|

کابینه پزشکیان و آزمون سخت قالیباف

برنده انتخابات ۱۵ تیرماه نه مسعود پزشکیان که محمدباقر قالیباف است؛ مردی که یک هفته پیش از آن به‌معنای اخص کلمه می‌توان گفت به پایان حیات سیاسی خود در آینده‌ای نزدیک و محتوم رهنمون شده بود؛ اما با شکست کاندیدای اصلی رقیبش در این انتخابات، توسط رقبای همیشگی نه‌تنها دوباره احیا و زنده شد که اگر سیاست‌ورزی را نیک و سنجیده به انجام رساند، می‌تواند بزرگترین فاتح و کامیاب سیر تحولات چند ماه اخیر صحنه سیاسی باشد.

کابینه پزشکیان و آزمون سخت قالیباف

به گزارش شبکه شرق، «بررسی و رای اعتماد به کابینه معرفی‌شده «مسعود پزشکیان»، بیش و پیش از هر گزاره و گزینه‌ای، آزمون بزرگ برای وزن‌کشی و اعتبارسنجی اضلاع و اجزای قدرت در مجلس دوازدهم است؛ مجلسی که از بد حادثه مهمترین و بزرگترین چالش اولیه آن رای‌اعتماد به وزرای معرفی‌شده دولت چهاردهم شده است و شاید بیش از همگان آزمونی برای وزن‌کشی قالیباف در صحنه سیاسی و مسیر پیش روی او در دالان مجلس تقنینی.»

رضا رئیسی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی نوشت: «صحنه و عرصه غامض و پیچیده‌ی سیاست با همه ظرائف و لطائف، مدام در تطور است. فراز و فرود و عرش و فرش زیاد دارد و به طرفةالعینی یکی را بر اریکه قدرت می‌نشاند و دیگری را از حیز انتفاع ساقط می‌کند. عطف به همین پیچیدگی، هنر سیاست‌ورزی در سپهر سیاسی ایران به‌مثابه «رقص باله در میدان مین» است! هرگونه پیش‌داوری مطلق در این عرصه هم می‌تواند با یک چرخش ظریف و یک گردش لطیف نتیجه‌ای معکوس و غیرقابل‌انتظار رقم بزند و همه معادلات و محاسبات پیشینی را دچار دگرگونی و اضمحلال کند.

نمونه‌اش مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی که از دوست و دشمن و موافق و مخالف، هیچ‌کسی نیست که به تبحر و کیاست وی در صحنه سیاست اذعان نداشته باشد. مردی که بارها و بارها هم اوج قدرت و شوکت را دید و هم بارها زاویه‌نشین کنج عزلت شد؛ اما هنرش آن بود که از فرش به عرش پل می‌زد و هنر تبدیل مخالف و منتقد به موافق و همراه را ذیل سیاست‌ورزی محاسبه‌گرانه داشت.

فردای انتخابات ریاست‌جمهوری دوره چهاردهم، در شبکه اجتماعی ایکس مطلبی نوشتم بدین مضمون که برنده انتخابات ۱۵ تیرماه نه مسعود پزشکیان که محمدباقر قالیباف است؛ مردی که یک هفته پیش از آن به‌معنای اخص کلمه می‌توان گفت به پایان حیات سیاسی خود در آینده‌ای نزدیک و محتوم رهنمون شده بود؛ اما با شکست کاندیدای اصلی رقیبش در این انتخابات، توسط رقبای همیشگی نه‌تنها دوباره احیا و زنده شد که اگر سیاست‌ورزی را نیک و سنجیده به انجام رساند، می‌تواند بزرگترین فاتح و کامیاب سیر تحولات چند ماه اخیر صحنه سیاسی باشد.

بدون هیچ شک و شبهه‌ای، پیروزی سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره چهاردهم، می‌توانست پرونده سیاسی قالیباف را برای همیشه در هم بپیچد و دیری نمی‌پایید که منصب ریاست قوه‌مقننه را نیز از او باز می‌ستاندند؛ همانگونه که با سرلیستی و منتخب اول تهران بودن او نیز چنین کردند و البته، نکته مهم و کلیدی آن است که آن‌ها پس از این ضربه مهلک و تاریخی که پروژه خالص‌سازی را به محاق موقتی برد، بیکار ننشسته‌اند و با عزمی دوصدچندان‌تر به کارزار تسویه‌حساب سیاسی با رقبای دیرین باز خواهند گشت و از حسن اتفاق، یک دستمایه دندان‌گیر و جالب‌توجه برای قدرت‌نمایی و احیای تسلط گفتمانی بر اردوگاه جبهه موسوم به «انقلابی» در برابر قالیباف در وهله اول و سپس در تقابل با دولت پزشکیان در گام بعدی، پیش روی دارند.

بررسی و رای اعتماد به کابینه معرفی‌شده، بیش و پیش از هر گزاره و گزینه‌ای، آزمون بزرگ برای وزن‌کشی و اعتبارسنجی اضلاع و اجزای قدرت در مجلس دوازدهم است؛ مجلسی که از بد حادثه، مهم‌ترین و بزرگترین چالش اولیه آن رای‌اعتماد به وزرای معرفی‌شده دولت چهاردهم شده است و شاید بیش از همگان آزمونی برای وزن‌کشی قالیباف در صحنه سیاسی و مسیر پیش روی او در دالان مجلس تقنینی.

واضح است که رای‌اعتماد به همه وزرای معرفی‌شده، گزینه مطلوب و ایده‌آل برای دولت در آغازین گام آن خواهد بود و تسهیل‌کننده مسیر. اما اگر بر فرض یک یا چند گزینه وزارت هم رای‌اعتماد نگیرند، دولت با تعیین سرپرست می‌تواند به رتق‌وفتق امور بپردازد و از این خوان سخت، گذری موقت رقم زند. اما اگر قالیباف نتواند در همراهی با دولت و در رقابت با مخالفان و رقبای مشترک، وزن و اعتبار خود را در مجلس به رخ بکشد؛ بی‌شک برای ادوار بعدی انتخاب هیئت‌رئیسه و نیز اداره مجلس با توجه به براق شدن مخالفان زخم‌خورده، کار سخت و طاقت‌فرسایی پیش رو خواهد داشت.

کسانی که نتوانستند او را آنگونه که میل و تمایل داشتند در ورای انتخابات پرحاشیه مجلس دوازدهم و در تکمله آن از حیز انتفاع ساقط کنند و او را هم به سرنوشت حذفی‌های پروژه خالص‌سازی مبتلا سازند، اکنون بیکار ننشسته‌اند و در جریان رای‌اعتماد به وزرای کابینه دقیقاً به سراغ چند وزیری خواهند رفت که مورد اقبال و استقبال عمومی هستند تا به هر طریق ممکن و به‌رغم تاکیدات و تصریحات در زمینه وفاق‌سازی و هم‌افزایی قوا و ارکان نظام، مجلس تحت ریاست قالیباف را فاقد کارایی و وزانت حل مسائل جلوه‌گر کنند و نگذارند فرصت تاریخی همنوایی سه قوه به منصه ظهور برسد و پایان پروژه تاریخی خالص‌سازی رقم خورد و کلیت کشور و نظام از پازل طراحی چندساله به سلامت گذر کند.

از طرف دیگر، افکارعمومی را نسبت به او و احیای دوباره‌اش در صحنه سیاسی کشور بدبین و دلسرد کنند. بدیهی است که در هر شرایط و حالتی و هر چه نتیجه فرآیند بررسی گزینه‌های وزارت باشد، در وهله اول خوب و بدش بیش و پیش از هر کسی به حساب قالیباف و نحوه مدیریت او در مجلس نوشته خواهد شد.

حال باید منتظر ماند و دید که آیا قالیباف می‌تواند به‌مثابه آن اسطوره سیاست‌ورزی چند دهه اخیر در ریاست یک مجلس چندبُعدی، بازی را آنگونه چینش و آرایش دهد که یک سیاستمدار کارکشته و قابل‌اطمینان و دارای وزن و اعتبار احیاکنندگی در سپهر سیاسی رخ نمایاند؟»

منبع: روزنامه هم میهن
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها