«شرق»، تاثیر برگزاری نشست فصلی شورای حکام و مواضع گروسی بر آینده پرونده هسته ای را واکاوی می کند
سه ماه دیگر روشن می شود؛ طلوعی دیگر یا سقوط دیپلماسی؟!
اگر چه در دور جدید نشست فصلی شورای حکام، بار دیگر پرونده ایران را در دستور کار قرار دارد، اما هیچ پیشرفتی در حل اختلافات دیده نمیشود. با اینحال از نشست قبلی که منجر به صدور قطع نامهای شدیداللحن علیه ایران شد، سه موضوع این بن بست را تشدید کرده است؛ افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی، پرسشهای بی پاسخ آژانس و اختلاف درباره مجوز بازرسهای اروپایی نیز همچنان بهعنوان یک عامل تنشزا باقی مانده است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق، اولین نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال جدید میلادی دیروز دوشنبه آغاز شد و تا جمعه ادامه پیدا خواهد کرد. همچنان، موضوع ایران از محورهای حساس نشست فصلی شورای حکام است. از فحوای کلام گروسی در مقام مدیرکل آژانس بین الملل انرژی اتمی برای این دور از گردهمایی اعضای این شورا (حکام)، چنین بر می آید که سطح انتظارات از تهران در هر دو حوزه «پادمان» و «توافق هستهای» به قوت خود باقی ماندهاند.
تهران هم چنان منتظر!
در مقابل آنچه گروسی در نشست فصلی شورای حکام عنوان کرد، تهران نیز کماکان منتظر تحولات پیش رو و تصمیات غرب است؛ چنانی که دیروز دوشنبه، اسماعیل بقایی هم در نشست خبری خود و ذیل واکنش به اظهارات گروسی در مورد فعالیتهای هستهای ایران با تاکید بر اینکه «فعالیتهای هستهای [ایران] صلحامیز است»، عنوان داشت که «آژانس همه امکانات لازم را دارد مبنی بر اینکه کارهای رصد خود را انجام دهد، بنابراین استفاده از عباراتی که بارها تکرار شده نادرست است و در واقع بیان این اظهارات سازنده نیست.»
به گفته سخنگوی دستگاه دیپلماسی «به دلیل فشار برخی بازیگران، منشا و مبنای گزارش های گروسی و آژانس کاملا سیاسی است و نه نیاز سنجی فنی». با اینحال بقایی از واکنش صریح در قبال پرونده هسته ای خودداری کرد و صرفا بیان داشت که «ما منتظر میمانیم، ببینیم در هفتهها و ماههای آینده از حیث تصمیم های آژانس چه اتفاقی خواهد افتاد و بر اساس آن قطعا واکنش مقتضی را خواهیم داشت.»
بنبست هستهای؛ مذاکراتی بدون پیشرفت واقعی
از اظهارنظرهای دو طرف (تهران و آژانس)، مشخص است که سایه «بن بست» بر پرونده ایران سنگینی می کند. آژانس به دنبال خواسته ها، مطالبات و پاسخ جدی به سوالاتش است و ایران بر سیاسی بازی آژانس و مدیرکلش تاکید دارد و گفته های گروسی را «ادعاهایی تکراری و بیپایه» می خواند.
لذا اگر چه در دور جدید نشست فصلی شورای حکام، بار دیگر پرونده ایران را در دستور کار قرار دارد، اما هیچ پیشرفتی در حل اختلافات دیده نمیشود. با اینحال از نشست قبلی که منجر به صدور قطع نامهای شدیداللحن علیه ایران شد، سه موضوع این بن بست را تشدید کرده است؛ افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی، پرسشهای بی پاسخ آژانس و اختلاف درباره مجوز بازرسهای اروپایی نیز همچنان بهعنوان یک عامل تنشزا باقی مانده است.
آخرین تقلاهای گروسی و خرید زمان برای جلوگیری از تصاعد بحران!
نکته حائز اهمیت نشست جدید شورای حکام ناظر بر این بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست قبلی تصمیم گرفت گزارشی جامعتر از گزارشهای دورهای معمول خود درباره ایران تهیه کند تا گزارش مذکور بهعنوان مبنایی برای تصمیمگیریهای سرنوشتساز درباره پرونده هستهای ایران در نظر گرفته شود.
اگر رافائل گروسی این گزارش را در نشست جاری ارائه کرده بود، احتمالاً بحثهای مهم و تصمیمات حیاتی در این جلسه اتخاذ میشد. چون این گزارش قرار است تعیین کند که آیا ایران به تعهدات خود پایبند بوده یا خیر، و بر اساس آن، کشورهای غربی میتوانند اقدامات جدیدی (مانند تحریمها یا فعالسازی مکانیسم ماشه) را انجام دهند.
حال بهجای انتشار در نشست فعلی، ارائه گزارش از سوی گروسی به نشست بعدی موکول شده است. بر اساس اطلاعات منابع اروپایی و منابع نزدیک به ایران، این گزارش احتمالا در آوریل ۲۰۲۵ (اردیبهشت ۱۴۰۴) یا مه سال جاری میلادی (خرداد ۱۴۰۴) منتشر خواهد شد؛ یعنی درست کمی پیش از نشست بعدی شورای حکام در بهار سال آتس شمسی؛ لذا به گفته برخی ناظران، این تأخیر میتواند فرصت بیشتری برای دیپلماسی و مذاکرات پشت پرده فراهم کند.
با اینحال پیروز موسوی در گفت وگویی با «شرق»، تاخیر گروسی در ارائه گزارش جامع پرونده هسته ای ایران را از این منظر واکاوی می کند که «اگرچه دو طرف (تهران و آژانس)، زمان بیشتری برای حل اختلافات دارند و همزمان با آن، کشورهای اروپایی و آمریکا نیز زمان بیشتری برای بررسی اقدامات احتمالی خود خواهند داشت،» اما تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی اذعان دارد که «این خرید زمان میتواند به افزایش تنشها و بلاتکلیفی در فضای بینالمللی منجر شود.»
با چنین برداشتی، این کارشناس معتقد است که «تأخیر در ارائه گزارش به این معناست که تصمیمگیری نهایی درباره آینده برجام و برنامه هستهای ایران به نشست بعدی شورای حکام موکول شده است» که به گفته اش، «این تأخیر میتواند، هم "فرصتی" برای کاهش تنشها باشد و هم مقدمهای بر یک "بحران جدید" که این موضوع بسته به محتوای گزارش نهایی گروسی و آژانس خواهد بود.» در سایه نکات یاد شده، موسوی متذکر می شود که «اگر گزارش جامع همچنان بر عدم همکاری ایران تأکید کند، احتمال اقدامات سختگیرانهتر از سوی غرب، از جمله فعال شدن مکانیسم ماشه، افزایش خواهد یافت.»
خرید زمان و فرصت کوتاه برای همه طرف ها
با توجه به مباحث طرح شده و با وجود آنکه تصور می شود تأخیر در ارائه گزارش جامع آژانس، شاید تلاشی برای خرید زمان به امید یافتن راهحلی برای جلوگیری از یک رویارویی نهایی، ذیل فعال شدن مکانیسم ماشه باشد. اما آنچه که فضا را برای طرفهای توافق هستهای با ایران به سوی ضربالاجل میبرد، نزدیک شدن به «غروب» برجام است؛ غروبی که اکتبر سال ۲۰۲۵ (مهرماه ۱۴۰۴)، پایان خواهد یافت.
در چنین شرایطی برخی منابع از تلاش دوباره گروسی برای سفر به ایران خبر داده اند تا برای آخرین بار، سعی نماید که قبل از نشست بعدی شورای حکام، به توافقی دست یابد. علیرغم این تکاپوها، محمدصالح صدری به عنوان دیگر کارشناس در گپ و گفت با «شرق» و ذیل ارجاعی به سه موضوع «افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده، محدودیتهای اعمالشده بر بازرسان و تهدید مکانیسم ماشه»، هشدار می دهد که با وجود فرصت کمتر از شش ماه برای همه طرفین، چه ایران، چه غرب و چه آژانس، تمامی نشانهها از نزدیک شدن به نقطه "بیبازگشت" حکایت دارد.»
لذا مفسر حوزه هسته ای هرچند «به وجود یک راهحل دیپلماتیک کم رمق امیدوار است»، اما در عین حال اعتراف می کند که «زمان زیادی باقی به خصوص برای تهران باقی نمانده است». لذا وی، «نشست بعدی شورای حکام و گزارش جامع مدیرکل آژانس را "آرامش قبل از طوفان"، توصیف می کند که تنها «سه ماه دیگر برای دانستن جواب زمان لازم است.»
عدم قطعیت در سیاست ترامپ، وضعیت هسته ای ایران را مبهمتر از همیشه کرده است
در پیوست تحلیل محمدصالح صدری، آنچه که می تواند پرونده هسته ای ایران را در شرایط کنونی پیچیدهتر نماید، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، احیای کمپین فشار حداکثری و تمرکز او بر این موضوع (پرونده هستهای ایران) است؛ به ویژه که ترامپ هنوز مسئول میز ایران در وزارت خارجه و نماینده دائم در آژانس و بینالمللی انرژی اتمی را منصوب نکرده است و این بر همه پیچیدگیها و ناروشنیها حتی برای متحدان آمریکا خواهد افزود.
از این زاویه است که پیروز موسوی در ادامه گپ و گفت خود با «شرق» به «عدم قطعیت در سیاست ترامپ در قبال تهران» اشاره دارد و در تبیین بیشتر گزاره خود بیان می دارد که «سیاست ترامپ درباره ایران ناظر بر راهبرد فشار حداکثری است، اما همزمان تمایل به مذاکره برای توافقی جدید دارد.» در چنین فضای مبهمی، این تحلیلگر یادآور می شود که «ایران هرگونه مذاکره با آمریکا را مشروط به لغو فشارهای اقتصادی کرده و متحدان اروپایی هم میگویند که از هیچ گفتوگویی بین ایران و آمریکا [حتی غیرمستقیم] خبر ندارند» و به اعتقاد موسوی، «شکاف اروپا و آمریکا بر سر زلنسکی و جنگ اوکراین می تواند بر این پیچیدگی ها بیفزاید».
مفسر ارشد حوزه بین الملل در مقام جمعبندی، دو سناریوی احتمالی را مطرح میکند و در احتمال اول با تکرار عبارت «آرامش قبل از طوفان»، متذکر می شود که «ممکن است سه ماه دیگر شاهد یک بحران جدی در سایه فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید تحریمها باشیم.» مگر آنکه به ادعای موسوی، در فرصت سه ماهه پیش رو تا قبل از نشست فصلی شورای حکام، «طلوعی دیگر در دیپلماسی هسته ای را شاهد باشیم و طرفین با یک ابتکار دیپلماتیک بتوانند از فعال شدن مکانیسم ماشه و تصاعد بحران تا نقطه غیرقابل کنترل جلوگیری کنند.» در تایید همین نکته پیروز موسوی، محمدصالح صدری هم صرفا با بیان این جمله به گفت گو با «شرق» پایان می دهد که «اگر دو طرف (تهران و آژانس) در هفتههای آینده به توافقی نرسند، ممکن است تابستان سال آتی (شمسی) شاهد یکی از شدیدترین بحرانهای دیپلماتیک درباره برنامه هستهای ایران باشیم.»