|

فهرست بلند ممنوعه‌های عرفی

پیام پنهان شهر به زنان

در این سال‌ها، آرام‌آرام فهرست ممنوعه‌ها کوتاه‌تر شده است. کارشناسان حوزه شهری می‌گویند ممنوعه قانونی نداریم، بیشتر شهر آماده حضور زنان نیست. اما زمانی نه دوچرخه‌سوار خانم در شهر می‌دیدیم و نه خبری از زنان در بیلبوردهای شهری بود. بسیاری از زنان از حضور در فضاهای شهری پرهیز داشتند.

پیام پنهان شهر  به زنان
نورا حسینی خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

 در این سال‌ها، آرام‌آرام فهرست ممنوعه‌ها کوتاه‌تر شده است. کارشناسان حوزه شهری می‌گویند ممنوعه قانونی نداریم، بیشتر شهر آماده حضور زنان نیست. اما زمانی نه دوچرخه‌سوار خانم در شهر می‌دیدیم و نه خبری از زنان در بیلبوردهای شهری بود. بسیاری از زنان از حضور در فضاهای شهری پرهیز داشتند. زمین‌های ورزشی تنها در انحصار آقایان بود و خانم‌ها در ساعاتی از روز از شهر غیب می‌شدند. خیابان‌های تاریک، پل‌های محصور‌شده در تابلوهای تبلیغاتی و شمشادهایی که پیاده‌روها را برای زنان ناامن کرده بود، بخشی از دلایل این غیبت طولانی بود. تعداد زنانی که لذت خلوتی شب‌های تهران را برده‌اند، بسیار کمتر از زنانی است که فقط روزهای پرشتاب و پرازدحام تهران را تجربه کرده‌اند. نفیسه آزاد، جامعه‌شناس شهری، به «شرق» می‌گوید: «قانونی نداریم که به شکل مستقیم مانع از حضور زنان در شهر باشد. ممنوعه‌ها در شهر روی کاغذ نیست». از نظر او این شهر [تهران] پذیرای حضور زنان نیست؛ چه از لحاظ سرانه‌ها و کالبد و چه در زمینه احساس امنیت برای حضور و فعالیت در شهر. او مثال می‌زند: در قانون به ممنوعیت ورزش زنان در فضاهای عمومی اشاره‌ای نشده است، اما زنان نمی‌توانند در فضاهای روباز عمومی ورزش کنند. چند درصد از فضاهای عمومی شهری چمن‌های روباز هستند که فقط استفاده مردانه دارند؟ شاید زیر 10 درصد زنان بتوانند با لطایف‌الحیلی از فضاهای باز عمومی شهری برای ورزش استفاده کنند. شهر به‌ دلیل نبود امنیت پذیرای زنان نیست. این امنیت با روشنایی معابر، سیستم حمل‌ونقل عمومی در راسته‌های تجاری و خیابان‌ها تأمین می‌شود. یک زن برای یک راه‌رفتن ساده در شهر باید هزارجور حساب‌و‌کتاب با خود بکند. زنان مسئولیت‌های متنوعی دارند از نگهداری کودکان، سالمندان، خرید روزمره و... که باعث استفاده متنوع آنها از شهر هم می‌شود، اما نه سیستم حمل‌ونقل عمومی، نه پیاده‌روها و معابر و نه امکانات دیگر عمومی شهری برای استفاده از آنها طراحی نشده است؛ از ارتفاع پله‌های وسایل حمل‌‌ونقل عمومی تا پل‌هایی که روی جوی‌های آب قرار دارد و پیاده‌روهایی که مناسب مادرانی که کالسکه دارند، نیست. این شهر اساسا برای مردان جوان سالم طراحی شده است.

‌چرا پای زنان محکم‌تر به زمین چسبیده است؟

آزاد ادامه می‌دهد: زنان شاغل نمی‌توانند از بخشی از خدمات عمومی استفاده کنند؛ مانند خدمات ورزشی که معمولا در ساعات کاری ویژه زنان است و مدیریت شهری برنامه‌ریزی‌‌ای برای استفاده از این امکانات عمومی برای زنان شاغل ندارد. البته اطلاع من مربوط به تهران است؛ هرچند به‌ نظر نمی‌آید در شهرهای دیگر وضعیت بهتری داشته باشیم. او تأکید می‌کند: زنان ممنوعیت قانونی برای حضور در شهر ندارند اما سیاست‌گذار شهری باید بتواند ممنوعیت‌های عرفی را طوری در نظر بگیرد و عقب براند که منجر به نادیده‌گرفتن زنان و حذف خدمات برای آنها در شهر نشود؛ از حضور در پارک و ورزش‌کردن در فضای عمومی و حتی راه‌رفتن در پیاده‌رو و موضوعات زیاد دیگری که زنان در فضاهای شهری آن را تجربه می‌کنند.

این جامعه‌شناس شهری درباره اینکه در دوره‌هایی فضا به نفع زنان تغییر کرده است، اما دوباره شاهد عقب‌نشینی در این حوزه بوده‌ایم، می‌گوید: به‌ندرت اتفاقاتی افتاده که این تغییرات نیز حاصل تلاش‌های گروه‌های اجتماعی غیر‌رسمی بوده است؛ مانند اینکه زنان یک محله برای ورزش همگانی بخشی از پارک را استفاده کرده‌اند یا برخی از زنان برای تردد از دوچرخه استفاده کرده‌اند. بااین‌حال، به‌صورت نظام‌مند و در راستای حق زنان در شهر این اتفاق‌ها رخ نداده است. اینکه زنان در شهر احساس امنیت کنند که لازمه حضور آنان در فضاهای عمومی است، نیاز به برنامه‌های طولانی‌مدت دارد. هر‌چند این موضوعات در برنامه‌های پنج‌ساله توسعه با تمرکز بر خانواده آمده است اما واقعیت آن است که باید دید بودجه پیش‌بینی‌شده در این موارد چگونه هزینه شده است. آزاد همچنین به فعالیت سراهای محله که بیشتر کاربران آنها زنان هستند، اشاره می‌کند و می‌گوید: خدماتی که در این سراهای محله داده می‌شود، محدود به فعالیت‌هایی خاص است که در عرف زنانه پنداشته می‌شود؛ مانند کلاس‌های آموزشی کودکان و... که از نظر زمانی محدود به صبح تا ظهر است و در ساعات دیگر جنس خدمات تغییر می‌کند. او به چالش‌هایی که در جابه‌جایی در شهر وجود دارد، اشاره می‌کند و می‌گوید: شکاف جنسیتی در بهره‌مندی از سرمایه‌های اقتصادی و هم‌زمان محدودیت‌های دیگر زنان که فرهنگی یا قانونی است، باعث می‌شود پای زنان بیشتر به زمین بچسبد و آنها کمتر از خدماتی که در مناطق دیگر شهر وجود دارد، استفاده کنند. برای مثال سینماهای تهران در بخش‌های خاصی از شهر متمرکز شده‌اند. مشکل جابه‌جایی در شهر باعث می‌شود زنان کمتر از این امکانات استفاده کنند؛ زیرا هم پول کمتری دارند و هم در ساعاتی از روز امنیت کمتری دارند و وظایف خانواده آنها را محدودتر کرده است. درست است که این محرومیت‌ها در طبقات مختلف وجود دارد اما زنان در همین طبقه‌بندی‌ها محروم‌تر هستند.

‌شهری که برای زنان طراحی نشده است

محمد‌کریم آسایش، پژوهشگر و کنشگر شهری نیز در این رابطه به «شرق» می‌گوید‌: ممنوعه‌های زنان در شهر را می‌توان در چند سطح دید. نخست انکار زنان است. این انکار جنبه‌های مختلفی دارد؛ از حرکت، از احساس راحتی بدن (مثلا لم‌دادن یا خوابیدن یا کش‌آمدن بدن)، یا ممنوعیت آواز زنان در فضای عمومی هم جزئی از انکار بدن است. حال این جدا از بحث پوشش است. دوم قلمروگذاری و تفکیک جنسیتی و جداشدگی است؛ رویکردی که برای زنان جا تعیین می‌کند و اگرچه اجباری ظاهری در کار نیست‌ اما به‌صورت ضمنی فقط برای زنان در قلمروی‌شان امنیت قائل است. سوم، مسئله درهم‌تنیدگی نابرخورداری زنان از فضای شهری با میزان نابرخورداری از اشتغال رسمی، درآمد پایدار، مالکیت خودرو، مالکیت مسکن و با نابرابری در ساختار خانواده و نابرابری در ساختار اداری و سیاسی است. می‌دانیم که ایران سه رتبه آخر شکاف جنسیتی در جهان است. در‌واقع مسئله فقط تردد زنان در شهر نیست‌ بلکه حق مداخله و مصرف فضا هم هست.

این کنشگر شهری ادامه می‌دهد‌: بعد دیگر، مسئله عدم تناسب طراحی‌ها با آناتومی و ارگونومی زنان و همچنین نیازهای زیستی آنهاست؛ از مسئله سرویس بهداشتی گرفته تا نیازهای مادران. وقتی شهرها به این نیازها پاسخ نمی‌دهند یا طراحی‌ها با آن مغایرت دارند، در عمل زنان از شهر حذف می‌شوند. مسئله فقط حق صوری حضور در شهر نیست، مسئله امکان واقعی حضور در شهر است.

به گفته آسایش، بحث ناامنی فضاهای شهری هم جنبه دیگری است. ناامنی البته فقط برای زنان نیست‌ اما می‌دانیم که خشونت جنسی عمدتا متوجه زنان است. همین‌طور بعد روانی ناامنی نیز مهم است. این حس ناامنی در عادی‌ترین مواجهه‌ها با شهر هم هست. سال ٩۴ صبا زواره‌ای پرفورمنسی داشت تحت عنوان «اندربیرونی» که در آن دو بخش داشت؛ نخست توزیع پرسش‌نامه‌ای که درباره مواجهه‌ها با شهر بود که در آن جنسیت ذکر نمی‌شد و سپس پخش تصادفی پرسش‌نامه‌های پر‌شده افراد بین همدیگر که افراد از پاسخ‌ها می‌فهمیدند طرف مقابل مرد است یا زن و دوم پخش فیلم کوتاهی از حضور عادی زنان در شهر. فیلم خیلی عادی بود و اصلا موقعیت‌های ویژه‌ای را نشان نمی‌داد‌ اما حس ناامنی کاملا در فیلم مشهود بود. بنابراین مسئله ناامنی فضاهای شهری یک حصار نامرئی برای حضور زنان در شهر است که شدت آن ورای تصور است.

‌نام زنان در معابر شهری

اما مدیران شهری در هر دوره نگاه متفاوتی برای رفع تبعیض‌ها دارند، در دوره‌ای بوستان‌های زنانه ایجاد می‌شود، در دوره‌ای تلاش می‌شود فضاهای عمومی امن و مناسب‌سازی شود و در دوره‌ای نیز برای امنیت زنان بوستان‌های محلی را حصارکشی می‌کنند و ورود آقایان را ممنوع می‌کنند.

زهرا نژاد‌بهرام، عضو هیئت‌رئیسه شورای پنجم شهر تهران، معتقد است که در دوره مدیریت پنجم شهری تلاش‌های زیادی برای رفع موانع حضور زنان در شهر تهران شد.

او به طرح امنیت زنان در فضاهای شهری اشاره می‌کند که دو هدف افزایش امنیت زنان در عرصه‌های شهری و حذف فضاهای بی‌دفاع شهری را دنبال می‌کرد و در راستای آن دو هزار فضای بی‌دفاع شهری شناسایی و منطقه 10 به‌عنوان منطقه پایلوت اجرای آن پیش‌بینی شد.

این عضو سابق شورای شهر تهران در ادامه به «شرق» می‌گوید :‌در برنامه پنج‌ساله سوم هم به موضوع امنیت زنان در شهر پرداخته شد و هم امنیت کارکنان زن شهرداری. در کنار این فعالیت‌ها اقدامات فرهنگی دیگری نیز مانند نام‌گذاری معابر پایتخت به نام زنان فرهیخته در همه عرصه‌های فرهنگی، هنری، ورزشی، علمی و... همچنین حضور زنان در بیلبوردهای شهری از دیگر اقدامات دوره گذشته بود. او یادآوری می‌کند بیلبورد خیابان ولیعصر در جام جهانی دوره گذشته که تصویری از زنان در آن نبود و با اعتراض شورای شهر این بیلبورد اصلاح شد.

به گفته نژادبهرام تلاش برای افزایش ظرفیت استفاده زنان از فضاهای شهری با مناسب‌سازی این فضاها، ایمن‌سازی پل‌های عابر پیاده و نورپردازی فضای‌های تاریک و... بخش دیگری از این تلاش‌ها بود.

‌مصادیق تبعیض کمتر شده است

او پیش‌از‌این در نشست زنان و فضاهای بی‌دفاع شهری که در اسفند سال 99 برگزار شد، درباره تبعیض‌هایی که به زنان در فضاهای شهری تحمیل می‌شود، گفته بود: ‌وقتی‌ که زنان در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری شرکت ندارند، طبیعتا دغدغه‌های آنان کمتر دیده می‌شود. وقتی‌ که زنان در عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند، از دغدغه‌های زنانه به‌عنوان کسانی که در شهر زندگی می‌کنند، استفاده می‌کنند. فضاهای بی‌دفاع شهر در عرصه شهرسازی و در عرصه شهرها یک مقوله جدید نیست؛ اما وقتی‌ که مسئله امنیت زنان مطرح می‌شود، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد و تبدیل به یک دستورالعمل جدی می‌شود. شهر و تمام ابعاد آن از‌جمله قانون و کالبد، روابط اجتماعی و تصمیم‌گیری‌هایش برای همه است، برای من در عرصه کالبد، آنجاست که شما تصویر زن را بر چهره شهر ببینید. به یاد دارم سازمان زیباسازی برای قهرمانی فوتبال و ورزشکاران فقط از تصاویر مردانه استفاده کرد، اعتراض کردیم و بعد تصاویر زنان قهرمان ایران با رعایت شئونات شرعی، به بیلبوردها رفت؛ یعنی باورمان شد که زنان هم شهروندان این شهر هستند و می‌توانند موفقیت‌های‌شان را به نمایش بگذارند. کارهای زیادی در این عرصه کردیم؛ اما حساسیت‌های جنسیتی زیاد بود. زنان شورا (پنجم) روی بعضی از مسائل تأکید دارند؛ از‌جمله وقتی نام‌گذاری می‌شود، می‌گوییم چند تا از این نام‌گذاری‌ها به نام زنان است؟ و نسبت به این موضوع حساسیت نشان می‌دهیم. پس آنهایی که قرار است در حوزه نام‌گذاری تمرکز کنند، به دنبال شهدای زن می‌روند تا نام شهدا را بر معابر بگذارند. آنها در نام‌گذاری به دنبال نام شعرا و هنرمندان زن می‌روند. این دغدغه برای‌شان به وجود می‌آید.

یا وقتی موضوع امنیت مطرح می‌شود؛ چون می‌دانم مصوبه‌ای درباره پل‌های عابر پیاده وجود دارد و چارچوبی برای آن تعیین‌ شده که دیواره‌های تبلیغاتی تا انتها نیاید یا دو طرف پل‌ها تابلوهای تبلیغاتی زده نشود، ورود می‌کنم؛ زیرا این مصوبه کمتر رعایت شده یا کم‌توجهی شده است. با ورود ما به این موضوع از مدیریت شهری خواسته شد تا به مصوبه عمل شود. ما از سازمان زیباسازی خواستیم تمام المان‌های تبلیغاتی و تابلوهای تبلیغاتی را با در‌نظر‌گرفتن این دستورالعمل انجام دهد. به خاطر همین شما هیچ پل عابر پیاده در این لحظه در تهران نمی‌بینید که فاصله‌اش از زمین این المان‌های تبلیغاتی حداقل نیم‌متر باشد؛ یعنی نظارت اجتماعی را اعمال کردیم. امکان ندارد شما یک تابلوی تبلیغاتی دوطرفه در پل‌های عابر پیاده ببینید. در گذشته پل‌های عابر پیاده هم از طرف جنوب به شمال، هم از طرف شمال به جنوب، هم از غرب به شرق، هم از شرق به غرب تابلو بود، شما اصلا نمی‌توانید ببینید چه کسی روی پل است؛ ولی الان یک‌طرفه است.

نژادبهرام این سخنان را در سال پایانی فعالیت شورای شهر پنجم بیان کرده و معتقد بود تهران شهر تبعیض‌آمیز است؛ اما مصداق تبعیض کمتر شده و در توضیح آن گفته بود شاید از صد خیابانی که نام‌گذاری می‌شود، سه مورد آن اسم زن باشد یا از صد عنوان سینمایی که نام‌گذاری شده، دو مورد آن اسم زنانه باشد. من نمی‌گویم همه موارد اسامی زنان باشد؛ اما نیمی از جمعیت این شهر زن هستند. چطور در گذاشتن نام‌های‌شان آن‌قدر ابا داریم.

چطور استفاده از نام‌های آنان در معابر عمومی و کانون‌های فرهنگی‌مان سخت است که از آن استفاده کنیم. چطور وقتی اسم‌شان بالا می‌رود، با ‌سختی روبه‌رو می‌شود. اوایل خیلی سخت بود؛ اما الان تصاویر زنان را در بیلبوردهای مختلف به مناسبت‌های مختلف می‌بینیم و آن‌قدر این دغدغه وجود ندارد.

‌تهران؛ شهری پدرسالار

بیشتر فعالان حوزه زنان بر آماده‌نبودن فضاهای شهری برای حضور زنان تأکید دارند. ندا حاجی‌وثوق، فعال زنان، مدتی پیش در این زمینه به ایسنا گفته بود: صحبت‌کردن درباره فضاهای شهری امری اجتماعی محسوب و با توجه به مقتضیات زمان و شرایط اجتماعی تولید و بازتولید می‌شود، شهرهایی که امروزه به‌ویژه در کشورهای در‌حال‌توسعه با آنها مواجه هستیم، ماهیت پدرسالارانه دارند که در موارد بسیاری نیازها و ارزش‌های زنان در آنها نادیده گرفته شده است؛ چراکه معماری فضاهای شهری به دست مردان انجام شده و زنان در آن نقش چندانی نداشتند.

او معتقد است که این ماهیت پدرسالارانه و نادیده‌گرفتن ارزش‌ها و نیازهای زنان در شهر منجر به کاهش رضایتمندی و مشارکت زنان در شهر و عدم بهره‌مندی یکسان زنان از فضاهای شهری در قیاس با مردان شده است. بر‌اساس قانون، فضاهای شهری به روی همگان باز است؛ اما طبق قانونی نانوشته، زنان در شهرها با پیغام‌های پنهانی مبنی بر عدم اجازه ورود آنها به برخی فضاها روبه‌رو می‌شوند.

‌پیام پنهانی شهر به زنان

در پژوهشی با موضوع افزایش حضور‌پذیری زنان در شهر به قلم مریم طائف‌نیا و ریحانه‌السادات سجاد درباره چالش‌های حضور زنان در شهر آمده است:‌ زنان از‌جمله گروه‌هایی هستند که توجه به ویژگی‌ها و نیازهای‌شان در طراحی عرصه‌های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه‌ها نادیده گرفته شده‌اند. حضور زنان در فضاهای شهری با عوامل متعددی محدود می‌شود. این موانع مشتمل بر مسائل کالبدی فضا، شرایط فرهنگی، اجتماعی و... است. برای تأمین عدالت و برابری، جامعه باید با درک تفاوت در نیازها، موقعیت و اهداف فرد، موانع محدودکننده را رفع کند و به آنها امکان حضور و مشارکت اجتماعی برابر را بدهد.

در این پژوهش به دلایل محدودکننده حضور زنان و تعاملات اجتماعی پرداخته شده است: فضاهای شهری برای همه باز است؛ اما زنان بر‌اساس برخی پیام‌های پنهانی درمی‌یابند که اجازه ورود به بخش‌هایی را ندارند که با مداخلات فیزیکی و اجتماعی – به‌صورت موازی می‌توان محیط عمومی فضاهای شهری را تغییر داد و با این کار میزان بهره‌مندی زنان و درک آنها از محیط پیرامون‌شان را افزایش داده، امکان حضور آنان در شهر را فراهم کرد.

زنان چه به دلیل مسائل فرهنگی یا عدم احساس امنیت، ساعات محدودتری را می‌توانند در بیرون از خانه سپری کنند و همین خود یکی از محدودیت‌های جدی برای فعالیت اجتماعی و حضور آنان در فضاهای شهری است.

در این مطالعات برای تأمین نیاز امنیت زنان بر حیات شبانه شهری، احیای محلات در هسته‌های تاریخی، اولویت عبور‌و‌مرور پیاده در طراحی شهری، افزایش مشارکت زنان در برنامه‌ریزی و طراحی و معرفی موضوعات مرتبط با جنسیت، ارتقای سواد فرهنگ شهروندی، برنامه‌هایی مانند طرح‌های حمل‌ونقل امن زنان، فضاهای باز امن زنان، کاربری‌ها و فعالیت‌های ناشی از آنها، خوانایی فضاهای شهری، مراقبت‌های طبیعی و مصنوعی، تقویت تصویر ذهنی جمعی در فضا و توجه به شهرت (خوش‌نامی) فضاها تأ‌کید شده است.