|

مصطفی پورمحمدی:

قانون انتخابات را دست‌کاری کردند/ مردم به گروهی که حاکم است، کارت قرمز بدهند

هیچ مجلسی بدون تصرف در قوانین انتخاباتی بیرون نیامده است؛ لذا بیشترین تغییر ما در قوانین انتخاباتی کشور است و این خیلی عجیب است.

قانون انتخابات را دست‌کاری کردند/ مردم به گروهی که حاکم است، کارت قرمز بدهند

به گزارش شبکه شرق، دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز مجلس لاریجانی را موفق تر از مجلس قالیباف می داند و می‌گوید: این امکان وجود دارد که باهنر رئیس یا جزو هیات رئیسه مجلس آینده باشد. 

«قهر و عدم مشارکت ضد منافع ملی است، تردید نکنید»، «برای چه رأی باطله؟! این چه پیامی دارد؟»،«فکر می کنم تعداد زیادی از افراد هیات رئیسه جابجا می‌شوند»، «با تایید صلاحیت کاندیدای بیشتر مشکلات کشور حل می‌شود؟»،«مجلس لاریجانی موفق‌تر از مجلس قالیباف بود»، «چه اصراری به یک لیست داریم؟ آن هم وقتی مشارکت پایین است.»،«به اصلاح‌طلبان توصیه می‌کنم یک لیست بدهند» و...؛ این جملات، بخشی از گفتگوی مصطفی پورمحمدی، دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز و کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان است.

او گرچه یخ زدگی فضای انتخاباتی را تایید می‌کند اما هم مردم را دعوت به کنار گذاشتن قهر و مشارکت در انتخابات می کند هم تلویحا این سیگنال را به رقیب اصلاح طلب می‌دهد که مجلسی با اقلیت قوی، بهتر از مجلسی بدون اقلیت است، پس لیست بدهند و وارد رقابت انتخاباتی شوند.

پورمحمدی که به سبب جایگاهش در جامعه روحانیت در جلسات شورای وحدت حضور پررنگ دارد، اختلاف در اردوگاه اصولگرایان را انکار نمی کند و حتی تاکید دارد که ممکن است چند لیست اصولگرا بیرون بیاید مگر آنکه...

حضور باهنر در انتخابات را نتیجه اصرار کردن به او برای بالا بردن مشارکت می داند و حتی صریحا او را گزینه ریاست مجلس آینده معرفی می کند. پورمحمدی بدون تعارف از مجلس فعلی انتقاد می کند و معتقد است اگر مردم ناراضی هستند بیایند و به 290 نماینده فعلی رأی ندهند تا پیام خود را اینگونه ارسال کنند.

بخش اول از این گفتگو با مصطفی پورمحمدی حول انتخابات را در ادامه بخوانید:

*آقای پورمحمدی! در دهه‌های گذشته، جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز به نوعی پیشتاز و مرکز ثقل تصمیمات در جریان اصولگرا و اصلاح طلب بودند، در چند انتخابات اخیر اما در هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا حضور این دو تشکل روحانی را خیلی کم‌رنگ دیدیم، فکر می‌کنید طیف‌های جدید سیاسی که بالا آمدند نقش روحانیت را در تصمیمات‌شان کم‌رنگ دیدند یا تصمیم خود جامعه روحانیت بوده که یک مقداراز این تصمیم‌گیری‌های سیاسی فاصله بگیرد یا...

می‌شود گفت هر دو. اولاً روند سیاسی به شکلی است که ما با رویش‌های زیادی مواجه هستیم، به این ترتیب که عناصر سیاسی، کنشگران سیاسی و فعالان سیاسی مرتب زیاد می‌شوند و جوان‌ها می‌آیند. از طرفی دیدگاه‌ها و سلایق در هر طیفی مرتب متفاوت، کم و زیاد می‌شود، مطالبات بیشتر می‌شود. اقتضای چنین شرایطی مقداری تنوع، تکثر، مطالبات جدید و ... است و معلوم نیست یک گروه مانند جامعه روحانیت با ساختارهای محدود خودش بتواند پاسخگوی همه این نیازها باشد.

نکته دوم تبعات فعالیت سیاسی است، اینکه چه کسی را کاندیدا کنید چه کسی را کاندیدا نکنید، این موفق باشد یا موفق نباشد، مردم معترض هستند یا نیستند، گله می‌کنند، مراجعه می‌کنند، اعتراض می‌کنند و ...

به هرحال، این مسائل مطرح است و طبیعی است که وظیفه جامعه روحانیت مثل یک حزب نیست که کنشگری سیاسی کند، وارد میدان شود، کاندیدا معرفی کند، لیست دهد و فعالیت انتخاباتی کند. این امکان وجود دارد که ۵ روحانی در یک حزب یا گروهی بروند و اقدامات انتخاباتی انجام دهند اما به عنوان جامعه روحانیت و مجموعه روحانیت از جایگاه و شأن هدایت، حمایت، راهنمایی، مشورت و تفکر است. لذا جامعه روحانیت بیشتر جنبه ارشاد، توجیه، تبیین را برعهده دارد. در واقع آن کارهایی که ما به عنوان «آخوندی» می‌گوییم، می‌شنویم و قبول داریم، را برعهده دارد. بنابراین یک مقدار از فعالیت‌های میدانی نظیر اینکه لیست دهند یا در تعیین لیست خیلی دخیل باشند، فاصله گرفتند.

علاوه بر این در جامعه روحانیت قرار بر این نیست که در لیست دادن یا تهیه لیست خیلی دخیل باشیم بلکه همکاری می‌کنیم و مشورت می‌دهیم، اگر دعوا شود، اختلاف‌هایشان را داوری و نظارت کنیم از طرفی تحریک و تشویق می‌کنیم، دعوت به همکاری، وحدت، ائتلاف و کارهای منطقی می‌کنیم.

ما نیازمند یک قوام و سامان سیاسی هستیم که رفتار سیاسی ما را کاملاً هدفدار، تعریف شده، منضبط، قابل اندازه‌گیری، قابل پیش‌بینی و آماده برای پاسخگویی کند. در حال حاضر شرایط به این ترتیب است که وقتی یک کسی رئیس جمهور می‌شود یا فردی به مجلس می‌رود، کدام گروه سیاسی می‌تواند بگوید مسئولیت این فرد برعهده من است؟ تازه از آن آقای نماینده هم بپرسی می‌گوید بله ایشان از ما حمایت کرده، رئیس جمهور می‌گوید این گروه از ما حمایت کرده ولی من عضو این گروه نیستم، بدهکار این گروه هم نیستم، به من لطف کردند، تبلیغات ما آمدند و حمایت هم کردند، بدهکار هم نیست، لذا لزوم پاسخگویی نسبت به آن گروه که از او حمایت کرده، را احساس نمی‌کند، به این شرایط آشفتگی سیاسی می‌گوییم.

* با تایید صلاحیت کاندیدای بیشتر مشکلات کشور حل می‌شود؟

همچنین مشاهده می‌کنیم که احزاب و گروه‌های زیادی آمدند. ما فکر می‌کنیم با افزایش حزب، مشکل ضعف سیاسی و حرکت سیاسی در کشور حل می‌شود. برای مثال در حال حاضر مرتب کاندیداهای بیشتری تایید می‌کنیم، آیا با این کار مشکلات کشور حل می‌شود؟ الان فکر می‌کنم اگر همه این کاندیداهایی که معترض هستند، را تایید می‌کردند، آیا مشکلات کشور حل می‌شد؟ خیر، چون ما آن قاعده را نداریم.

مورد دیگر اینکه همین اصلاح‌طلب‌ها هم اگر جمعیت زیادی از آنها تایید صلاحیت می‌شدند ناچار بودند، چند گروه کاندیدا بدهند. در مجموع ما به یک سامان تعریف شده سیاسی نداریم. با این وضعیت ببینید چگونه بلوک‌بندی‌ها و فراکسیون‌ها شکل می‌گیرند، تازه آن فراکسیون که شکل می‌گیرد یک هدف کلی دارند اما برنامه ندارند.

اصلاً هیچ کدام از نمایندگان برنامه ننوشته‌اند، برای نمونه الان به نماینده‌ها بگویید چه برنامه‌ای دارید؟ اصلاً به گروه‌ها بگویید برنامه‌تان برای مجلس چیست؟ فقط چند شعار می‌دهند. البته خودمان هم به جریان اصولگرا کمک می‌کنیم که در نهایت پنج‌تا شعار در بیاوریم، خیلی هنر کنیم یک بیانیه هفت، هشت ماده‌ای می‌دهیم اما اینکه برنامه یا طرح نیست. اینکه یک موردی که قابل اندازه‌گیری و قابل مطالبه باشد، نیست.

یک گروه سیاسی باید حرف روشن و برنامه داشته باشد، روش رسیدن به هدفش را مشخص کند. مرحله زمانبندی و نیازمندی‌هایش را بگوید. همچنین تعهداتش را مشخص کند که چه کاری می‌خواهد انجام دهد. در حال حاضر هیچ‌کدام از گروه‌های سیاسی این اقدامات را انجام ندادند و این یک گیر اساسی است.

در این گروه‌بندی سیاسی، قبلاً جامعه روحانیت و مجمع روحانیون بودند که یک حرکت رو به جلو بودند. مهم این است که آن اتفاق منطقی در آن فعالیت‌ها و کنش و سامان سیاسی کشور صورت بگیرد. همیشه به نمایندگان می‌گویم وقتی به مجلس می‌روید یک دوره نیاز نیست هیچ کاری کنید، فقط این فضای سیاسی ما را تعریف و منضبط کنید، ضوابط و مقرراتش را تدوین کنید، قواعد مزاحم را حذف کنید و این شاکله‌اش روشن شود.

همه مجلس‌ها قانون انتخابات را دست‌کاری کردند

نکته دیگر این است که هیچ مجلسی بدون تصرف در قوانین انتخاباتی بیرون نیامده است؛ لذا بیشترین تغییر ما در قوانین انتخاباتی کشور است و این خیلی عجیب است. در برخی از کشورها قوانین انتخاباتی جزء قوانین اساسی است و کسی نمی‌تواند به آنها دست بزند به این معنی که اصلاً امکان ندارد نمایندگان در آن دخل و تصرف کنند. به عبارت دیگر نمی‌شود که هر دوره نمایندگان باب طبع خودشان قانون انتخابات را کم و زیاد کنند.

مشکلات وجود دارد و ما گرفتار هستیم، البته قانون انتخابات هنوز هم نواقص فراوان دارد. سیاست‌های کلی انتخابات تصویب شد اما قانون آن هنوز کامل نوشته نشده و ۴۵ سال است که این رویه ادامه دارد، حتی زمانی که من در وزارت کشور بودم نامه‌ای در این مورد نوشتم. بنده سال ۱۳۸۸ یعنی چند روز قبل از اینکه از وزارت کشور بیایم، نامه مذکور را نوشتم که منشأ این سیاست‌های کلی شد. هنوز قانون انتخابات نوشته نشده و این مصوبه اخیر مجلس به بخشی از آن پرداخته و تازه مشکل درست کرده است. بنابراین در انتخابات مشکلات اساسی داریم.

* بنابراین معتقد هستید که آن رقابت جدی شکل نگرفته است؟

ظاهراً به این ترتیب به نظر می‌رسد که رقابت جدی شکل نگرفته است چراکه هنوز از طیف مقابل اصولگرایان پیام قوی و روشن دریافت نکردیم. البته حرف‌هایی زده شده، خبرهایی رسیده، تلقی من هم این است که از طرف رقیب اصولگرایان یک لیست در حال شکل‌گیری است، اگر آن لیست قابل توجهی شود و مورد حمایت جریان‌های مختلف اعم از اعتدال، مستقل، اصلاح‌طلب و غیره قرار بگیرد شاید به سمت رقابت بهتری برویم.

البته در تهران و چند شهر بزرگ دیگر هنوز فضای انتخاباتی فضای مطلوبی نیست. دچار یخ‌زدگی در طیف‌های اجتماعی هستیم. به هر حال باید همه تلاش و همت این باشد که ابتدا این فضای یخ‌زده را بشکنیم تا یک حرکتی و جنبشی صورت بگیرد و سراغ لیست‌ها و افراد بیایند.

*دلایل این یخ‌زدگی در فضای انتخابات از نگاه شما چیست؟؟

یخ‌زدگی فضای انتخابات دلایل زیادی دارد. یکی از دلایل این است که دلگرمی و امید اجتماعی کاهش پیدا کرده است. همچنین مردم به دلیل مشکلات اقتصادی و گرفتاری عمومی در زندگی، یک حس منفی به وجود آمده و مردم فکر می‌کنند اگر به انتخابات بیایند، به معنای تایید گروه حاکم است و می‌گویند ما که اینها را قبول نداریم پس برای چه بیاییم تاییدشان کنیم. نکته دیگر این است که رفتار خود مجلس باید مشوق مردم برای حضور در انتخابات باشد اما آن رفتار چشمگیر نیست.

۶ ماه اول انقلاب چه کسی می‌تواند بگوید حضور شما فایده ندارد، برای چه می‌روید رأی می‌دهید؟ بنابراین این ناامیدی‌ها حرف نویی نیست، یک حرف تکراری است و سندش هم بیانیه امام (ره) است. پس ما نباید این حرف را گوش کنیم و حتماً باید حضور پیدا کنیم.

مورد دیگر این است که ما خوب عمل نکردیم، همچنین این گروهی که در حال حاضر حاکم، مدیر است، در مجلس حضور دارد و غیره، خوب عمل نکردند. لذا می‎ توانیم به آنها کارت قرمز بدهیم، آنها را کنار بگذاریم که بفهمند ما مردم تعیین‌کننده‌ایم، تصمیم می‌گیریم، قدرت داریم و آنها را کنار می گذاریم.

امکان این اقدام الان امکان‌پذیر است و کار بسیار سختی هم نیست که بیاییم و بگوییم به این آقایانی که الان کاندیدا می‌شوند، رأی ندهیم.

*معتقدان به این فرمایش شما که می‌گویید مسئولین خوب عمل نکردند، کسانی هستند که می‌گویند انتخابات مهندسی می‌شود...

بنده می‌گویم فرض بر مهندسی تمام، ضمن اینکه من این را کامل قبول ندارم، اما بیاییم به اینهایی که سر کار هستند رأی ندهیم، پیام این اقدام چیست؟ اولین پیامد این است که این آقا یا این خانم را کنار می‌گذاریم و می‌گوییم شما برای ما کار نکردی بنابراین ما به شما رأی نمی‌دهیم. تمام.

پیام دیگر هم این است که اگر بیایید اما برای ما کار نکنید همین بلا را بر سر شما می‌آوریم، بنابراین کنار گذاشتن افراد از طریق صندوق رأی یک پیام بسیار قدرتمند است و یک حس قوی را در افکار عمومی و اراده ملی ایجاد می‌کند، به این معنی که ما تصمیم‌گیرنده هستیم.

به دلیل اینکه کاندیدا زیاد نبوده، شورای نگهبان گشاده دستی کرده، چنانچه در تهران سه هزار و ۵۰۰ کاندیدا است، از این سه هزار و ۵۰۰ نفر هر کدام‌مان ۳۰ نفر نفر پیدا نمی‌کنیم که درصدی به مواضع ما نزدیک باشد و با قبلی‌ها فرق داشته باشد؟

منبع: خبر آنلاین