نطقی که یک جلسه استعفا را غیرعلنی کرد!
«خالصسازیها، تنها مختص به رقبای اصلاحطلب و میانه رو نیست، آنها حتی شرکای نزدیک خود را در جبهه اصولگرایی هم حذف میکنند.» این عباراتی است که برخی تحلیلگران طی سالهای اخیر بارها در تحلیل روش و منش خالصسازان رادیکال جریان راست مطرح کردهاند.
به گزارش شبکه شرق، «خالصسازیها، تنها مختص به رقبای اصلاحطلب و میانه رو نیست، آنها حتی شرکای نزدیک خود را در جبهه اصولگرایی هم حذف میکنند.» این عباراتی است که برخی تحلیلگران طی سالهای اخیر بارها در تحلیل روش و منش خالصسازان رادیکال جریان راست مطرح کردهاند.
رفتاری که پس از تشکیل مجلس یازدهم توسط جریان خالص ساز هم در درون مجلس و هم در بیرون آن به عینه مشاهده شد. در این میان نحوه برخوردها با الیاس نادران به یکی از نمونههای مصداقی نحوه برخورد جریان خالص ساز با جریان نو اصولگرا بدل شده است.
چهرهای با سابقه حضور در مجالس هفتم، هشتم، نهم و یازدهم و سالها فعالیت آموزشی در محیطهای آکادمیک و دانشگاهی که در مجلس یازدهم به تیر غیب خالصسازان و جبهه پایداری گرفتار شد.
نادران اما برخلاف محمد باقر قالیباف و بسیاری از چهرههای دیگر تسویه شده در جبهه اصولگرایی، مسیر رویارویی مستقیم با خالصسازان را در پیش گرفت و با نوشتن استعفانامه خود از نمایندگی تلاش کرد، رویاروی جبهه پایداری و جریان خالص ساز در مجلس بایستد.
نادران بر خلاف محمد باقر قالیباف که معتقد بود روش مقابله با جبهه پایداری از طریق صبر استراتژیک و رویارویی چریکی مقدور است، تمام قد در برابر جبهه پایداری، جریان خالص ساز و گروههایی که خود را انقلابی معرفی میکنند، ایستاد تا به زعم خود اگر قادر به شکست آنها نیست، ضربات محکمی بر پیکره شان وارد سازد.
جبهه پایداری و برخی طیفهای نواصولگرا که به خوبی متوجه اهمیت بازی در زمین رسانهای شده بودند، تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا ابتدا چهرههای موثر جریان اصولگرا مانند نادران و...را از اثرگذاری در ساختارهای تاثیرگذار مجلس (کمیسیون برنامه و بودجه و تلفیق) دور نگه دارند و در مرحله بعد چاشنی اثرگذاری آنها را خنثی سازند.
بنا به این دلیل است که طی پروژههای مشخصی با استفاده از ظرفیت جریان عدالت خواهان و چهرههایی چون وحید اشتری (فضای مجازی و اطلاعاتی) و وحید جلالی (صدا و سیما) تلاش کردند تا الیاس نادران را از راس کمیسیونهای مهم مجلس مانند کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون تلفیق مجلس کنار بگذارند (نظیر این راهبرد در خصوص قالیباف هم در ماجرای سیسمونی گیت پیادهسازی شد) و در مرحله بعد، زمینه خروج آنها از دایره فعالیتهای تقنینی در بلندمدت را فراهم سازند.
نادران که در دو سال ابتدایی عمر مجلس یازدهم متوجه راهبرد خالصسازان شده بود، دو سال باقیمانده (از نیمه دوم 1400 تا 1402) را صرف مقابله با این جریان کرد.محتوای نطق منتشر شده نادران که در جلسه استعفای او، امکان طر ح پیدا نکرد، دقیقا در راستای چنین رویاروییهایی قابل تحلیل است.
استعفا میدهم؛ پس هستم
30 آبان ماه بود محمد باقر قالیباف از برگزاری غیر علنی جلسه بررسی استیضاح الیاس نادران، نماینده تهران به درخواست برخی نمایندگان خبر داد. بلافاصله پس از این اظهارنظر رییس مجلس، برخی تحلیلگران این پرسش را مطرح کردند که مگر قرار بود چه مواردی در نشست استعفای یک نماینده اصولگرا مطرح شود که برخی افراد و گروههای خاص در مجلس، نگران رسانهای شدن آن هستند؟
ریشه این نوع پنهانکاریها به نطقی باز میگردد که قرار بود، توسط الیاس نادران در خصوص نحوه مدیریت جلسات مجلس و نفوذ برخی افراد و جریانات خاص مدعی انقلابیگری قرائت شود. اما حتی رسیدن به نشست استعفا برای نادران چندان ساده نبود؛ نادران زمانی موفق شد، اجازه برگزاری نشست استعفای خود را از هیات رییسه دریافت کند که دست به تحصن مقابل هیات رییسه زد.
21 آبان ماه رسانهها خبر از تحصن نادران مقابل هیات رییسه دادند. نادران به نشانه اعتراض به عملکرد هیات رییسه مجلس، مقابل جایگاه آنها تحصن کرده و روی زمین نشست.
این تحصن یک ساعت طول کشید، وقتی آرام آرام توجه نمایندگان رسانهها به این تحصن جلب شد، تلفنهای همراه برخی نمایندگان به صدا درآمد و دستوراتی صادر شد؛ سپس نمایندگان نواصولگرا یکی یکی حول و حوش الیاس نادران آفتابی شدند تا او را مجاب به پایان تحصن کنند؛ نادران اما بدون توجه به وساطتها خیره به چشمان قالیباف نگاه میکرد و مطالبهای مشخص را از او داشت: « اینکه نشست مرتبط با استعفای او هرچه سریعتر در مجلس برگزار شود.»
نادران زمانی به این تحصن پایان داد که مجتبی ذوالنوری، نایبرییس مجلس عباراتی را در گوشش زمزمه کرد. پس از این گپ و گفت بود که نادران به مرحله نخست تحصنش پایان داد و روی صندلیاش نشست. این پایان ماجرا نبود، نادران که به خوبی میدانست، جبهه پایداری حاضر به ریسک فرصت دادن به او نیست، دوباره درخواستش را مطرح کرد.
با آغاز جلسه علنی نوبت عصر مجلس، نادران بار دیگر در مقابل جایگاه هیات رییسه مجلس به تحصن نشست. محمدباقر قالیباف که چارهای جز تن دادن به این خواسته نداشت، در پایان جلسه علنی نوبت عصر اعلام کرد که در اولین جلسه هیات رییسه استعفای ایشان بررسی و پس از شنیدن دلایل استعفا و در صورت پذیرش هیات رییسه اعلام وصول و در صحن اعلام خواهد شد.
قالیباف گفت: «آقای نادران بحثی داشتند و استعفا دادند من برای تنویر افکار عمومی بگویم که در هیات رییسه مجلس تصویب کردهایم که استعفای نمایندگان باید مدلّل (بر اساس دلایل موجه) باشد و بعد به صحن ارایه شود.»
استعفا بله؛ نطق نه
نادران که احساس میکرد فرصت خوبی برای پردهبرداری از تلاشهای خالصسازان و جریان رادیکال جبهه پایداری به دست آورده، خوشحال نشست روز 21 آبان را ترک کرد تا مهیای نشست 30آبان برای بررسی استعفایش شود.
نادران چارچوب نطق آتشینی را در ذهنش مرتب میکرد که از پس آن ضربه محکمی بر تندروهای پایداری چی وارد سازد. در روز واقعه اما تدابیر دیگری اتخاذ شد.
برخی نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری درخواست برگزاری جلسه غیرعلنی را طرح کردند و پس از قبول درخواست توسط هیات رییسه، نشست غیرعلنی شد. اما این پایان ماجرا نبود، مجلس اجازه نطق به نادران نداد تا عملا برنامههای نادران برای افشاگریهای آتشین و انتقادات دامنهدار از پایداری ناکام باقی بماند.
نادران وقتی متوجه شد که از تریبون مجلس امکان رونمایی از خالصسازیهای رادیکالهای دست راستی را ندارد، نشست خود را به جای بهارستان در تریبون رسانهای و رویاروی افکار عمومی ایرانیان برگزار کرد.
جماران دیروز متن قراین نادران را منتشر کرد. نادران در این نطق که دیروز جماران آن را منتشر کرده به موضوعاتی اشاره میکند که طرح آنها دلیل غیر علنی برگزار شدن جلسه استیضاح او بوده است.
نادران در این نطق آورده است: «این مجلس که مزین به لقب انقلابی از رهبری است کاش فرصت مییافت که در سختیها و گرفتاریهای مردم همراه باشد و میتوانست باری از روی دوش آنها بردارد.
آیا ظرفیت جریان انقلابی همین بود؟ امیدوارم در انتخابات مجلس دوازدهم مردم افرادی را انتخاب کنند که درک درستی از مشکلات آنها داشته باشد و به کاستیهای امثال بنده اعتنا نکنند. همچنین نمیخواهم بیانصافی کنم سر جمع هیات رییسه بهرغم همه فراز و فرودها تلاشهای قابل تقدیری داشته و مجلس مصوبات قابل قبول و رو به پیش داشته است.»
نادران در نطق خود با اشاره به اینکه کاش مجلس فرصت مییافت که در سختیها و گرفتاریهای مردم همراه باشد و میتوانست باری از روی دوش آنها بردارد، میگوید: « آیا ظرفیت جریان انقلابی همین بود؟ امیدوارم در انتخابات مجلس دوازدهم مردم افرادی را انتخاب کنند که درک درستی از مشکلات آنها داشته باشد و به کاستیهای امثال بنده اعتنا نکنند.»
کمیسیونهای اقتصادی در دست خالصسازان
ریشه بسیاری از رویاروییهای جریان پایداری با نواصولگرایان را باید در سالهای قبل و رخدادهای قبلی جستوجو کرد. نادران که با توجه به سابقه خود در حوزههای اقتصادی هم در کمیسیون برنامه و بودجه و هم در کمیسیون تلفیق بر راس هرم تصمیمسازیها تکیه زده بود، متوجه مطالبات خاص برخی افراد و جریانات در زمان تنظیم بودجه میشود.
او در این زمینه میگوید: « در جریان رسیدگی به بودجه ۱٤۰۱ با اینکه نقش چندانی در مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه نداشتم و دچار عارضه کرونا شدم ولی بعد از بارگذاری مصوبه کمیسیون به دلیل نگرانیای که در خصوص حذف ارز ترجیحی داشتم بعد از ساعتها کار فکری حکمی را پیشنهاد دادم به این عبارت «چنانچه دولت قصد دارد کالایی را از سبد ارز ترجیحی حذف کند
باید قبلا ترتیبات قانونی جبران زیان رفاه مصرفکننده برای کالاهای اساسی را از طریق کالابرگ الکترونیکی و در امور پزشکی از طریق بیمهها و به طرق جایگزین مطمئن به انجام رسانده باشد بهطوری که افراد بتوانند این کالاها و خدمات را به نرخ پایان شهریور ١٤٠٠ و در سقف سهمیه تعیین شده تهیه کنند.»
این تصمیم کلیت مجلس اما مورد قبول دولت، جبهه پایداری و طیف رادیکال اصولگرا قرار نداشت. بنابراین فشارها به قالیباف آغاز میشود و جبهه پایداری مسیر متفاوتی را در نظر میگیرد؛ نادران در خصوص این روند عجیب بر خلاف مصالح عمومی و مردمی میگوید: «رییس مجلس در اردیبهشت ١٤٠١ در جلسه غیرعلنی اعلام کرد که قرار شد یارانه نقدی داده شود! همانجا اعتراضا عرض کردم انا الله و انا الیه راجعون. برای من عجیب نیست که غیر اقتصادیها تفاوت رویکردها را درک نکنند ولی اقتصادخواندهها باید میفهمیدند که این لیبرالیستیترین تصمیم اقتصادی بعد از انقلاب است.»
نادران ادامه میدهد: «شما قیمت ارزاق مردم و قوت لایموت آنها را چند برابر کردید و تازه با پولپاشی بر این هیزم التهابات بازار بنزین ریختید و تقاضاهای سرکوب شده سالهای قبل را یکباره فعال کردید. میدانید تفاوت انرژی آزاد شده در نیروگاه هستهای و بمب اتم در چیست؟
اولی با تدبیر و مدیریت آزاد میشود و دومی سیل آسا و تخریبی. نظام قیمتها را به هم زدید، انفجار قیمتهای کالاهای اساسی را باعث شدید و از طریق آثار انتشاری آن را به همه بازارها سرایت دادید و هنوز آثار آن از بین نرفته است. طبقات محروم و متدینین بازنشستگان فرهنگیان و... را در مقابل خود قرار دادید.
همین جا عرض کنم که این همه آقا بالاسر تراشیدن برای مجلس از مداخلات شورای عالی امنیت ملی در مصوبات مجلس گرفته تا جلسه سران قوای هیات عالی نظارت دلیل بر آن نیست که مجلس دیگر تنها قوه قانونگذار کشور نیست؟ در چه دورهای از ده دوره مجلس اعتبار مجلس تا این حد از سکه افتاده است؟»
انحرافات و خالصسازیها آغاز میشود
نادران با اشاره به آغاز خالصسازی در مجلس یادآور میشود: « شروع ماجرا برخلاف تعدادی از همکاران که قبل از تشکیل مجلس بر بیتجربگی اعضای هیات رییسه و به ویژه رییس مجلس نسبت به اداره مجلس تاکید داشتند با خوشبینی و با تمام توان تلاش داشتم بیهیچ چشمداشتی به این دوستان کمک کنم.
در اردیبهشت ۱۳۹۹ به جناب آقای قالیباف عرض کردم اقتضای اداره مجلس مشورت کردن و تصمیمات جمعی است. شما از ریاستی کردن اداره مجلس بپرهیزید.
پذیرش تدوین بودجه ۱٤۰۰ بر همین مبنا بود. متاسفانه کم کم انحراف در اداره مجلس نمایان شد. از سال دوم دیگر نمیشد مساله را حمل بر ناکاربلدی کرد. اساسیترین انحراف در ابتدای سال ١٤٠١ اتفاق افتاد.
در جریان رسیدگی به بودجه ۱٤۰۱ با اینکه نقش چندانی در مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه نداشتم بعد از ساعتها کار فکری حکمی را پیشنهاد دادم به این عبارت «چنانچه دولت قصد دارد کالایی را از سبد ارز ترجیحی حذف کند باید قبلا ترتیبات قانونی جبران زیان رفاه مصرفکننده برای کالاهای اساسی را از طریق کالابرگ الکترونیکی و در امور پزشکی از طریق بیمهها و به طرق جایگزین مطمئن به انجام رسانده باشد بهطوری که افراد بتوانند این کالاها و خدمات را به نرخ پایان شهریور ١٤٠٠ و در سقف سهمیه تعیین شده تهیه کنند.»
او ادامه میدهد: «چه بلایی بر سر این مصوبه قانونی آمد؟ رییس مجلس در اردیبهشت ١٤٠١ در جلسه غیر علنی اعلام کرد که قرار شد یارانه نقدی داده شود! همانجا اعتراضا عرض کردم اناالله و انا الیه راجعون.
برای من عجیب نیست که غیر اقتصادیها تفاوت رویکردها را درک نکنند ولی اقتصادخواندهها باید میفهمیدند که این لیبرالیستیترین تصمیم اقتصادی بعد از انقلاب است.
لااقل مثل دولت قبل که او را متهم به مشی لیبرالیستی میکردید همان ارز ترجیحی و همان تعادل نیم بند و شکننده را حفظ میکردید. در اینجا شما قیمت ارزاق مردم و قوت لایموت آنها را چند برابر کردید و تازه با پول پاشی بر این هیزم التهابات بازار بنزین ریختید و تقاضاهای سرکوب شده سالهای قبل را یکباره فعال کردید. میدانید تفاوت انرژی آزاد شده در نیروگاه هستهای و بمب اتم در چیست؟
اولی با تدبیر و مدیریت آزاد میشود و دومی سیل آسا و تخریبی. نظام قیمتها را به هم زدید، انفجار قیمتهای کالاهای اساسی را باعث شدید و از طریق آثار انتشاری آن را به همه بازارها سرایت دادید و هنوز آثار آن از بین نرفته است. طبقات محروم و متدینین بازنشستگان فرهنگیان و... را در مقابل خود قرار دادید. در چه دورهای از 10 دوره مجلس اعتبار مجلس تا این حد از سکه افتاده است؟
خودتان را با ضعیفترین مجلس قبل از خود مقایسه کنید. رییس در پاسخ تذکر یکی از همکاران گفته است که من دادم بررسی کردهاند و کلمه شماری کردهاند و تو از من بیشتر حرف زدی!!!»
نادران در پایان خاطرنشان میکند: «متاسفانه خناسان از سال گذشته انواع شایعات و تهمتها را علیه بنده انتشار دادند. یکبار گفتند که چون بهش پست ندادند استعفا داده است.
حال آنکه بنده در سه دوره مجالس هفتم تا نهم و همین مجلس هرگز درخواست پستی نداشتهام و حتی وقتی سران جریان اصولگرایی در داخل و خارج مجلس به رغم تقاضای اکثریت نمایندگان برای نایبرییسی مجلس بنده در انتخابات سال سوم و چهارم مجلس نهم بر فرد دیگر اصرار کردند، بنده به کار خود ادامه دادم و حتی بهرغم میل باطنی و صرفا براساس مصالح ملی در انتخابات شرکت کردم.»
اظهارات نادران به عنوان یکی از چهرههای باسابقه اصولگرا، از واقعیتی رونمایی میکند که منتقدان قبلا بارها در خصوص آن صحبت کرده و هشدار داده بودند، اما توجهی به آنها نمیشد. اظهارات نادران نشاندهنده همه خطراتی است که جریان خالصساز به دنبال میآورد و کشور را با بحرانهای عدیده روبهرو میسازد.