|

هشدار فوری به کاندیداهای اصولگرا/ پزشکیان در نظرسنجی‌ها پیشتاز است

اصولگرایان چاره‌ای جز اجماع و رسیدن به کاندیدای واحد، آن‌هم هرچه سریع‌تر ندارند؛ اجماعی که البته بر مبنای مراکز افکارسنجی معتبر باشد؛ گزینه نهایی موجب شکل‌گیری دوقطبی با مسعود پزشکیان نشود و البته آرای مردد که سرنوشت‌ساز نیز هستند نیز ازبلاتکلیفی دربیایند.

هشدار فوری به کاندیداهای اصولگرا/ پزشکیان در نظرسنجی‌ها پیشتاز است

به گزارش شبکه شرق، نکته تقریباً قطعی این است که دور دوم بیشتر به‌نفع مسعود پزشکیان خواهد بود و در دور اول احتمال پیروزی یک کاندیدای اجماعی اصولگرایان وجود دارد، لذا همه‌چیز بستگی به این دارد که به روند‌ها توجه کنند یا کار بیشتر به شانس و اقبال واگذار شود. به‌هرحال به‌نظر می‌رسد که جریان اصولگرایی در یک آزمون مهم قرار گرفته است.

روزنامه اصول‌گرای «خراسان» در مطلبی به اصولگرایان و کاندیداهای این جریان درباره پیشتازی مسعود پزشکیان هشدار داد.

این روزنامه نوشت:

«کم‌کم به روز حساس۸ تیر ماه نزدیک می‌شویم و هریک از ۶نامزد آخرین تیرهای ترکش خود را شلیک می‌کنندهرچند کماکان داده‌های مراکز معتبر افکارسنجی در کشور درباره انتخابات ریاست جمهوری نشان می‌دهد رقابت همچنان سه ضلعی و بین قالیباف، پزشکیان و جلیلی است اما در۷۲ ساعت گذشته آرای آقای پزشکیان رشد محسوسی داشته است و آقایان قالیباف و جلیلی در کنار هم رقابت سنگینی دارند. اکنون ودر این لحظات پرسش مهمی که برخی از اصولگرایان این روزها با آن مواجه‌اند این است؛ یکی از آقایان جلیلی و قالیباف باید به‌سود دیگری کنار برود یا خیر؟

این امر آن گاه پیچیده‌تر می‌شود که ملغمه‌ای از نظرسنجی‌های فیک و واقعی، هر یک، یکی از این دو را بر صدر می‌نشاند! گویی که هرکدام از نظرسنجی‌ها در کشورهای مختلفی انجام می‌شود. در هرکدام از این نظرسنجی‌های واقعی و البته دروغ هم، آقای پزشکیان جایگاه متفاوتی دارد؛ در برخی اول است، بعضی دوم و بعضی دیگر هم سوم! یعنی خیلی جای تعجب ندارد که شما همزمان چندنظرسنجی از یک مرکز را به‌صورت‌های دستکاری‌شده دریافت کنید که در اولی آقای قالیباف اول باشد، در دومی آقای جلیلی و در سومی پزشکیان!

 نزاع بر سر آن چه تاکنون انجام شده قاعدتاً بی‌فایده است و نه‌تنها به تصمیمی منجر نمی‌شود، بلکه اختلافات غیرقابل‌حلی را پیش می‌کشد اما به‌صورت کلی و بدون این که منافع یکی از نامزدها در نظر گرفته شود، می‌توان چند مسئله مشخص را که وجود دارد، در ۵ بند فهرست کرد؛ حال این که در نهایت این نامزدها و ستادهایشان چه تصمیمی می‌گیرند، به خودشان مربوط است!

۱ – نکتۀ مسلّم این است که در زمان حاضر و با عنایت به همه نظرسنجی‌ها، احتمال دور دومی شدن انتخابات ریاست‌جمهوری «تا این جا»، بسیار بالاست، البته ممکن است در این هفته پایانی اتفاقاتی مثل بعضی انتخابات دیگر رخ دهد، اما به‌هرحال تا این جای کار، دور دومی شدن، بسیار محتمل است.

۲ – برای عده‌ای از اصولگرایان و به‌ویژه ستادهای انتخاباتی، همچون سال ۹۲ یک ذهنیت کاملاً قابل‌تردیدی وجود دارد که می‌گوید آقایان جلیلی و قالیباف به دور دوم خواهند رفت و آن جا برای اصولگرایان احدی‌الحسنین خواهد شد! یعنی دیگر در دور دوم چه آقای جلیلی رئیس‌جمهور شود و چه آقای قالیباف، تفاوتی نخواهد کرد، بنابراین اساساً وضعیت به‌نحوی نیست که به امکان‌های دیگر و احتمالاتی مثل رأی‌آوری آقای پزشکیان بیندیشیم. این ذهنیت با توجه به نظرسنجی‌ها دقیق نیست؛ هیچ چیز را نمی‌شود پیش‌بینی کرد، اما این که احتمال رفتن پزشکیان به دور دوم را ناچیز بشمارند، نسبتی با تحلیل واقعی ندارد.

۳ – اگر انتخابات به دور دوم برود، روندها و تحلیل‌ها و تجربه‌های انتخابات پیش نشان می‌دهد که ستاد و هواداران آقای پزشکیان امیدوارتر خواهند بود و احتمال رأی‌آوری او را جدی‌تر خواهند شمرد؛ البته این احتمال در نسبت به این که کدام یک از آقایان جلیلی یا قالیباف با آقای پزشکیان به دور دوم بروند، تفاوت می‌کند؛ اما یک نکته ثابت است و آن این که شانس آقای پزشکیان افزایش خواهد یافت، همچنان که آقای احمدی‌نژاد هم در رقابت با آقای هاشمی در دور اول انتخابات ۸۴، رتبه دوم را کسب کرد و به دور دوم رفت؛ اما در دور دوم، آقای هاشمی را پشت‌سر گذاشت و راهی پاستور شد.

۴ – روندها و خیلی از نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اگر اصولگرایان بتوانند ظرفیت‌های خود را بر یک کاندیدا در دور اوّل متمرکز کنند، احتمال پیروزی‌شان در همین دور اوّل هم بالاست، هیچ چیز را قطعی نمی‌توان گفت، اما به‌هرحال عدد و رقم‌های تقریباً قاطبه نظرسنجی‌ها چنین احتمالی را تقویت می‌کند.

۵ – راهکار رسیدن به یک روند مقبول بین نامزدهای اصولگرا پیچیده نیست؛ علم نظرسنجی در ایران قدرتمند است و مؤسساتی که نام برده شد، همگی مؤسسات معتبر و آزموده‌شده‌ای هستند. روش علمی هم در این زمینه پاسخگوست و می‌تواند اختلافات را حل کند، لذا نامزدهای این جریان می‌توانند با توافق بر سر یک روش صحیح نیل به تصمیم نهایی، مسیر نزدیک‌تری را به حالت برنده‌شدن پیش بگیرند.

قاعدتاً در این مسئله دو گزینه باید مورد توجه قرار بگیرد؛ نخست میزان رأی هر یک از نامزدهاست و دوم این که در صورت انصراف هر نامزد، رأی او به‌سمت کدام نامزد دیگر خواهد رفت.

اما نکته تقریباً قطعی این است که دور دوم بیشتر به‌نفع پزشکیان خواهد بود و در دور اول احتمال پیروزی یک نامزد اجماعی اصولگرایان وجود دارد، لذا همه‌چیز بستگی به این دارد که به روندها توجه کنند یا کار بیشتر به شانس و اقبال واگذار شود.

به‌هرحال به‌نظر می‌رسد که جریان اصولگرایی در یک آزمون مهم قرار گرفته است و به همین دلیل طرف مقابل آن ها، از کاندیداهایشان تا کارشناسانشان در میزگردها و مناظرات سعی می‌کنند که همۀ اینان را در صحنه نگه‌دارند، احتمالاً آن‌ها باور دارند که حضور همه به‌معنای شکست همه‌شان خواهد بود.

بنابراین به نظر می‌رسد، اصولگرایان چاره‌ای جز اجماع و رسیدن به کاندیدای واحد، آن‌هم هرچه سریع‌تر ندارند؛ اجماعی که البته بر مبنای مراکز افکارسنجی معتبر باشد؛ گزینه نهایی موجب شکل‌گیری دوقطبی با مسعود پزشکیان نشود و البته آرای مردد که سرنوشت‌ساز نیز هستند نیز ازبلاتکلیفی دربیایند.»

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها