|

عباس عبدی:

بودجه صداوسیما و نهادهای فرهنگی حکومتی را قطع کنید

عباس عبدی نوشت: بخش فرهنگی شما هیچ کارکرد مثبتی ندارد، جز اینکه چاه ویل است، هر چه داخل آن بریزید، تلف می‌شود. بودجه فرهنگ برای این فعالان بودجه‌خور مثل آب دریاست؛ هر چه بخورند، تشنه‌تر می‌شوند.

بودجه صداوسیما و نهادهای فرهنگی حکومتی را قطع کنید

به گزارش شبکه شرق، روشن است که مدیران فرهنگی می‌خواهند بگویند مشکل، فقدان کار فرهنگی است و آن هم بودجه می‌خواهد. پس لطفا سر کیسه را شل کنید و اگر نه مسوولیت شکست فرهنگ به عهده نهاد تخصیص بودجه است؟! قاطعانه می‌توان گفت همه بودجه‌هایی که در حوزه‌های فرهنگی مورد نظر آقای رییس سازمان برنامه صرف می‌شود، نه تنها اثرگذاری ندارد، بله اثرات منفی هم دارد.

عباس عبدی، فعال و تحلیل‌گر سیاسی در روزنامه «اعتماد» نوشت:

«فرهنگ و کار فرهنگی هم تبدیل شده است به دکانی دو نبش برای پول در آوردن عده‌ای بدون اینکه هیچ اثر مثبتی داشته باشند. اصولا کار فرهنگی موثر و مفید نیازی به پول و بودجه ندارد، برعکس درآمدزا هم هست. هنگامی که درکی از امر فرهنگی نباشد، گمان می‌کنند که باید پول بگیرند تا مثلا کار فرهنگی کنند. روشن است که افراد ضعیف و ناتوان در حوزه فرهنگ، دنبال این روش پول درآوردن هستند. همین الان کسانی هستند که بدون ریالی کمک دولتی و رانت در حال تولید کالا‌های فرهنگی خلاقانه هستند. حتی از این راه زندگی هم می‌کنند. پیش از انقلاب نیز چنین بود. یک نشریه داشتند بدون ذره‌ای حمایت، تحت فشار حکومت هم بودند، ولی با همان نشریه هزینه‌های زندگی افراد زیادی را تامین می‌کردند.

الان هزاران میلیارد هزینه صرف نظام رسانه‌ای خود اعم از صدا و سیما، مطبوعات، سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و موسسات ریز و درشتی مثلا فرهنگی می‌کنند، دریغ از یک گام پیشرفت و اثرگذاری مورد نظر. چرا؟ برای اینکه الزامات امر فرهنگی را نمی‌دانند. فرهنگ را به تبلیغات یا تلقین به مردگان هنگام خاک کردن آنها، تقلیل می‌دهند. گمان می‌کنند اگر چیزی را به هر نحوی حتی بی‌کیفیت تکرار کنند، مخاطب آن را می‌پذیرد، در حالی که نمی‌دانند این عملکرد تبلیغی اثر منفی دارد. به همین علت است که مجموعه فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی آنان در برابر کوچک‌ترین فعالیت‌های رقیب رنگ باخته و از میان می‌رود.

ارقام سنگینی را صرف تولید یک سرود می‌کنند؛ با ترانه یک جوان به حاشیه می‌رود. هفته گذشته رییس سازمان برنامه در جلسه طولانی با مسوولان نهاد‌های فرهنگی ملاقات می‌کند و تعدادی از روسای روحانی این نهاد‌ها نیز حاضر بودند. ساعت‌ها در باره امور فرهنگی و بودجه سخن گفته و تاکید می‌کند که اولویت را باید به کار فرهنگی داد.

وی در بخشی از سخنان خود گفت: «سازمان برنامه به اعتبار اینکه متولی تدوین و اجرای برنامه‌ها و تخصیص بودجه است، باید به مسائل فرهنگی کشور ورود کند... در موضوعاتی مثل زن و خانواده، حجاب، سبک زندگی، رسانه و مواردی از این دست، امروز در جامعه به اجماع، همفکری و انسجام بیشتری نیاز داریم... برخی فعالان فرهنگی گلایه دارند که موضوع فرهنگ در برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی مورد غفلت قرار گرفته و نگاه‌ها در تخصیص منابع، بیشتر به مسائل اقتصادی و زیربنایی معطوف شده که انتقاد بجا و درستی است؛ یعنی باید اهتمام نظام برنامه‌ریزی به بخش فرهنگ و مولفه‌های فرهنگی کاملا متفاوت شود و یک تغییر رویکرد جامع‌نگر اتفاق بیفتد.»

روشن است که مدیران فرهنگی می‌خواهند بگویند مشکل، فقدان کار فرهنگی است و آن هم بودجه می‌خواهد. پس لطفا سر کیسه را شل کنید و اگر نه مسوولیت شکست فرهنگ به عهده نهاد تخصیص بودجه است؟!

قاطعانه می‌توان گفت همه بودجه‌هایی که در حوزه‌های فرهنگی مورد نظر آقای رییس سازمان برنامه صرف می‌شود، نه تنها اثرگذاری ندارد، بله اثرات منفی هم دارد. مطالعات انجام شده در این حوزه‌ها جملگی نشان‌دهنده گرایش روزافزون جامعه به سوی قطب مقابل ارزش‌های رسمی است. چه در موضوع زنان، چه حجاب، چه سبک زندگی و چه نظام رسانه‌ای و تولیدات آن. اتفاقا بودجه همه آن‌ها از جمله صدا و سیما در سال‌های اخیر با شدت افزایش یافته است. بودجه مثل شیرینی است؛ به محض آنکه در جایی دیده شود، حشرات مزاحم به آن حمله می‌برند. حشراتی که هیچ درکی از توانایی‌های فرهنگی ندارند. کافی است به فعالیت‌های فرهنگی برای فرزندآوری در سال‌های اخیر و نتایج آن نگاه کنید. اتفاقا تخصیص منابع مالی در این حوزه، موجب می‌شود که دولت از حوزه‌های مهم‌تر غفلت کند و این به بدبینی بیش‌تر مردم و دوری آنان از حکومت می‌انجامد.

مشکل این ساختار درکی است که از مفهوم فرهنگ دارد. فرهنگ را به تبلیغ، آن هم سطحی‌ترین تبلیغ تقلیل می‌دهد. فرهنگ و فهم آن سهل و ممتنع است. شما نمی‌توانید یک حوض آب را در یک استکان جای دهید. بخش مهمی از ارزش‌ها و گزاره‌های فرهنگی رسمی مثل جا دادن یک استخر آب داخل یک استکان است. به همین اندازه شدنی است. مساله ما فقط اعتبار و درستی ارزش‌های رسمی درباره زن، حجاب، سبک زندگی نیست. مساله اصلی ممتنع بودن پذیرش و تحقق این ارزش‌ها با ساختار موجود است.

هر گونه بودجه‌ای که برای این کار‌ها اختصاص دهید فقط به جیب عده معدودی می‌رود، بدون اینکه بازدهی مثبتی داشته باشد. این‌ها بودجه‌هایی است که از امور آموزش، بهداشت، تامین اجتماعی، فقرزدایی، امنیت و... زده می‌شود. به میزانی که این بخش‌ها ضعیف می‌شوند، به زیان نظام سیاسی است. بخش فرهنگی شما هیچ کارکرد مثبتی ندارد، جز اینکه چاه ویل است، هر چه داخل آن بریزید، تلف می‌شود. بودجه فرهنگ برای این فعالان بودجه‌خور مثل آب دریاست، هر چه بخورند تشنه‌تر می‌شوند.»

منبع: اعتماد