خاطرات سال ۱۳۷۹ هاشمیرفسنجانی| بیست و هفتم مهر
صدور حکم اعدام برای یوسفی اشکوری/ اعتراض آیتالله منتظری به حکم اعدام
خاطرات سال ۱۳۷۹ هاشمی رفسنجانی روایت دست اول از سالی پرالتهاب و پرحادثه است. هاشمیرفسنجانی روز بیست و هفتم مهر در مورد صدور حکم اعدام برای یوسفی اشکوری، اعتراض آیتالله منتظری به این حکم و ملاقات با محسنی اژهای نوشتهاست متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
امروز باران خوبی داشتیم. بیانیههای تندی از طرف گروههای دوم خردادی علیه قوه قضائیه و دادگاه ویژه روحانیت منتشر شده است. آیتالله منتظری هم بیانیه دادهاند؛ با مصاحبهای که محاکمه آقای [حسن] یوسفیاشکوری، [فعال ملی- مذهبی] به اتهام ارتداد و محاربه و مفسد فیالارض در دادگاه ویژه را محکوم کردهاند.
آقای [غلامحسین] محسنیاژهای [دادستان ویژه روحانیت] آمد. همان اظهارات آقای [عباسعلی] علیزاده [رئیسکل دادگستری استان تهران]، در مورد برنامه چپها و لیبرالها، برای راه انداختن روزنامههای جدید را گفت و برنامهای که برای زندانیان دارد و نیز در مورد تقاضای «رأی باز» برای زندان آقای [عبدالله] نوری گفت، هنوز زود است. گفتم، موافقت کنند بهتر است. خبر عجیبی داد که حکم اعدام آقای [حسن] یوسفیاشکوری صادر شده است.
اخوی محمد [رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی] آمد و در مورد ادامه کار حزب کارگزاران و برگزاری کنگره مشورت کرد. محسن خبر داد، مادر آقای عبدالله نوری فوتکرده است؛ تسلیتی فرستادم. عصر دکتر [علی] لاریجانی [رئیس سازمان صداوسیما] آمد. گزارش افکارسنجی در مورد دولت آقای [سیدمحمد] خاتمی را داد که اکثریت، آن را در اغلب موارد ناموفق دانستهاند. در مورد انتخابات [ریاستجمهوری] و مطبوعات، مطالبی داشت. آقای خاتمی، در مقابل بحثهای مربوط به «عبور از خاتمی» که به معنای کنارگذاشتن او از طرح جریان افراطی دوم خرداد است، حساسیت نشان داده و اظهارات بحثانگیزی نموده است.
دانشجویان جمعیت مؤتلفه آمدند؛ حدود ۲۵۰ نفر بودند. آقای [اسدالله] بادامچیان [دبیر سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی] گزارش داد. من هم دربارۀ ضرورت هماهنگی علم و دین و مسجد و حوزه و دانشگاه، صحبت کردم.
اخوی احمد آمد. برای انتقال دخترش هاله از دانشگاه آزاد بردسیر به تهران استمداد کرد. شب به خانه آمدم. فاطی غذا آورد. مخالفتها علیه توافق شرمالشیخ توسعه یافته است.