شکستهایی در ورزش وجود دارند که تلخی آنها هرگز فراموش نمیشود؛ زخمهایی به عمق تاریخ. یکی از این باختهای تلخ ورزش ایران، به نام حسن یزدانی در المپیک 2020 توکیو نوشته شده است. طبیعی است که بخش عمدهای از تلخی این باختهای تاریخی به بزرگی و محبوبیت ورزشکار مغلوب برمیگردد.
شکستهایی در ورزش وجود دارند که تلخی آنها هرگز فراموش نمیشود؛ زخمهایی به عمق تاریخ. یکی از این باختهای تلخ ورزش ایران، به نام حسن یزدانی در المپیک 2020 توکیو نوشته شده است. طبیعی است که بخش عمدهای از تلخی این باختهای تاریخی به بزرگی و محبوبیت ورزشکار مغلوب برمیگردد. جایگاه حسن یزدانی، وزن شکست او در فینال توکیو را بیشتر از هر باخت دیگری کرد. در کنار جایگاه خودِ حسن یزدانی باید به نحوه شکست چهره محبوب کشتی ایران پرداخت؛ طلایی که به شکل ناباورانهای در چند ثانیه پرید. خیلیها از ماهها قبل و حتی سالها قبل منتظر این فینال رؤیایی بودند؛ حسن یزدانی، چهره بیبدیل کشتی آزاد ایران، مقابل دیوید تیلور آمریکایی. «جادوگر آمریکایی» پیش از این فینال، دو بار اسطوره ایرانیها را شکست داده بود. همه منتظر دومین طلای حسن بودند. پیروزی یزدانی، او را به اولین کشتیگیر تاریخ ایران تبدیل میکرد که دو طلا در کارنامه داشت. حسن و دیوید با اقتدار خود را به فینال رساندند. ایران آماده یک جشن ملی بود. یک لحظه غفلت اما کاخ رؤیاها را ویران کرد؛ باختی که باورش اصلا آسان نبود. خیلیها اشک ریختند، خیلیها از آن لحظه به بعد دیگر المپیک را پیگیری نکردند. زخمی عمیق، دردی فراموشنشدنی و حسرتی تاریخی. عصر 14 مرداد 1400 یکی از غمانگیزترین ساعات ایرانیها شد؛ یک عزای ملی. این برای اولین بار نبود که یک ورزشکار ایرانی یک فینال مهم را میباخت؛ جنس این باخت اما متفاوت بود. شکست حسن یزدانی با سایر شکستها چه فرقی داشت که تبدیل به یک ماتم سراسری شد؟ بدون تردید محبوبیت یزدانی و انتظار مردم از آن مسابقه، وزن باخت را بیشتر کرد؛ باختی که البته از محبوبیت ورزشکار بازنده کم هم نکرد. در تاریخ ورزش ایران، در المپیک چند باخت مشابه دیگر هم دیده میشود.
حسرت تاریخی تختی
بسیاری از کارشناسان ورزش، این شکست را بزرگترین باخت تاریخ ورزش ایران میدانند؛ شکست غلامرضا تختی در المپیک 1960 رم. غلامرضا تختی، ابرستاره ورزش ایران، برای سومین بار راهی المپیک میشد. او در 22سالگی در المپیک 1952 هلسینکی نقره گرفته بود. تختی چهار سال بعد در المپیک 1956 ملبورن طلایی شد و با یک طلا و یک نقره پرافتخارترین ورزشکار ایرانی محسوب میشد. تختی 30ساله در 1960 با دو مدال المپیک و چندین طلا و نقره جهانی، در اوج شهرت و اقتدار به سر میبرد. تختی در آن روزها محبوبترین ایرانی بود. مردم از چهره محبوبشان فقط طلا میخواستند. آمادگی غلامرضا هم گواه این بود که او بهزودی به دومین طلایش میرسد. غلامرضا در پنج مسابقه ابتدایی، حریفان را یکی پس از دیگری با اختلاف شکست داد. پنج برد مقتدرانه باعث شد تا ایران آماده جشن شود. در آن سالها مسابقات به صورت دورهای برگزار میشد و خبری از فینال نبود. تختی فقط کافی بود در دیدار پایانی در مصاف با «عصمت آتلی» ترکیهای به یک تساوی برسد. روی تشک اما یک فاجعه رقم خورد؛ اسطوره باخت. خوب کارنکردن تختی، هدایت اشتباه مربیان و قضاوت نامطلوب داور یکی از تلخترین روزهای ورزش ایران را رقم زد. طلا بهراحتی به نقره و جشن ملی به عزا تبدیل شد. بیدلیل نبود که کیهان ورزشی تیتر زده بود: «ورزش ایران عزادار شد». مردم به دنبال مقصر میگشتند؛ بعضیها مربیان را متهم میکردند و گروهی داور مسابقه را. این باخت بهراحتی فراموش نشد و حسرتش سالها باقی ماند. دو باخت حسن یزدانی و غلامرضا تختی را شاید بتوان غمانگیزترین باختها دانست؛ اما مرور تاریخ المپیک چند ناکامی مشابه را نیز نشان میدهد.
تعویق شکستهشدن طلسم 28ساله
28 سال در حسرت طلای المپیک. ایران پس از کسب طلا در المپیک 1968 مکزیکوسیتی دیگر نتوانسته بود در ادوار المپیک به طلا برسد. در این میان چند شکست تلخ هم در فینالها رقم خورده بود؛ مانند باخت منصور برزگر در فینال 1976 مونترال. المپیک 1996 آتلانتا، میدانی بود که همه منتظر پایان ناکامیها با حضور برادران خادم و عباس جدیدی بودند. جدیدی خود را به فینال رساند. این نبرد البته اولین فینال ایران بعد از انقلاب اسلامی محسوب نمیشد. عسکریمحمدیان پیش از این در فینالهای 1988 و 1992 حاضر بود؛ در هر دو فینال اما انتظار طلا از او زیاد نبود. همه این بار منتظر طلای جدیدی بودند. عباس در آتلانتا بسیار سرحال نشان میداد. او حتی «لری خابلوف»، برنده چندین مدال طلای المپیک و جهان را بهراحتی شکست داده بود و ایران منتظر برپایی جشن ملی بود. جدیدی در فینال مقابل کورت انگل آمریکایی قرار گرفت و پس از تساوی در وقت قانونی و اضافه، با رأی داوران بازنده اعلام شد. جدیدی شدیدا به قضاوت معترض بود، او اعتقاد داشت داوران طلا را به ورزشکار میزبان تقدیم کردند. ایرانیها حسابی از داور عصبانی بودند و عنوان میکردند که حقکشی صورت گرفته است. رسول خادم فردای آن شب تلخ، یک طلای تاریخی دشت کرد. طلسم 28ساله سرانجام شکست و همین اتفاق مهم کمی باخت جدیدی را کمرنگ کرد.
از حیدری تا عبدولی
باختهای تلخ معمولا در فینالها رقم میخورد. وقتی نام کشتی به میان میآید، البته ماجرا کمی متفاوت میشود. به دفعات شکستهای ستارگان کشتی ایران پیش از فینال هم روزهای تلخی رقم زده است؛ از غلامرضا تختی، ابراهیم جوادی و ... در سالهای دور گرفته تا امیررضا خادم، علیرضا سلیمانی و... در بعد از انقلاب. این ورزشکاران در شرایطی که امید زیادی به آنها بود، قبل از فینال شکست خوردند. یکی از این باختهای تلخ قبل از فینال در المپیک 2004 رقم خورد؛ جایی که علیرضا حیدری از کسب طلا بازماند. علیرضا در المپیک 2000 سیدنی هم شانس مدال بود، ولی دستش خالی ماند. او در المپیک ۲۰۰۴ آتن دست به کار بزرگی زد و سرانجام موفق شد «الدار کورتانیدزه» گرجستانی را شکست دهد. پیروزی حیدری مقابل کورتانیدزه در شرایطی که او در حین مسابقه از حریف صاحبنامش عقب بود، آنقدر برای ایرانیها شیرین بود که همان موقع آن را جشن گرفتند. همه یک طلا را برای حیدری کنار گذاشتند. علیرضا در نیمهنهایی از «ماگومد ابراگیموف» کشتیگیر روسیتبار ازبکستان شکست خورد؛ مسابقهای که با قضاوت بحثبرانگیز داور همراه بود و یک باخت تلخ را برای ایرانیها رقم زد. چهار سال بعد ناکامی حمید سوریان، نابغه کشتی فرنگی جهان، یک تلخی مهم قبل از فینال را خلق کرد. المپیک 2012 لندن با اینکه با درخشش فراتر از تصور فرنگیکاران ایرانی و کسب سه طلا همراه شد، یک باخت تلخ را در این تیم ثبت کرد؛ سعید عبدولی که بسیار آماده نشان میداد. در مسابقه او با «استیو گنو» فرانسوی، اتفاقات عجیبی رقم خورد؛ عبدولی و تمام ایرانیها شدیدا اعتقاد داشتند «ایهار برل»، داور بلاروس، قضاوتی نادرست و یکطرفه داشته است. کار به اعتراض رئیسجمهور ایران هم کشید. این در حالی بود که فدراسیون جهانی کشتی تأکید کرد قضاوت داور درست بوده است.
پایان بدون مدال نابغه
فرنگیکاران ایرانی پس از درخشش در 2012 در المپیک 2016 روزهای خوبی نداشتند؛ باختهای تلخ قهرمانان المپیک 2012 آنقدر سنگین بود که اشکهای محمد بنا، سرمربی تیم ملی فرنگی را هم درآورد. در این میان باز هم همه نگاهها به حمید سوریان بود. دارنده هفت طلای المپیک و جهان قصد داشت با صید طلای هشتم به دوران حرفهای خود پایان دهد. باخت سوریان و درازکشیدن او روی تشک موجب شد دوران پرافتخارترین کشتیگیر ایران با ثبت یک صحنه تلخ به پایان برسد.
شب جنجالی سلیمی
کشتی، ورزش اصلی ایران در ادوار المپیک بوده و طبیعی است که بیشتر خاطرات تلخ و شیرین در کشتی رقم بخورد. از طرفی کشتی ورزشی است که فینال و مسابقه رودررو دارد و همین موضوع شیرینی برد و تلخی باخت را دوچندان میکند. با این وجود، در تاریخ وزنهبرداری ایران هم چند ناکامی تلخ دیده میشود؛ از طلانگرفتن محمد نامجو در المپیک 1952 هلسینکی گرفته تا مصدومیت تلخ شاهین نصیرینیا در المپیک 2000 سیدنی. نصیرینیا، قهرمان 1999 جهان بود و شانس اول کسب طلا در سیدنی بهشمار میرفت. یک آسیبدیدگی ولی پایانی بود بر تلاش شاهین روی تخته المپیک 2000. اتفاق عجیب اما در المپیک 2016 ریودوژانیرو رقم خورد. وزنهبرداری ایران در حال تجربه یک المپیک رؤیایی بود. کیانوش رستمی ابتدا با شکستن رکورد جهان، قهرمان 85 کیلوگرم شد. سهراب مرادی هم یک روز بعد بهراحتی به طلای 94 کیلوگرم رسید. همه حالا منتظر مدال بهداد سلیمی، قهرمان المپیک 2012 بودند؛ اما جنجالی تاریخی در رقابتهای فوقسنگین رقم خورد؛ جایی که وزنههای بهداد سلیمی در دوضرب پذیرفته نشد. بهداد در رقابت با «لاشا تالاخادزه»، اعجوبه گرجستانی، در یکضرب با 216 کیلوگرم اول شده و رکورد جهان را شکسته بود. در دوضرب اما حرکات او از سوی داوران پذیرفته نشد و این وزنهبردار صاحبنام ایرانی از جدول مسابقات حذف شد. اعتراض تیم و هواداران ایران آنقدر شدید بود که کار به دخالت پلیس برزیل کشید. اعتراضهای شدید در فضای مجازی هم یک جنجال جدید به پا کرد. ماجرای سعید عبدولی تکرار شد و در نهایت نتیجه این همه اعتراض حقیقی و مجازی برای ایرانیها چیزی نبود به غیر از اینکه مجبور به عذرخواهی شدند.
تنها باخت تیمی
حضور ایران در ورزشهای تیمی المپیک بسیار کمرنگ بوده است. چند حضور جستهوگریخته در بسکتبال، فوتبال و والیبال، تنها حضورهای ایران در ورزشهای تیمی بزرگترین رویداد ورزشی جهان است. ایران طبیعتا هرگز در این رشتهها یک مدعی المپیک نبوده که باختهایش خیلی تلخ قلمداد شود. المپیک 2020 اما یک شکست تلخ را برای والیبال ایران ثبت کرد. والیبالیستهای ایرانی با رؤیای تاریخسازی راهی توکیو شدند. برد ارزشمند در بازی اول مقابل لهستان مدعی، این خوشبینی را پیش آورد که موفقیت در پیش است. با توجه به گروه ایران تصور نمیشد این تیم از گروه خود نتواند صعود کند. باخت عجیب مقابل کانادا کار را به روز آخر کشاند. ایران برای صعود به برد مقابل ژاپن نیاز داشت. پیروزی در دسترس بود، اما یک باخت تلخ 3 بر 2 پایانی شد برای رؤیاپردازی نسل طلایی والیبال ایران.
خوانش سلمان ظاهری
ارسال نظر