انتقاد دانشجویان از رؤسای قوا
همه آنچه در این ماههای اخیر کمابیش بهعنوان نقاط ضعف، اشتباه عملکردی و نقصان در سیاستگذاری و اجرا چه در مجلس و چه دولت مورد بحث و اعتراض بوده، به نحوی شدیدتر و غلیظتر از سوی نمایندگان تشکلهای دانشجویانی که عمدتا درون یا نزدیک به جریان اصولگرایی تعریف میشوند، از تریبون مراسم 16 آذر خطاب به رؤسای دو قوه اعلام شده است.
به گزارش روزنامه شرق، جنبش دانشجویی در حال مستقلشدن است؟ اگر محمد خاتمی بعد از هشت سال در آخرین مراسم 16 آذر بهعنوان رئیسجمهور مورد نقد و اعتراض دانشجویان قرار گرفت و حسن روحانی هم در سال آخر دولت اول خود در مراسم 16 آذر با این پرسش مواجه شد که «سرنوشت تدبیری که وعده داده شده بود، چه شد؟»؛ اما اصولگرایان در همین سالهای نخست حضور خود بر قوه مقننه و مجریه، چنین مواجههای داشتهاند. قالیباف دو روز پیش در دانشگاه شهید بهشتی و ابراهیم رئیسی دیروز در دانشگاه شریف مورد اعتراض و انتقاد نمایندگان تشکلها و اتحادیههای دانشجویی قرار گرفت. همه آنچه در این ماههای اخیر کمابیش بهعنوان نقاط ضعف، اشتباه عملکردی و نقصان در سیاستگذاری و اجرا چه در مجلس و چه دولت مورد بحث و اعتراض بوده، به نحوی شدیدتر و غلیظتر از سوی نمایندگان تشکلهای دانشجویانی که عمدتا درون یا نزدیک به جریان اصولگرایی تعریف میشوند، از تریبون مراسم 16 آذر خطاب به رؤسای دو قوه اعلام شده است. این اتفاق تقریبا کمنظیر است. در دورههای گذشته چه زمان اصلاحات چه دولتهای نهم و دهم و حتی در زمان روحانی سابقه نداشته که در همان سال یا سالهای نخست برآمدن یک دولت، طیفهای دانشجویی همسو یا نزدیک به لحاظ سیاسی با دولت وقت، اینچنین رؤسای قوا را مورد هجمه قرار دهند. تا جایی که 16 آذر سال 93، خبرنامه دانشجویان ایران که متعلق به اصولگرایان است، نوشت: «امروز روحانی در روز دانشجو به دانشگاه رفت؛ اما هیچکس به او انتقاد نکرد. آنطور که اخبار مراسم 16 آذر رئیسجمهور حکایت میکند، افرادی مشخص که از حامیان دولت و منتسب به تشکلهای اصلاحطلب بودند، در مقابل حضرت روحانی زبان به ستایش گشودند از وضعیت کشور...». اعتراضها اصولا از سوی طیفهای غیرهمسو رخ میداد. مثلا در دوران احمدینژاد بارها و بارها تشکلهای دانشجویی که با دولت وقت زاویه داشتند، اقدام به برگزاری تجمع، تریبون آزاد و حتی تحصن علیه سیاستهای دولت وقت در دانشگاه میکردند. روحانی هم سالهای بعد عمدتا از سوی طیفهای دانشجویی مخالف خود مورد حمله و هجمه قرار میگرفت. مثلا سال 96 دانشجویی پشت تریبون رفت و او را بابت «برجام» مورد شماتت قرار داد و گفت «و ما ادراک مع البرجام؟». جنبش دانشجویی معمولا از دو طیف تشکیل میشد: طیف همسو و همراه با دولت وقت و طیف مقابل. هرکدام از دو طیف هم متهم به این بودند که ابزار دست سیاسیون قرار گرفتهاند و همین وجهه استقلال را که مهمترین شاخصه جنش دانشجویی بوده، از آن گرفته است. به نظر میرسد که جنبش دانشجویی موجود با همه محدودیتها و انقلتها، حتی در غیاب طیفها و جریانهای دیگر کمکم در حال رفتن به سمت استقلال است. از منظری دیگر میتوان وضعیت را اینگونه ارزیابی کرد که شرایط کشور باعث شده که لاجرم خود اصولگرایان به مطالبهگران از دولت بدل شوند. گلایههایی که از تریبون مجلس علیه دولت در ماههای اخیر مطرح شده، کماکان در گفتههای دانشجویان هم دیده میشود.
دیروز نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی در نشست دانشجویان با رئیسی انتقادات خود به دولت را در سه فصل مطرح کرد. به گزارش فارس متین فارابی نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی با اشاره به فقدان کلان ایده در دولت گفت: «آقای رئیسجمهور! پیش از انتخابات همین اتحادیه نسبت به ضعف نگاه شما در مسائل کلان کشور هشدارهایی را مطرح کرد که امروز شاهد تحقق آن هستیم... . در برخی موارد شاهد هستیم که حرف و عمل دولت با هم نمیخواند؛ مثلا میبینیم رئیسجمهور اصول دوازدهگانه مقابله با فساد اداری-اقتصادی را ابلاغ میکند و وعده حل مشکل تعارض منافع را میدهد؛ اما انتصاباتش در وزارت بهداشت و بانک مرکزی خلاف آن اصول ابلاغی است. حتی بعضا اتفاق میافتد که آقای رئیسجمهور شب از ایدههای راستگرایانه دفاع میکند و صبح به چپگرایانهترین شیوه ممکن عمل میکند. مثلا رئیسجمهور، امروز در جلسه با اقتصاددانان در رابطه با حجم عظیم یارانه پنهان و لزوم حذف آن صحبت میکند و فردا مصوبه افزایش قیمت خودرو را لغو میکند. آقای رئیسی این را بدانید که نمیشود همه کارهای خوب را با هم انجام داد، شما مجبورید که از بین ایدهها و افراد موجود دست به انتخاب
بزنید و سکان را به دست یک نفر بسپارید. هر روز که این تصمیمگیری به تعویق میافتد، موجب ضرر کشور است... . علاوه بر حوزه اقتصاد به نظر میرسد در حوزه سیاست داخلی نیز برنامه و دیدگاه مدونی ندارید؛ اساسا تا امروز هیچ صحبتی از این نشده که ایده مردمیسازی میخواهد چه نمودی در سیاست داخلی داشته باشد. آیا برای تحقق ایده مردمیسازی به تقویت تشکلگیری کارگران و مستضعفان فکر میکنید یا به دنبال اصلاح در ساختار احزاب هستید؟ آقای رئیسی چه برنامهای در سر دارید؟... . در رابطه با بحث شفافیت باید مجددا اجرائینشدن ماده ۲۹ قانون برنامه ششم توسعه را یادآوری کنیم و این نکته را عرض کنیم که اتخاذ استراتژی مقاومت با حقوقهای نجومی و غیرشفاف همخوان نیست که رفع این مشکل نیاز به یک دستور انقلابی به دور از تعارفات دارد تا یک بار برای همیشه بساط زیادهخواهی اقشاری خاص از کیسه بیتالمال برچیده شود. ادامه این فاصله نجومی بین حقوق اقشار مختلف بدونشک چهره دولت را مخدوش خواهد کرد... . کثرت پستگرفتن شخصیتهای سیاسی غیرمتخصص در این دولت مایه ناامیدی است. امروز پرسش ما این است که آیا قرار است همه این وزرا و رؤسا به مدت چهار سال با خاطر
جمع سر کار باشند یا دولت، سازوکاری جهت پالایش این مدیران در نظر گرفته؟ یا اینکه قرار است مطابق با مصالح سیاسی و روحیه تعارفی رئیسجمهور که در مسئولیتهای قبلی نیز مشهود بوده، تغییری در وضعیت مدیران صورت نگیرد؟ امید است که حضرتعالی در این رابطه تدبیری بیندیشید و سازوکار پالایش مدیران را به طور شفاف مطرح کنید».
محمدحسین کاظمی، دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان هم خطاب به رئیسی گفته است: «آقای رئیسی! شکافهای حاصلشده با مدیریت ژنرالهای تکنوکرات باعث ناامیدی و بعضا بروز اعتراضات بحق مردم در بسیاری از سطوح شده است. حق اظهارنظر، پاسخگویی مسئولان، ثبات سیاسی، کارایی دولت و کنترل فساد جزء مؤلفههای اصلی یک حکمرانی خوب است که مردم انتظار دارند این تحول ساختاری و تحقق این مؤلفهها را در دولت انقلابی سیزدهم شاهد باشند... . آقای رئیسجمهور! مردم دیگر تحمل التهاب و تصمیمات خلقالساعه را که موجب کاهش قدرت خریدشان میشود، ندارند و آنچه بعد از صد روز از دولتتان مردم را نسبت به آینده اقتصاد نگران میکند، مشخصنبودن برنامههای اقتصادی و بودن صاحبنظرانی با نظریههای مختلف در تیم اقتصادیتان است. همانطورکه مستحضرید، ماشین اقتصاد میتواند فقط با یک راننده به مسیر خود ادامه دهد. حضرتعالی با توجه به مؤلفههای اقتصادی کشور به دشواریها و ناهمواریهای مسیر واقف بودید و باوجوداین برای گرهگشایی از مشکلات مردم، بهبود وضعیت اقتصادی و سروساماندادن به بازار سرمایه و ارز، وعدههایی را دادهاید. پس آقای رئیسی مردم از شما
تابلوی قرمز بورس و دلار ۳۱ هزار تومانی را برنمیتابند... . ابقای افراد مسئلهدار در مناصب کلیدی در برخی وزارتخانهها و در استانداریها سبب کاهش انگیزه نیروهای انقلابی شده است. آقای رئیسی در شرایط جنگ اقتصادی و در شرایطی که شاهد بحرانهای اجتماعی و شکافهای فرهنگی هستیم، تعلل در انتصابات قابل قبول نیست. تعیین تکلیف کنید یا سریعتر انتصاب کنید یا ابقا... آقای رئیسی! متأسفانه امروز شاهد آن هستیم که از پتانسیل زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی استفاده نمیشود و عملا به حاشیه رانده شدهاند؛ درصورتیکه بسیاری از بانوان شایستگیهای لازم جهت ورود به تصمیمگیریهای کلان کشوری را دارند که خواستاریم در انتصابات و تصمیمگیریهای خود از بانوان متخصص و صاحبنظر برای حل مسائل و نقشآفرینی بهره بگیرید... . آقای رئیسی مردمیبودن و بودن در جمع اقشار مختلف مردم خوب است و باعث تقویت سرمایه اجتماعی نظام میشود؛ اما وعدههای بدون کارشناسی و تعیین زمان برای تحقق وعدهها در بین مردم که با توجه به شرایط اقتصادی کشور امکان تحقق ندارند، چیزی جز عصبانیترشدن مردم و ناامیدی آنان و نابودشدن سرمایه اجتماعی نظام نخواهد داشت».
دو روز پیش هم سیدامیرمحمد حسینی، نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، خطاب به قالیباف در دانشگاه شهید بهشتی گفته بود: آقای رئیس یک بار برای همیشه تکلیف خود را با اطرافیانتان روشن کنید. آیا نمیخواهید به شائبههای موجود درمورد انتصابات خود چه در مجلس و چه در شهرداری پاسخ دهید؟ مردم از شما بهعنوان رئیس مجلسی که با شعار انقلابیگری پای کار آمده، انتظار ویژهای برای ازبینبردن ساختارهای معیوب گذشته دارند؛ اما عملکرد یکسالو نیم گذشته شما، به تحقق این انتظار کمکی نکرده است... . چرا اینگونه به نظر میرسد که راه پاستور از بهارستان می گذرد؟ آیا شأن نظارتی نمایندگان مجلس در این است که مدیر معرفی کنند؟ آیا احداث ستاد انتخاباتی در مجلس بیطرفی که باید ناظر رفتار دولت باشد، صحیح است؟ آیا شأن نماینده مجلس دیدهشدن در راهرو وزارتخانهها برای لابیگری است؟ با همه اینها و بیشتر، باز هم مجلس در رأس همه امور است؟... سؤال اینجاست که تا چه زمانی شعار شفافیت باید دستاویزی برای ورود به مجلس باشد؟ آقای رئیس دریافتیهای نمایندگان بابت مواردی مانند حق همراه یا حق دفتر، واقعا صرف چه میشود؟ چرا اسناد اینگونه
هزینههای اضافی منتشر نمیشود؟ یا چرا باید نمایندگان بابت تصویب برنامه و بودجه پاداش اضافی دریافت کنند؟ مگر نه این است که این جزء وظایف آنان است؟ آقای رئیس طرح رتبهبندی معلمان به کجا رسید؟ چشمان یک میلیون انسانی که آینده فرزندان این مملکت را رقم میزنند، به دست شماست؛ ولی هنوز که هنوز است، فرایند و سازوکار این طرح مشخص نیست...». آیا جنبش دانشجویی حتی در غیاب طیفهای مستقل، اصلاحطلب و دیگر فعالان دانشجویی در حال پوستاندازی است؟