|

‌صادقی ‌ به همتی: طوری اظهارنظر نکنید که کسانی که از شما حمایت کردند، پشیمان شوند

‌‌مجادله پسا‌شکست

حالا گویا هم همتی از اصلاح‌طلبان ناراضی است و هم اصلاح‌طلبانی که از او حمایت نکردند و هم حتی اصلاح‌طلبانی مانند محمود صادقی که حزبش به‌طور رسمی از همتی حمایت کرد، از او رضایت ندارند و شاید چنین شرایطی ماحصلِ نبود یک استراتژی واحد در انتخاباتی باشد که از پیش مشخص بود زمین بازی اصلاح‌طلبان نیست.

‌‌مجادله پسا‌شکست

عبدالناصر همتی چند روز پیش در نشستی برای تقدیر از اعضای ستاد انتخاباتی‌اش در انتقاداتی تند دولت و اصلاح‌‌طلبان را خطاب قرار داد. او گفت: «جفایی که دولت در حق من کرد که هیچ‌وقت یادم نمی‌رود، حتی یک نفر از آنها به حمایت از من برنخاستند؛ درحالی‌که من چوب آنها را در انتخابات خوردم، مشکلات اقتصادی‌ای که ناشی از عملکرد برخی دوستان بود و من تلاش کرده بودم بخشی از مشکلات را در بانک مرکزی رفع کنم. من در واقع قربانی عملکرد ضعیف برخی دیگر شدم، در مناظرات البته با قدرت از آنها دفاع کردم؛ چون وظیفه خود می‌دانستم و دو‌سال‌و نیم در این دولت کار کرده بودم... . وقتی رئیس قوه قضائیه هنوز هم دارد کار‌های خود را انجام می‌دهد و درباره قوه تصمیم می‌گیرد، من را یک ماه پیش، از مسئولیتم عزل کردند، به خاطر آنکه براساس نظر آنها تصمیم نگرفته بودم. هیچ‌وقت یادم نمی‌آید دولتی بخواهد با یک عضوش که آن‌قدر خدمت کرده، این‌طور رفتار کند. یکی از بزرگان به من گفت دولت باید خیلی قدر شما را بابت اقداماتت بداند؛ به‌ویژه از زمانی که آن نوسانات و التهابات در بازار ایجاد شده بود. البته من به خاطر کشور و خواست بزرگان و آقای رئیس‌جمهور، مسئولیت بانک مرکزی را پذیرفتم و به وظیفه ملی خودم عمل کردم. افتخار هم می‌کنم که به کشورم خدمت کنم؛ ولی انتظار جفا را نداشتم».


او علیه اصلاح‌طلبان هم این‌گونه سخن گفته است: «بزرگان اصلاح‌طلب. من در آخرین صحبت‌هایم در کلاب‌هاوس گفتم من و خانواده‌ام به همراه مجموعه‌ای از جوانان ورود کردیم و احساس تنهایی نکردم؛ اما انتظار داشتم که بزرگان در‌این‌باره تصمیم بگیرند، اینکه فقط اطلاعیه بدهند و غیر‌مستقیم حرف بزنند، به‌طوری‌که یک نفر شاید فکر کند از همتی حمایت کرده باشند، اینکه کاری نداشت و همه می‌توانستند چنین اطلاعیه‌ای بدهند... . دائم می‌گویند چرا کاندیدا شدی؟ مگر بقیه کی هستند؟ بعضی دوستان اصلاح‌طلب فکر می‌کنند ما شهروند درجه دو هستیم و آنها درجه یک. دائم می‌گفتند چرا برخی رد شده‌اند، من متأسفم در‌این‌باره، ولی دلیلی نمی‌شود بگوییم بنده کمتر از آنها هستم. چرا فکر می‌کنید من درجه دوم هستم؟ من 40 سال است که مدیر ارشد کشورم. حالا ما که آمدیم باید به هزار نفر جواب پس می‌دادیم؟ من ایده و برنامه برای اداره کشور داشتم، چرا از من انتقاد می‌کنید؟ من که عملکرد و قدرت تصمیم‌گیری همه را دیده‌ام و همه‌ شما را می‌شناسم، چرا فکر می‌کنید کاندیداتوری فقط حق عده‌ای خاص است و بقیه چنین حقی ندارند؟».


این سخنان روز گذشته با واکنش تند محمود صادقی مواجه شد؛ به نحوی که او در توییتر خود نوشت: «جناب آقای همتی! لطفا طوری اظهارنظر نفرمایید که کسانی که از شما حمایت کردند، پشیمان شوند؛ کسی که مستقل و بدون هماهنگی تشکیلاتی قبلی نامزد می‌شود، نباید طلبکار حمایت تشکیلاتی باشد. بعضی از تعابیر شما این شائبه را تقویت می‌کند که شما هم از بازیگران مهندسی‌ انتخابات هستید».


سخن صادقی مبنی‌بر اینکه همتی بدون هماهنگی با اصلاح‌طلبان وارد انتخابات شد، ناظر به آن است که او اصلا در لیست 14نفره نهاد اجماع‌ساز قرار نداشت و به‌نوعی بعد از رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاح‌طلب او و مهرعلیزاده در صحنه باقی ماندند که همان زمان بسیاری از تحلیلگران باور داشتند اصلاح‌طلبان به دلیل آنکه نامزد حداکثری و مورد قبول تمام اصلاح‌طلبان در اختیار ندارند، نباید از هیچ نامزدی حمایت کنند. در حقیقت این سخن همتی مبنی‌بر آنکه سران اصلاحات باید از او حمایت می‌کردند، انتظاری بیش از اندازه است؛ زیرا همین میزان که خاتمی به‌طور غیرمستقیم حمایت کرد یا آنکه نهاد اجماع‌ساز منع تشکیلاتی برای حمایت احزاب از نامزدهای موجود قرار نداد، خود حکایت از گشاده‌دستی داشت؛ زیرا اگر قرار بود اصلاح‌طلبان به میثاق تشکیلاتی خود متعهد بمانند، تحت هیچ‌ شرایطی نباید همین میزان حمایت از نامزدی که در اصلاح‌طلب‌بودنش تردید بود، انجام می‌دادند.


علاوه‌بر‌این به نظر می‌رسد که همتی به‌نوعی بدش نمی‌آمد که اصلاح‌طلبان در عمل انجام‌شده قرار بگیرند تا برخلاف تمام تحلیل‌ها و بررسی‌هایی که در یک‌ سال گذشته انجام داده بودند، صرفا به دلیل آنچه از خروجی شورای نگهبان بیرون آمد، از او حمایت کنند و هرچند همتی به بخشی از این خواسته‌اش یعنی در کار انجام‌شده قرار‌گرفتن اصلاح‌طلبان رسید؛ اما به باور برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب اتفاقا مصلحت تشکیلاتی اصلاح‌طلبان ایجاب می‌کرد که از همتی حمایت صورت نگیرد. برای مثال علی صوفی همین چند روز پیش گفته بود: «این وضعیت در انتخابات اخیر خودش را کاملا نشان داد؛ اما اصلاح‌طلبان در انتخابات 98 سعی کردند که راه خود را از دولت روحانی جدا کنند و به نحوی تبری بجویند و هویت خود را بازسازی کنند. در آن دوران وقتی که خواستند در انتخابات مجلس شرکت کنند، برخلاف گذشته گفتند که فقط با هویت اصلاح‌طلبی مشارکت خواهند کرد و اگر نامزدهای‌شان رد صلاحیت شوند، سراغ افراد اجاره‌ای یا اصولگرایان معتدل و... نمی‌روند. این راهبرد را تعیین کرده و به آن عمل کردند. وقتی ردصلاحیت‌ها پیش آمد، اعلام کردند که ما نامزدی نداریم؛ یعنی یک موضع هویتی-سیاسی گرفتند که جالب بود. با این حساب هرچه جریان مقابل تلاش کرد شکستی را متوجه اصلاح‌طلبان کند، معلوم بود که ما حذف‌شده بودیم و شکست نخورده بودیم». یا او در جای دیگری می‌گوید که حتی اگر همتی رأی می‌آورد، هزینه‌اش بیشتر از رأی‌نیاوردنش برای اصلاح‌طلبان بود: «پیروزی آقای همتی به‌عنوان کاندیدای بخشی از اعضای جبهه اصلاحات، تهدیدش به مراتب بیشتر از فرصتی بود که الان ما در اختیار داریم و آن تهدید بیشتر بوده است؛ چون اولا آقای همتی چهره شاخص اصلاح‌طلب نبود و در واقع به‌مثابه یک هندوانه دربسته‌ای بود. آن اعتباری که لازم بود در حاکمیت داشته باشد و بتواند قوی‌تر از آقای روحانی عمل کند، ما در ایشان ندیدیم».


حالا گویا هم همتی از اصلاح‌طلبان ناراضی است و هم اصلاح‌طلبانی که از او حمایت نکردند و هم حتی اصلاح‌طلبانی مانند محمود صادقی که حزبش به‌طور رسمی از همتی حمایت کرد، از او رضایت ندارند و شاید چنین شرایطی ماحصلِ نبود یک استراتژی واحد در انتخاباتی باشد که از پیش مشخص بود زمین بازی اصلاح‌طلبان نیست.