|

دوراهی پیش‌روی قالیباف

قالیباف در‌حال فرار از لاریجانی‌شدن

رأی یکپارچه کابینه پزشکیان از مجلس اصولگرای دوازدهم که بسیاری آن را مجلس رادیکال تصور می‌کردند، شکست دیگری برای جریان پایداری بود که اقلیت‌بودن آنها را به اثبات رساند. اما از آن مهم‌تر وضعیت و جایگاه قالیباف است که در سیاست ایران تثبیت شد. در واقع قالیباف در شش ماه گذشته افت‌وخیزهای فراوانی داشت که در همه آنها تلاش کرده تا از بحران عبور کند.

قالیباف در‌حال فرار از لاریجانی‌شدن
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

‌رأی یکپارچه کابینه پزشکیان از مجلس اصولگرای دوازدهم که بسیاری آن را مجلس رادیکال تصور می‌کردند، شکست دیگری برای جریان پایداری بود که اقلیت‌بودن آنها را به اثبات رساند. اما از آن مهم‌تر وضعیت و جایگاه قالیباف است که در سیاست ایران تثبیت شد. در واقع قالیباف در شش ماه گذشته افت‌وخیزهای فراوانی داشت که در همه آنها تلاش کرده تا از بحران عبور کند. او تلاش می‌کند تا سرنوشتی شبیه رؤسای مجلس سه دهه اخیر نداشته باشد. به طور طبیعی، قالیباف هرگز نمی‌تواند به سرنوشت مهدی کروبی دچار شود، اما خود او به‌خوبی می‌داند که باید به سرنوشت کسانی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی توجه کند. از همین رو تلاش می‌کند تا در میانه سیاست، در جایی بایستد که از تبدیل‌شدن به ناطق و لاریجانی دوری کرده باشد. نقطه عطف سیاست‌ورزی در مورد قالیباف اما در پایان آبان امسال مشخص می‌شود. بعد از انتخابات آمریکا متوجه می‌شویم با کدام قالیباف روبه‌رو خواهیم بود؛ قالیباف 92 یا 99.

رای یکدست کابینه :بعد از نزدیک به دو هفته جلسات علنی بررسی وزرای کابینه دولت پزشکیان، تمام آنها توانستند از گردنه مجلس عبور کنند؛ آن‌هم در‌حالی‌که به‌وضوح مشخص بود جریان نزدیک به جلیلی دست‌کم مخالف رأی‌آوردن چهار وزیر دولت بود. وزرایی که عبارت بودند از دکتر ظفرقندی، صالحی‌امیری، میدری و عبدالناصر همتی. در میان جلسات بررسی کابینه هم مخالفان این افراد بیشتر از دیگران فعال بودند و حرف‌های تندی مطرح شد. آنها اگرچه به‌خوبی می‌دانستند توان این را ندارند که مانع از حضور عراقچی در کابینه شوند، با‌این‌حال به لحاظ گفتمانی برایشان لازم بود تا حمله تندی را علیه عراقچی در مجلس سامان دهند. در واقع عراقچی و طرح انتقادات برای وابستگان به تیم جلیلی در مجلس، کاملا حیثیتی بود؛ درست در همین نقطه هم شکاف آنها با جریان قالیباف بیشتر شد. در نهایت یک شب مانده به برگزاری جلسه رأی‌گیری، فراکسیون انقلاب که 220 عضو دارد، تشکیل جلسه داد و جریان نزدیک به جلیلی مدعی شد که چهار نفر از وزرا نمی‌توانند رأی اعتماد کسب کنند. این روایت البته کامل نبود؛ چون همه اعضای فراکسیون انقلاب در آن جلسه حاضر نبودند و رأی‌گیری‌های درونی با واقعیت منطبق نبود. جلسه حمله به عراقچی در واقع نقطه اصلی فعال‌کردن شکاف میان جریان قالیباف و جریان جلیلی در مجلس بود؛ جریانی که قالیباف سعی می‌کند آن را با عنوان «نواصولگرایی» یا «عقلانیت انقلابی» معرفی کند. بعد از آن حتی حمله تیم نزدیک به جلیلی به قالیباف در مجلس با مماشات قالیباف با آنها هم همراه بود. اما در مجموع قالیباف مانند همیشه تلاش می‌کند در نقطه‌ای بایستد که ایمنی داشته باشد. او به‌شدت واهمه دارد که در میان جریان اصولگرایی تبدیل به علی لاریجانی یا ناطق نوری شود.

ناطق 76 قالیباف 403: آخرین بار که تمام کابینه یک رئیس‌جمهور در همان ابتدای معرفی رأی آورد، سال 76 و با پیروزی سیدمحمد خاتمی بود. رقیب او در انتخابات، علی‌اکبر ناطق‌ نوری بود که در مقابل 20 میلیون رأی خاتمی شکست خورده بود. جریانی که از ابتدای دهه 70 قدرت گرفته و مجلس‌های چهارم و پنجم را در اختیار داشتند، تحت تأثیر جوی که در جامعه ایجاد شده بود با دولت همراهی کردند و همه وزرای سیدمحمد خاتمی توانستند از مجلس رأی اعتماد کسب کنند. این وضعیت حتی برای احمدی‌نژاد در سال 84 و ابراهیم رئیسی در سال 1400 هم اتفاق نیفتاد. درحالی‌که مجلس هفتم و مجلس یازدهم کاملا با این دولت‌ها همسو بودند، اما باز هم چند نفر از وزرا از راه‌یابی به کابینه بازماندند. ناطق اما بعد از مجلس پنجم به لایه‌های درونی سیاست رفت. با‌این‌حال قدرت‌گرفتن جریانی که معتقد بود باید از مسن‌ترهای اصولگرایی عبور کرد، باعث شد تا او رفته‌رفته از جریان سیاسی خود جدا شود. این همان جریانی بود که احمدی‌نژاد را بر سر کار آورد، سال 92 جلیلی را معرفی کرد و بعدتر رئیسی را در‌حالی‌که اصولگرایان آماده حمایت از قالیباف در سال 96 می‌شدند، به میدان شکست در مقابل روحانی کشید‌ (سابقه رقابت این دو جریان را یک روز قبل از انتخابات دور اول ریاست‌جمهوری سال 1403 در روزنامه «شرق» با عنوان «چرا رقابت قالیباف و جلیلی مهم است» شرح دادیم)؛ همان جریان بعد از حذف ناطق نوری در سال 88 به سراغ علی لاریجانی رفت.

از مسجد اعظم قم تا برجام: جریانی که احمدی‌نژاد و جلیلی را بر کشیدند، در سال 88، هم با قالیباف مشکل داشتند هم با لاریجانی. لاریجانی اما با آنها مدارا کرد. تلاش این جریان برای به دست گرفتن مجلس نهم، سبب شد تا نطفه جریان پایداری بسته شود. آیت‌الله مصباح در مقابل آیت‌الله مهدوی‌کنی ایستاد و جریان خود را به مجلس فرستاد. یک سال بعد در 21 بهمن‌ماه 1391 لاریجانی درحالی‌که در مسجد اعظم قم در‌حال سخنرانی سالگرد انقلاب بود، با مهر و لنگه کفش پذیرایی شد. لاریجانی آن ماجرا را فراموش نکرد. با شکست جریان اصولگرایی در انتخابات سال 92، او تحقیق و تفحص از آن ماجرا را جدی‌تر دنبال کرد و با وجود همه مخالفت‌ها گزارش آن را در مجلس قرائت کرد؛ گزارشی که به نقش یکی از مؤسسات زیرمجموعه آیت‌الله مصباح در آن واقعه اشاره می‌کرد. همکاری علی لاریجانی با دولت روحانی در دو سال اول که منجر به توافق برجام و تصویب آن در مجلس شد، تیر آخر به روابط لاریجانی و رادیکال‌ها بود؛ تا جایی که او روزی در مجلس گفت: «در جایی یکی از نمایندگان گفته است که لاریجانی نمی‌گذارد مسائل هسته‌ای در مجلس مطرح شود و او بنا به خواسته آقایان هاشمی و روحانی رئیس مجلس است. و یا دیگری گفته است که سگ احمدی‌نژاد و مشایی به لاریجانی شرف دارد. حداقل من شهادتین را که گفته‌ام، چطور می‌شود سگ دیگران بر کسی که شهادتین می‌گوید شرف داشته باشد؟». درست است که بعد از این حرف‌ها جریان پایداری شکست خورد و در سال 94 به طور کامل از راه‌یابی به مجلس باز ماند، اما با خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریم‌ها، آنها جان تازه‌ای گرفتند و در سال 98 با قدرت بیشتری بازگشتند. وضعیت به گونه‌ای رقم خورد که علی لاریجانی حاضر نشد در انتخابات مجلس حتی از قم هم ثبت‌نام کند. بعدها با امید فراوان در انتخابات 1400 ثبت‌نام کرد و رد صلاحیت شد. چهار ماه قبل وقتی بار دیگر برای ثبت‌نام به وزارت کشور می‌رفت، انتظار داشت رد صلاحیتش در سال 1400 جبران شود؛ اما باز هم رد صلاحیت شد تا متوجه شود در کدام نقطه از سیاست ایستاده است.

خیز حذف قالیباف: اسفند 1402 خیز اولیه برای حذف قالیباف از سوی افراطی‌ها برداشته شد و در‌حالی‌که او فکر می‌کرد بدنه اصولگرایی با هدایت سرشاخه‌ها به او و فهرست «چنارها» رأی خواهند داد، نفر سوم تهران شد و از «پاجوش‌هایی» همچون حمید رسایی و ثابتی شکست خورد. با‌این‌حال پروژه آنها برای حذف قالیباف از ریاست مجلس ناکام ماند. جریان جلیلی با ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری آمده بود تا با شعار «امتداد دولت رئیسی» چنارهای سیاست اصولگرایی را بار دیگر کنار بزند. 

قالیباف در‌حال فرار از لاریجانی‌شدن: با همین اعتماد‌به‌نفس در انتخابات حاضر به کناره‌گیری به‌نفع قالیباف نشدند و در نهایت قالیباف در دور اول و جلیلی در دور دوم شکست خورد. نکته اینجا بود که هم لاریجانی و هم ناطق نوری هر دو بعد از مدتی ناگهان کارکردشان را از دست دادند. ناطق با روی کار آمدن احمدی‌نژاد حذف شد و لاریجانی در مقابل جریان پایداری ایستاد و در نهایت مغضوب این جریان قرار گرفت و حذف شد. حالا به نظر می‌رسد قالیباف قصد دارد از تجربیات آن دو استفاده کند. او نمی‌خواهد تبدیل به لاریجانی و ناطق نوری دیگری برای سیاست اصولگرایان شود، برای همین در‌عین‌حال که به رأی‌آوردن کابینه پزشکیان کمک می‌کند، اما تلاش می‌کند در مقابل جریان جلیلی در صحن علنی روش‌هایی که لاریجانی به کار برد‌ را از خودش نشان ندهد. اما سؤال این است که آیا این مماشات می‌تواند او را از خطری که در کمین اوست نجات دهد؟ برای پاسخ به این سؤال شاید بهتر باشد تا پایان انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا صبر کنیم. چرخش اساسی احتمالا در آن مقطع اتفاق خواهد افتاد؛ اینکه چه کسی در آمریکا بر مسند قدرت می‌نشیند به ما خواهد گفت که قالیباف تبدیل به قالیباف 92 و حامی برجام خواهد شد، یا قالیباف 99 و قانون راهبردی لغو تحریم‌ها.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها