مارادونا دست خدا
سفری به دل تاریخ داشته باشیم و به بازنگری زندگی مردی بپردازیم كه پر از تناقض و پارادوكس است. نابغهای كه زندگی آشفته و پر از جنجال و حواشی را سپری میكند. زندگی زناشویی ازهمگسیخته، اعتیاد به مواد مخدر، كتكزدن خبرنگاران و بستریشدن در بیمارستانهای مخصوص روانپریشان، اتخاذ مواضع سیاسی افراطی و چندین مسئله دیگر كه در میان این همه سیاهی هنوز زندگیاش بر همان مدار میگذرد.
امیر حاجرضایی
در خبرها آمده بود كه «پائولو سورنتین» فیلمساز ایتالیایی برنده جایزه اسكار، خود را برای ساختن فیلمی با نام «دست خدا» آماده میكند، نام فیلم ما را از پرده نقرهای سینما به مستطیل سبز فوتبال میبرد، گواینكه این فیلم هیچ ربطی به جهان فوتبال ندارد و در ژانر و گونهای دیگر ساخته میشود، اما برای ما وسیلهای میشود تا سفری به دل تاریخ داشته باشیم و به بازنگری زندگی مردی بپردازیم كه پر از تناقض و پارادوكس است. نابغهای كه زندگی آشفته و پر از جنجال و حواشی را سپری میكند. زندگی زناشویی ازهمگسیخته، اعتیاد به مواد مخدر، كتكزدن خبرنگاران و بستریشدن در بیمارستانهای مخصوص روانپریشان، اتخاذ مواضع سیاسی افراطی و چندین مسئله دیگر كه در میان این همه سیاهی هنوز زندگیاش بر همان مدار میگذرد.
او متولد 30 اكتبر 1960 در بوئنوسآیرس و زننده گل قرن در مقابل انگلستان است، اما این مرد چهره ماندگاری در تاریخ كشورش دارد. باید به سال 1982 سفر كنیم، سفری ذهنی برای زدودن گردوغبار روزگاراز چهره مردی كه بین افتخار و ویرانی دومی را انتخاب كرده است. 38 سال پیش در دوم آوریل 1982 بهدنبال اشغال جزایر فالكلند بهدست دولت آرژانتین كه به زبان اسپانیایی «مالویناس» خوانده میشود، خانم تاچر نخستوزیر وقت انگلستان برای بازپسگیری این جزایر وارد جنگ با آرژانتین شد. جنگی كه 74 روز طول كشید و به مرگ 255 بریتانیایی و 649 آرژانتینی منجر شد. این جنگ با حمله و اشغال جزایر آرژانتینیها آغاز شد و با شكست و تسلیم این كشور به پایان رسید. این شكست موجب سقوط حكومت نظامی آرژانتین به رهبری ژنرال «لئوپولد گالتیری» شد. تحقیر آرژانتین باعث ایجاد یك نوع یأس عاطفی در میان مردم این كشور شد، چهار سال طول كشید تا غرور ضربهخورده و حیثیت لكهدارشده مردم آرژانتین به فراموشی سپرده شود و این «دیهگو مارادونا» بود كه از كشور و مردمش اعاده حیثیت كرد. در جام جهانی 1986 او بدون هیچ ارتشی، وارد قلعه انگلستان شد. گل دوم او كه از سوی فیفا «گل قرن» نامیده شد، میلیونها آرژانتینی را به خیابانها آورد. او با طی مسافتی 60 متری، 9 انگلیسی را یكی پس از دیگری از سر راه برداشت و بعد از عبور از «پیتر شیلتون»، دروازهبان انگلیسی، وارد دروازه این تیم شد. او بدون هیچ رفراندومی پرزیدنت آرژانتین شد. این پیروزی او را تبدیل به یك «قدیس» كرد. عجیب است كه سورنتینو آماده ساخت سریالی برای تلویزیون است كه «پاپ جدید» نام دارد و این نام بیشباهت به وضعیت مارادونا پس از آن مسابقه نفسگیر و تاریخی نیست. او امروز 60 ساله است؛ زمانی كه از او سؤال شد گلی را كه با دست زدی همه دنیا به مدد امواج ماهوارهای از گیرندههای خود دیدند، او آن را «دست خدا» نامید. حیرتانگیز بود كه همه دیدند به جز «بن ناصر» داور تونسی مسابقه. اصولا دست در زندگی مارادونا نقش بسیار مهمی دارد. زمانی كه 10 سال داشت و در خانوادهای بسیار فقیر زندگی میكرد در شبی كه باران بسیار شدیدی میبارید، او زیر باران سیلآسا با توپ مندرس خود مشغول بود؛ ناگهان توپ به داخل چالهای عمیق كه پر از آب بود، افتاد و دیهگوی خردسال برای دستیابی به توپ به درون چاله پرید و در آب فرو رفت و فقط یكی از دستهایش از آب بیرون بود و با فریادی از روی استیصال كمك خواست. او در آستانه غرقشدن بود اما تقدیر او چنین بود كه حیاتش برای روزهای بزرگتر ادامه یابد و گلی كه با دست به انگلستان زد، به سرنوشت این دست، بُعدی افسانهای داد و سرانجام در فینال 1990 جام جهانی ایتالیا وقتی با یك پنالتی مشكوك جام را به آلمانها باختند، با سیمایی كه اشك آن را پوشانده بود و به نوعی به تطهیر این چهره تعبیر میشد، مقابل «ژائوها ولانژ رئیس برزیلی وقت فیفا قرار گرفت. مردی كه با همه سلولهایش به مارادونا نفرت میورزید. زمانی كه برای اهدای جایزه نزدیك او رفت و دستش را برای فشردن دست مارادونا دراز كرد، مارادونا دست خود را عقب كشید و این صحنهای بود كه در پیشگاه تاریخ رخ داد و میلیونها تماشاگر در سراسر دنیا ناظر تحقیر قدرتمندترین شخصیت فوتبالی جهان شدند. یكبار دیگر مارادونا دست خود را نمادی ساخت برای اعتراض به تبعیض و بیعدالتی. «امیر كوستاریكا» فیلمساز برجسته بوسنیایی در مستندی كه به زندگی مارادونا میپردازد، كلیسایی را نشان میدهد كه زوجهای جوان در آنجا زندگی مشتركشان را آغاز میكنند و همانطور كه به كلیسا نزدیك میشویم زمین فوتبالی را میبینیم كه داماد قبل از اینكه وارد كلیسا شود، باید توپی را كه بهسوی او میآید با دست وارد دروازه خالی كند؛ بدون این كار عقد صورت نمیگیرد. همانطور كه همتای ایتالیایی فیلمساز در فیلم خودش تصویری تكاندهنده از مارادونا در یك آسایشگاه روانی نشان میدهد كه پیرامون او بیماران روانی در حركتاند، او با صورتی آماسیده و ورمكرده روی تختخواب است و همسرش با چهرهای اشكبار به او مینگرد. مارادونا به همسرش میگوید اینجا یك نفر میگوید من ناپلئون هستم همه باور میكنند، دیگری میگوید من پاپ هستم، همه باور میكنند اما وقتی من میگویم مارادونا هستم هیچكس باور نمیكند. نابغهای كه خود، مردم را به این باور رساند.