید به نظر می‌رسد

به گزارش شبکه شرق، یک روز پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» گمانه‌زنی‌های مختلفی پیرامون علل و عوامل این عملیات و تبعات آن مطرح شده است.

در گفت‌وگو با نصرت‌الله تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن به بررسی این موضوع پرداخته‌ایم. سفیر سابق ایران در اردن معتقد است فشارهای قرون وسطایی رژیم اسراییل به مردم فلسطین یکی از اصلی‌ترین عوامل خشم فلسطینی‌ها به شمار می‌رود.

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

از چند عامل شامل افزایش فشارهای اسرائیل بر مردم فلسطین و همچنین تلاش برای ممانعت از حصول «مگا دیل» یا همان عادی سازی روابط عربستان به عنوان عوامل آغاز عملیات بی‌سابقه حماس در سرزمین‌های اشغالی نام برده می‌شود. به نظر شما اصلی ترین دلیل و هدف برای این عملیات چه بود؟

باید میان عوامل، اهداف و دستاوردهای یک پدیده سیاسی اجتماعی از جمله عملیات طوفان الاقصی حماس تفکیک قائل شد. اگر این تفکیک اتفاق بیفتد، تصویرسازی آینده راحت‌تر خواهد بود.در هر سه مقوله یعنی عوامل، اهداف و دستاوردها این طور نیست که این موارد را بتوان در طول یکدیگر دانست، این‌ها در عرض هم هستند. هر تحلیلگری ممکن است به هر پارامتر وزنی بدهد؛ این بستگی به اطلاعات، دانسته‌ها و هدف از تجزیه و تحلیلش دارد.

به باور من مظالم و ظلم‌هایی که اسراییل بر فلسطینیان تحمیل کرده و فشاری که بر نوع زندگی و زیست طبیعی، نه حتی زیست سیاسی اجتماعی آن‌ها وارد آورده بسیار زیاد بوده است. در این زمینه تفاوتی هم میان فلسطینی‌هایی که در کرانه باختری یا در غزه حضور دارند هم وجود ندارد و هیچ کدام از آن‌ها نمی‌توانند زیست طبیعی داشته باشند.

غزه که یک زندان بزرگ است. اینکه ما در قرن بیست و یکم با زندانی به این ابعاد روبه‌رو هستیم که برای گذران امور به شبکه‌ای از تونل‌ها نیاز دارد نه نقض حقوق بشر بلکه وهن بشریت است. این زندگی را اساسا نمی‌توان زندگی دانست. کرانه باختری هم وضع خیلی بهتری ندارد. آن‌ها هم با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. از نقاط امنیتی بازرسی و جست‌وجو گرفته تا محدودیت‌های بسیار زیاد برای رفت‌ و آمد زندگی فلسطینی‌ها را به زندگی قرون وسطایی بدل کرده است.

این‌ها را گفتم تا به یکی از مهم‌ترین مشکلات فلسطینیان که عدم امکان زیست طبیعی است اشاره کنم. از این رو فلسطینی‌ها یک زندگی طبیعی در حدی که کرامت انسانی اشان رعایت شود ندارند و لذا هر از گاهی مثل دیگی که تحت فشار است و این فشار به هر نحوی راهی برای خروج از دیگ پیدا می‌کند، تنش‌‌ها تشدید می‌شود. به باور من، فشارهای قرون وسطایی اسراییل به مردم فلسطین و چشم پوشی غرب وومخصوصا اروپا و امریکا از این نقض حقوق انسانی فلسطینی ها که بخشی اواره و بخشی تحت ستم هستند را دارای وزن بیشتری از سایر عوامل تشدید درگیری‌ها می‌‌دانم که باعث شد ماجرا به اینجا کشیده شود.

طبیعی است که وقتی شهرک نشینان آن رفتارها را در مسجد الاقصی از خود بروز می‌دهند، احساسات مردم مسلمان و فلسطینی ها هم جریحه دار می‌شود. با نگاهی به زمینه‌ها می‌توان دریافت این عملیات بزرگ که بی‌سابقه بوده، ناشی از جریحه دار شدن احساسات فلسطینی‌ها از کارهای اسراییل بطور عام مانند توسعه شهرکسازی و نظیر آنچه در مسجد الاقصی از سوی راستگرایان افراطی اتفاق افتاد، بطور خاص است.

از نظر زمینه هم می‌توان گفت کاهش انسجام داخلی در سرزمین‌های اشغالی در پی انتخاب و رفتارهای نتانیاهو و همچنین اعتراضات طولانی مدتی که به دلیل لایحه قضایی دولت نتانیاهو در جریان بود بسیار تأثیر داشت.

مجموعه این‌ها باعث وقوع این عملیات بزرگ شد. و یکی از دستاوردهای این عملیات را می‌توان از بین بردن زمینه حصول توافق عادی‌سازی میان عربستان سعودی و اسرائیل دانست.

 

آیا امکان درگیر شدن جدی سایر نیروهای مقاومت از جمله حزب الله لبنان وجود دارد؟

حزب‌الله لبنان اعلام کرده است که اگر اسراییل حمله زمینی به غزه داشته باشد، وارد درگیری خواهد شد. من احتمال حمله زمینی اسرائیل به غزه را کم می‌دانم و فکر می‌کنم همین عملیات هوایی و بمباران با موشک و پهپاد ادامه خواهد یافت. از طرفی، حماس با این اسرایی که گرفته، ابزاری در اختیار دارد که می‌تواند از آن برای جلوگیری از حملات زمینی اسرائیل استفاده کند. حماس اعلام کرده اسرا را در تونل‌ها نگه خواهد داشت تا حمله‌ای علیه تونل‌ها صورت نگیرد و چه بسا آن‌ها در مناطق مسکونی پرجمعیت هم نگه داری شوند که جلوی شدت عمل اسرائیل هم گرفته شود.

با این حال با این جوّ عمومی که ایجاد شده، بعید نیست سایر گروه‌های مقاومت به این درگیری بپیوندند. کشورهای دیگر دست اندر کارند که ماجرا را کنترل کنند. در حال حاضر شرایط خیلی واضح نیست که بتوان با قطعیت از آینده سخن گفت.

 

چه چشم اندازی برای این درگیری‌ها متصور هستید؟ تبعات این درگیری در اسرائیل چه خواهد بود؟

یکی از تبعات این عملیات این بود که هیمنه اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیلی‌ها شکسته شد. این یک واقعیت است. همه در حال نوشتن این هستند که غافلگیری اخیر به دلیل طراحی دقیق و انتخاب زمان بسیار مناسب برای عملیات که در روز شنبه و همزمان با اعیاد یهودی‌ها صورت گرفت که نه تنها اسرائیل، بلکه دنیا را واقعا شوکه کرد. نحوه انجام عملیات و هماهنگی گسترده میان نیروهایی که از زمین، دریا، زیر زمین و هوا عمل کردند، واقعا شوک آور بود. از منظر سیاسی وضعیت نتانیاهو تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و از نظر اجتماعی هم امنیت شهرک نشینان را کاملا متزلزل می‌کند.

البته نتانیاهو هم نشان داده آدم قابلی در بیرون آمدن از زیر فشار افکار عمومی است و چه بسا با امتیاز دادن به مخالفان حکومتش بخواهد از این بحران بیرون برود. او یک بازیگر است و به هر نحوی تلاش خواهد کرد خود را نجات دهد.

البته برای حماس و مقاومت بسیج افکار عمومی هم در غرب بسیار مهم است. کشورهای حامی فلسطین و خود فلسطینی‌ها می‌توانند در این زمینه اثرگذار باشند. اقداماتی که آن‌ها انجام می‌دهند و اقداماتی که می‌توانند انجام ندهند بسیار مهم است. در حقیقت، نباید برگ برنده دست نتانیاهو داد که افکار عمومی را بسیج کند. ما می‌دانیم چه ظلمی بر این ملت رفته و چگونه آن‌ها از اسرائیل خشم و کینه دارند.  به هرحال باید تلاش شود که اقداماتی که افکار عمومی را علیه فلسطین می‌سازد صورت نگیرد. برخی اقدامات نه در شأن مسلمان‌هاست و نه در شأن فرهنگ فلسطین.

اگر طراحی دقیق باشد، امید این است که حماس بتواند این دستاورد نظامی را به دستاورد سیاسی بدل سازد و امتیازات ژئوپلیتیکی بگیرد. تا زمانی که در یک سو غزه و در سوی دیگر کرانه باختری قرار داشته باشند و این‌ها از طریق یک راهروی فلزی به هم متصل باشند، امکان حاکمیت سرزمینی وجود ندارد. فلسطینی‌ها باید به سوی طرح یکپارچگی سرزمینی حرکت کنند تا بتوانند دولتی مستقر و مقتدر داشته باشند. وضعیت فعلی امنیتی را به دنبال نخواهد داشت.

 

با توجه به موضع گیری عربستانی‌ها، آیا هنوز امکان امضای توافق عادیسازی در کوتاه مدت وجود دارد؟

از نظر تحلیلی معتقدم حتی اگر این عملیات هم رخ نمی‌داد، بعید بود در کوتاه مدت با این وضعیتی که نتانیاهو و تندروهای داخل اسرائیل دارند، عادی‌سازی روابط بین عربستان و اسراییل محقق شود. موضوع عادی‌سازی روندی طولانی و درازمدت دارد و به همین راحتی شکل نمی‌گیرد. شرایط خاورمیانه بسیار ژله‌ای و لرزان است و هر تحولی می‌تواند تأثیرات زیاد مثبت یا منفی بر روندها داشته باشد. بن سلمان بیشتر به دنبال امتیازگیری است. او امتیازات امنیتی و تسلیحاتی از آمریکا می‌خواهد و به دنبال انرژی هسته‌ای است؛ او موضوع عادی سازی را مطرح می‌کند تا امتیاز بگیرد و بدون این عملیات‌ هم کار سختی برای عادی‌سازی داشت. البته نمی‌تواند عامل فلسطینی را چشم پوشی کند. کشورهای دیگر عربی هم نمی‌توانند چه رسد به عربستان!

الان با این اتفاق به نظرم آینده عادی سازی روابط تیره و تارتر از گذشته شد. در کوتاه مدت که هیچ حتی در میان مدت هم بروز چنین اتفاقی بعید است. کما اینکه عملیات اخیر، بسیاری از معادلات را تغییر داد و می‌تواند روی مسائل مهم جهانی از جمله انتخابات آمریکا یا روابط ایران و عربستان اثر بگذارد.

 

واکنش کشورهای عربی از جمله اردن و مصر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کشورهای عربی تا الان موضع علنی خوبی گرفته‌اند. عموما هم خواهان خویشتنداری شدند و هم به نوعی حماس و مقاومت را به دلیل ظلم و اشغالگری اسراییل محق دانسته اند. ولی واقعیت امر این است که موضع اعلامی آن‌ها با موضع عملی آن‌ها فرق دارد. اعراب خیلی موافق تشکیل دولت مقتدر فلسطینی نیستند؛ بلکه بیشتر طرفدار ثابت ماندن وضعیت هستند. از طرفی هم فکر می کنند پیروزی مقاومت موجب افزایش قدرت ایران خواهد شد.

اعراب عموما به دنبال امتیازگیری برای منافع خود هستند. به صورت علنی هم موضعی را اتخاذ می کنند که مورد شماتت ملت‌هایشان قرار نگیرند. ملت‌های عربی نسبت به حکومت‌هایشان در خصوص مسأله فلسطین همدل‌تر و حساس‌تر هستند.

از نظر عملی وزنی برای اعراب در ادامه عملیات حماس قائل نیستم. اما از نظر سیاسی، اردن به دلیل نقشش در مسجد الاقصی می‌تواند نقش موثری ایفا کند و مصر هم از نظر سیاسی و وزنی که در مذاکرات دارد می‌تواند نقش آفرینی کند.

 

منبع: جماران