|

محمد خوش‌چهره:

مجلس انقلابی، کیلویی به وزرا رای داد/ قحط‌الرجال نداریم، جهل‌الرجال داریم

ایراد من به دوستانم در این مجلس فعلی همین است، دوستان انقلابی همین دوره که هنوز ادامه دارد اگر کارنامه شان را نگاه کنیم ایراد دارد، آمده اند وزرایی را تایید کرده اند که کیلویی رأی آورده اند.

مجلس انقلابی، کیلویی به وزرا رای داد/ قحط‌الرجال نداریم، جهل‌الرجال داریم

به گزارش شبکه شرق، محمد خوش چهره می‌گوید: پیام من این است که با انتخابات قهر نکنید، فوقش می‌گویید من عصبانی هستم اما می‌روم و رای می‌دهم. تا آنجا که می‌شود، افراد صالح را پیدا کنید اما اگر هیچ‌کسی را هم پیدا نکردید، حضورتان در انتخابات حتی با یک رای سفید، ارزشمندتر از عدم حضور است. البته من توصیه به رای سفید نمی‌کنم، ولی حتی اگر از یک لیست همه افراد را قبول ندارید، به آن تعدادی که قبول دارید، رای بدهید.

محمد خوش‌چهره در نگاه مردم بیش از آنکه یک چهره سیاسی باشد، یک «چهره اقتصادی» است که عمرش را در دانشگاه و آموزش علم اقتصاد گذرانده و حالا که کاندیدای مجلس شده است می گوید: «من احساس کردم که ما در یک مقطع سنی هستیم که ممکن است فرصت‌های دیگری برای کمک پیدا نشود.»

نماینده مجلس هفتم که بعد از سال‌ها وارد عرصه انتخابات شده، تاکید دارد که «قحط‌الرجال نداریم، جهل‌الرجال داریم» برهمین اساس هم به مردم می گوید حتی «اگر عصبانی هستند، بروند و رای بدهند» استدلالش هم این است که ««وقتی رای ندهید، محکوم هستید به افرادی که بد حکومت می‌کنند».

خوش‌چهره تاکید دارد «اقلیت مجلس آینده قرار نیست منجی باشند» و البته معتقد است باید «افراطی‌های اصولگرا و اصلاح طلب را کنار زد تا دو گروه به یکدیگر نزدیک شوند».

مشروح گفتگو با محمد خوش‌چهره را در ادامه بخوانید:

*بعد از مجلس هفتم، یعنی در مجالس هشتم و نهم و دهم و یازدهم خبری از کاندیداتوری آقای خوش‌چهره نبود، شما سال ۱۴۰۰ و امسال دوباره کاندیدا شدید. سوالم این است که چرا بعد از چند دوره غیبت در انتخابات، فضای مجلس دوازدهم را برای کاندیدا شدن مناسب دیدید؟ چه ضرورتی احساس کردید که در این دوره وارد انتخابات شدید؟

سوال خوبی است و البته سوال خیلی از دوستان و همکارانم نیز است. پاسخ را کنکوری می‌دهم، علت کاندیداتوری‌ام تلفیقی از نکاتی که مطرح کردید، بوده است؛ ولی هر کدام با ضریبی بالا یا پایین. در فضایی که فشردگی و سختی اش زیاد است و تیرگی وجود دارد شاید خیلی نگاه استدلالی و منطقی جواب مثبت به آدم ندهد، همین تیرگی ها هم که نمی‌خواهم بشکافم ممکن است خیلی از افراد را راغب به ورود به فضای انتخابات نکند اما به هر حال، کار نشدنی نیست.

در همان زمان انتخابات مجلس هفتم فضا طوری بود که در حدود ۱۷-۱۸ تا از لیست‌ها، اسم من بود، با اینکه من نه تبلیغاتی داشتم نه ستادی داشتم و کار خاصی نکرده بودم اما من و چند نفری مثلا مرحوم افروغ یا مرحوم آسیدمهدی طباطبایی و مرحوم حجت الاسلام احمدی بود در لیست ها بودیم و جزو افرادی بودیم که رای‌های بالایی آوردیم.

این رای‌های بالا در آن فضا نشان می داد که مردم کاندیداها را می شناسند و دیدگاه های افراد را دیده بودند و در رأی دادن لحاظ کرده بودند. در واقع من و چند نفر از دوستان، کاندیداهایی بودیم که تک رأی خیلی داشتیم. بهرحال این نکته ای بود که آن زمان احساس خوبی داشت چون فکر می کردم به رونق انتخابات کمک کرده ایم.

آن زمان بخاطر علمی و دانشگاهی بودن ما، فرصت مناظره در صداوسیما با وزرا و معاونان رئیس جمهور وقت (خاتمی) را داشتیم، آن زمان صداوسیما در تقابل با دولت وقت، فضای شفافی را ایجاده کرده بود و ما با وزرای مختلف در حوزه اقتصاد و شهرسازی مناظره می‌کردیم و استقبال زیادی هم می شد و حق با افرادی بود که از دانشگاه در مناظرات حضور داشتند. حتی خود رییس‌جمهور (خاتمی) هم چند باری به این موضوع اشاره کرده بود و یک فضای مفرحی ایجاد شده بود که مردم بتوانند انتخاب کنند، حرف های درست بشنوند.

آن زمان در مجلس ما تلاش می کردیم در مناسبات و لابی ها در مجلس سیاست های اقتصادی مثلا سیاست های ارزی و پولی اصلاح شود. البته این مناسبات و لابی ها ماهیت همه مجالس در دنیاست اما آن بخشی از این مناسبات که با ماهیت فرهنگی و اخلاقی ما متفاوت نباشد. چون در ادبیات سیاسی برای برخی از سیاستمدران واژه نامناسب «خودفروخته» را به کار می برند، یعنی سیاستمدارانی که اصیل نیستند و حق را به هر چیزی می‌فروشند، حق را به علت مقام و پستی که کسی دارد به آن می فروشند.

امروز مشابه این سیاستمدارانی که اصیل نیستند را در آمریکا می بینیم، درمورد مسئله غزه می‌بینیم، یعنی افراد می‌دانند که حق با غزه است اما اگر بخواهند موضع بگیرند ضرر می کنند پس سکوت می‌کنند.

معتقدم در هر کشوری، مصالح و منافعی که برای هر کشوری وجود دارد باید مبنای جهت‌گیری شود اما در مجلس می دیدیم که برای برخی نمایندگان اولویت‌ها مسائل دیگری بود. این موضوع به طور طبیعی اشکالی ندارد ولی اگر نظم و نسخ نداشته باشد تبدیل به ایراد می‌شود و خیلی جاها آن نمایندگان را کنترل می کند. مثلا مسائل حزبی شان چه حق باشد چه ناحق آنقدر برایشان جا می افتد که دیگر شخص از آن مسائل عبور نمی کند.

در آن انتخابات من جز ۱۵ نفر شورای مرکزی اصولگرایان بودم و حرفم این بود که وقتی می گوییم اصولگرا باید تعریف کنیم منظورمان از اصولگرا چیست؟ ما چه می گوییم که دیگران نمی گویند؟ مثلا گفته بودم مرحوم شیخ الاسلام که آن زمان معاون امور خارجه بود بیاید بگوید در دیپلماسی چه می خواهیم بگوییم، یا در اقتصاد آقای توکلی و من و چند نفری که بودیم توضیح دهیم تعریف مان از اقتصاد چیست.

در آن جلسه من گفتم که الگوی اقتصاد باید دولت- بازار باشد، چون نمی توانیم بگوییم دولت نباشد چون کشور نفت دارد و منافع زیادی در دست دولت است و نمی توانیم بگوییم دولت نباشد. خاطرم است در آن مجلس بحث دولت – بازار را مطرح کردیم و رییس وقت مجلس هم در یک مصاحبه ای خوشبختانه اعلام کرد که ما دولت – بازار هستیم و اینکه بعضی ها می گویند بازار- دولت که این اصلا مهم نیست ومهم این است که دریک کشوری ۳۰ درصد دولت است و ۷۰ درصد بازار است و این مهم است که به چه صورت نسبت داده می شود.

البته گاهی این نسبت برعکس می شود و ۷۰ به ۳۰ درصد می شود و ما باید بپذیریم دولت- بازار هستیم اما آن جا این را گفتم که اشکال دولت که هنوز هم انحراف دارد و من در رده های بالای بالا هم دیده ام که دچار اشکال می شوند این است که می گویند اقتصاد دولتی است. ما نمی گوییم که اشکال ندارد ولی این استدلال صحیح نیست چون خود دولت هم دوست دارد از زیر بار مسئولیت ها برود و اگر بشود آموزش و پرورش را رد کند و مدام هم سعی دارد این کار را بکند اما جلوگیری می شود چون آموزش همگانی باید دولتی باشد والا خلاف قانون اساسی می شود.

*شما در صحبت‌هایتان اشاره کردید که در مجلس هفتم مردم شما را می‌شناختند و البته خودشان هم می خواستند که نقش داشته باشند و رأی بدهند، اما امروز مردم سرخورده اند و اعتراضاتی دارند و گاهی می خواهند با رای ندادن اعتراضشان را نشان دهند یا از طرف دیگر ممکن است به این فکر کنند که اعتماد کردند و نتیجه اش چنین شد، در چنین فضایی آیا فکر می کنید دکتر خوش چهره در انتخابات ۱۴۰۲ باز هم «تک رای» دارد؟

در انتخابات مجلس یازدهم، برخی دوستان با من تماس گرفتند و گفتند من در لیست هستم اما من نپذیرفتم و کاندیدا نشدم، یک بزرگواری که نام نمی برم ازمن خواست تا اسم بنویسم اما من گفتم که حاضرم ده ساعت اندر اهمیت مجلس صحبت کنم ولی این که خودم وارد شود را نمی خواهم، علتش را پرسیدند، من گفتم که این فقر و فساد و گستردگی فقر، ظلم اداری به ارباب رجوع، ظلم صاحبخانه به مستاجر و ...را در شان نظام جمهوری اسلامی نمی بینم و برایم سخت است. گفتم جهنمش سنگین است و در قیامت باید جواب بدهم، گفتند بهشت اش هم بالاست، گفتم ما خودمان را می شناسیم و باید بیشتر نگران جهنم مان باشیم. (خنده)

انقلابی بودن مجلس شرط لازم است اما کافی نیست

بعد ایشان گفت استخاره کن، ۲۰-۳۰ دقیقه بعد گفتند که استخاره کرده اند و خوب آمده، گفتم که من باید طلب کنم، پس همان کسی که استخاره کرده بفرستید برود. (خنده)

مجلس یازدهم که شروع به کار کرد، گفتند مجلس انقلابی و جوان روی کار آمد. از یک لحاظ خوشحال بودم اما چون نگاه کلان و جامع‌نگر دارم، می‌دانستم که این شرط لازم است و کافی نیست. انقلابی لازم و عقلانیت ضروری و کافی است.

در مجلس رگباری دوفوریت و سه فوریت می‌دادند

در ادامه هم دیدیم که رهبری اشاره کردند، که در آن عتاب از نظر من لطافت هم بود که فرمودند شما انقلابی هستید ولی عقلانیت تان مهم است. من یادم هست همان موقع مجلس دائما، سه فوریت یا دو فوریت می داد و رگباری عمل می کرد، در حالی که این فوریت‌ها مخصوصا سه فوریت مخصوص دوران جنگ است. یا زمانی که به صورت رگباری دو فوریتی داده می شود و قانون گذاری می شود یعنی نظم قانون گذاری دارد تغییر می‌کند و اگر شرایط تا این اندازه خراب است باید یک ستاد یا کمیسیون ویژه برای موارد خاص تشکیل شود.

من این را قبول دارم که ما در حال حاضر بحران بیکاری و مسکن داریم و در خیلی چیزها به بحران رسیده ایم اما از این که دیدم برخی دوستان با روحیه انقلابی این طورعمل می کنند با این که فکر کردم که کاش من و برخی دوستانمان که می شناختیم به صورت یک تیم ۱۰ – ۲۰ نفره در مجلس بودیم، و مشورت‌هایی می دادیم، نه اینکه شأن و منزلتی برای خودم قائل باشم اما بهرحال ما تجربه و دانشی داشتیم که می توانست کمکی باشد.

این دوره که ثبت‌نام مجلس مطرح بود، به خاطر علت این عقبه فکری که داشتم تصمیم به کاندیداتوری گرفتم. متاسفانه به قدری هم این واژه های احساس تکلیف و وظیفه را لوث کرده اند که اگر کسی بخواهد به درستی هم بگوید جرات نمی کند اما من احساس کردم که ما در یک مقطع سنی هستیم که ممکن است فرصت های دیگری برای کمک پیدا نشود.

به هر حال، کشور از سوی دو جریان تحت فشارهای جدی است؛ یکی عوامل برون‌زا که از سوی دنیای سلطه و... است و یکی هم درون‌زا.

من شیطنت دنیای سلطه را نفی نمی‌کنم چون آمریکا ماهیتش گزندگی و شیطنت است اما وجه غالب مشکلات مملکت ما درون زاست. ما در حال حاضر در خیلی مسائل تهدیدهای جدی داریم و این که مدیریت دارد کار خودش را می‌کند یا نه، باید با صراحت بگویم در خیلی موارد کاری انجام نمی‌دهد و از پدیده عقب افتاده‌اند.

آقایان گفتند قطعنامه کاغذ پاره است، بارها تحریم و تحریم شدیم

در پدیده‌های اجتماعی، امنیتی، سیاسی و... این را می بینید که عقب افتادگی داریم، این به معنی این نیست که عقب افتاده به ذات هستند چون در جاهایی توانشان را نشان می دهند ولی کارکرد کلی در حوزه اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی در ابتدا انفعالی است و این نشان میدهد که این دید را ندارند که پلنی داشته باشند و ابتدا از بسط و گسترش جلوگیری کنند و بعد سعی کنند آن را مهار و کم اثر کنند و بعد بی‌اثرش کنند این بی اثر کردن می شود نمره بالای یک مدیر که توانسته چنین کند و اگر ابرمدیریت باشد آن تهدید را به فرصت تبدیل می کند و ما خیلی می بینیم که دوستانمان در مجلس چنین اند.

در مجلس هفتم رئیس جمهور وقت بارها گفت قطع نامه کاغذپاره است، ما نیز بارها تحریم و تحریم شدیم، چون آقایان موضوع را ساده گرفتند و نتیجه آن شد که فشار به مردم آمد. ما ۱درصد جمعیت جهان را داریم ولی بالای ۱۰ درصد در انرژی و بالای ۲۰ درصد در معادن، دنیا به ما نیاز دارد، ماهم به دنیا نیاز داریم بنابراین می خواهیم در عرصه های جهانی حضور داشته باشیم، حالا این که امریکا نمی گذارد یا دلایلش چه است و چه طور باید برخورد کنیم بماند اما شما باید آن چنان انعطاف داشته باشی که اگر طرف مقابل مار است بدانی چطور خود را نجات دهی و فرار کنی یا در حقیقت پادتن بپوشی و لباس مناسب بپوشی.

خیلی از ضرباتی که ما خوردیم برمی‌گردد به داخل چون مجهز نبودیم. به جای این که به خارج بد و بیراه بگوییم باید به خودمان بگوییم که چرا توانایی لازم را نداریم.

رهبری واقعا اتمام حجت کرده است که رای اکثریت. این حرف درستی است، یعنی شما در اصلاح طلبان افرادی را دارید که تدین شان را من دیده ام که از ما و برخی دوستان دور و بری ما بهتر هستند. در اصولگرایان نیز خوش فکرهایی داریم که ایده های اصلاحی و نوآوری هایشان بالاتر از اصلاح طلبان است پس بنابراین افراطی های دو طرف را اگر کنار بزنند و این دو گروه به یک دیگر نزدیک شوند ظرفیت های مدیریتی پیدا می شود.

باید سطح مدیریت را از مسائل بحرانی به سمت بهبود بکشانیم، اگر تعارف را کنار بگذاریم و با هم حرف بزنیم مشکلات به سمت رفع می رود. متاسفانه به جای این که مسائل را حل کنیم به دنبال پیدا کردن مقصر هستیم و دنبال حل مسئله نیستیم، بعد سکوت می کنیم و صورت مسئله را پاک می‌کنیم.

این‌که می‌گوییم بحران وجود دارد نه اینکه بخواهیم به ضعف مدیریتی خود اشاره کنیم بلکه باید توان مدیریتی خود را بالا بیاوریم. به نظرم ما احتیاج به یک همگرایی و استمداد داریم. باید می رفتیم از خیلی افراد که امروز در خانه هستند خواهش می کردیم که به صحنه بیایند. ما قحط الرجال نداریم بلکه جهل الرجال داریم.

برای عده‌ای معلوم است که رجال چه کسانی هستند و مردم باید خواهش کنند که به میدان بیایند. در انتخابات هم من با اساتید دانشگاه و خیلی ها چهره ها حرف می زنم، خوشبختانه وقتی صحبت کرده‌ایم ۶۵ درصد اثر کرده است، گفته ام که شما ایراداتی به نیروها دارید اما این نباید منجر به قهر کردن با رای دادن شود.

برخی دوستانی که محدودنگر هستند، اشتباه استراتژیکی می‌کنند. سرمایه ای به نام مردم توانست در ابتدای انقلاب فتنه منافقین که قدرت هم داشتند را از بین ببرند یا جنگ تحمیلی با مشارکت مردم بود اما بعد از جنگ ما این سرمایه را مدام کم کردیم و هی پایین و پایین تر آمد.

حضور مردم و مشارکت با موعظه و تهدید اتفاق نمی افتد بلکه با باور و اعتقاد و ایمان است و باید مردم باور کنند این حرف درست است. پس مشارکت و حضور برای زمانی است که مردم باور، اعتقاد و ایمان داشته باشند حالا به چه چیزی؟ این مهم‌تر است که به چه چیزی باور داشته باشند.

غفلت کردیم و تصمیمات ناپخته گرفتیم

آن موقع همه این‌ها در شخصیت کاریزماتیک امام بود و همه باور داشتند که ایشان حق می گوید و صداقت دارند. امام بعد از خود این شخصیت و جایگاه تصمیم گیری را به مجلس داد و قوای مختلف ایجاد شد و حالا این قوای مختلفند که حکومت می کنند و باید صفاتی که امام داشت را داشته باشند مثلا صداقت، عقلانیت، تدبر و تدبیرهای به موقع، حقانیت، شجاعت و...

صفاتی که باید تبلورشان در دولت، مجلس و قوه قضاییه بیاید. در حال حاضر در کارآمدی، غفلت هایی صورت گرفته و تصمیمات ناپخته گرفته شده است. این موضوع را نباید صنفی و جناحی کنیم و در هر دوره بگوییم آن قبلی‌ها کوتاهی کردند و ما خوبیم. نوع نگاه و نگرش باید تفاوت کند.

همه افرادی که به مجلس می‌روند، در نهایت یک رای هستند، یک عدد

این مباحثی که مطرح کردم، استدلال‌های من و دغدغه‌های من است. اگر توفیق پیدا کنم و به مجلس راه پیدا کنم هم این مباحث اکادمیک و علمی را نمی‌دانم چقدر گوش شنوایی باشد که گوش بدهد، چون اگر شما بهترین افراد را هم به مجلس بیاورید آن‌ها در ماهیت می شوند یک رای و فقط یک عددند.

ایراد من به دوستانم در این مجلس فعلی همین است، دوستان انقلابی همین دوره که هنوز ادامه دارد اگر کارنامه شان را نگاه کنیم ایراد دارد، آمده اند وزرایی را تایید کرده اند که کیلویی رأی آورده اند.

خودشان طرح استیضاح می نویسند اما در نتیجه لابی های مجلس اجازه پررنگ شدن داده نمی شود یا چندتایی را هم هک به جریان انداختید باعث نمی شود اصلاحی صورت گیرد.

برای منی که دانشگاهی هستم و سعی می کنم ته قضیه را نگاه کنم، به این دوستان می گویم شما در انتخاب وزرا کوتاهی کرده بودید، خدایی نکرده با بده بستان رأی داده اید یا بازی خورده اید و اگر بازی خورده اید باید جبران کنید.

شما ببینید در شهر تهران پدر همه ما درمی‌آید، داد و فغانمان برای شهر تهران در آمده است، یک شهر بی رویه، با گسترش‌های ناموزون و دارای مشکلات و هرج و مرج و ناهنجاری های متعدد، ترافیک، آلودگی هوا و... که همه اینها نشان می‌دهد مدیریت شهری در تهران مسئله دارد.

سوداگری در زمین و اجاره‌های بالا و ایرادات مختلف که اگر انگشت اشاره را به سمت شهردار ببریم در نهایت به شورا که او را انتخاب کرده می رسد. نمی خواهم جسارت کنم اما در دوره ای دیده ایم که صرف اینکه یک نفر را دوست داریم، یا در ورزش بوده یا هنر، چهره اش خوب است یا فداکاری کرده و... مقدرات را به دست او داده ایم.

حتی من معتقدم یک رای سفید که خط خورده است خودش پیامی دارد و اگر در حوزه ای یک سوم یا یک چهارم از رای های مردم سفید باشد یعنی سفید کاندیدایی است که شما نسبت به آن غفلت کرده اید و نیاورده اید.

بنابراین حضور مردم نشانه عقلانیت است و آنهایی که رای نمی‌دهند درگیر احساساتی هستند که بعضی پاک است و بعضی مشوه است. شما اگر انتخابات خوب را انجام ندهید، با ندادن رای و عدم شرکت فرصت را به گزینه‌های بد داده‌اید.

اینکه آیا این نقل قول درست است یا نه را نمی دانم و جسارت هم نمی‌کنم که هر کسی می‌آید، بد است ولی این تفکر درست است و باید فرصت به آدم خوب داده شود حالا این فرصت را نگذاشته‌اند این هم سازوکار اجتماعی و دانشگاهی دارد و تشکلات دانشجویی باید از قبل فکر کنند که اگر قرار است که یک جریانی مانع شود باید از قبل فکر کنند.

منبع: خبر آنلاین