|

افسانه موسیقی شرق

فرانک آرتا

محمدرضا شجریان نیازی به تعریف و تمجید ندارد؛ جایگاه والا و تثبیت‌شده او در موسیقی ایران‌زمین، باعث شده هنر او به «متر» و «معیاری» برای داوری تبدیل شود. به عبارتی، هر‌کسی در وادی پررمز‌و‌راز «آواز ایرانی» به سبک او نزدیک‌تر شود، گویی خوش‌‌عاقبت‌تر است. هرچند او در گستره تاریخ فرهنگ هفت‌هزارساله ایران تکرار‌ناپذیر است، اما ذکر خیر و یادآوری هنر او همواره بر هر ایرانی عاشق هنر واجب است.

اول مهر 1399 استاد محمدرضا شجریان 80ساله می‌شود، اما رسیدن به جایگاه «استادی‌» در طول عمر پربهای او به‌راحتی حاصل نشده است‌. درست است که به گواه همراهان و همکارانش، ‌محمد رضا شجریان از همان دوران کودکی از استعداد ذاتی خدادادی بهره خاصی برده است، اما ممارست، تمرین، ‌تلاش و کوشش‌های بی‌بدیل او در دنیای موسیقی، رمزی است که استاد عاشقانه و عالمانه آن را با طی طریق حاصل کرده است‌. به عبارتی تدقیق در زندگی شجریان گواه این نکته است که گرچه سرشار از استعداد خدادی است، اما با تمرین، ممارست و تلاش به این جایگاه رسیده است. «طی طریق» او در عرصه ادبیات فارسی و غوطه‌ورشدنش در دنیای بیکران اشعار عرفانی، غزلیات و مثنوی و کلا اشعار کلاسیک و نو، هم‌نفس‌شدن با روح بزرگانی همچون حافظ، ‌سعدی، فردوسی، خیام و... همچون اکسیری ناب در جان او جای گرفت و شد توشه راهش و به آن اضافه کنید شناخت انواع ساز و دستگاه و ردیف، مطالعه و پژوهش تاریخ، ‌شخصیت کاریزماتیک، ‌خلق‌و‌خوی مردمی‌،‌ بهره هوشی بالا و ادراک استثنائی‌اش در فهم و تحلیل جامعه پیرامونش و... را. زندگی هنری استاد با موأنست با قرآن آغاز شد. در سال ۱۳۳۱ برای نخستین‌بار صدای تلاوت قرآن او از رادیوی خراسان پخش شد؛ ‌البته با نام مستعار «سیاوش بیدگانی»؛ چون پدر که خود قاری قرآن بود، علاقه داشت نام‌خانوادگی «شجریان‌» با «‌قرآن‌» گره بخورد. به‌قولی این بیت حافظ: «صبح‌‌ خیزی و سلامت ‌طلبی چون حافظ/ هر‌چه کردم همه از دولت قرآن کردم/ گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب/ سال‌ها بندگی صاحب دیوان کردم» احوالات شجریان را نیز حکایت می‌کند. بااین‌حال انس و الفت او با آواز ایرانی و درگیر‌شدن با تاریخ ایران و آشنایی با بزرگان وقت و ردیف‌های موسیقی و... به مرور گوهر هنر او را بیشتر هویدا کرد. کار به جایی رسید که به «مرکز» و «‌مرجعی‌» تبدیل شد تا دیگر بزرگان موسیقی در کنار او حلقه‌ای ایجاد کنند و هنری بیافرینند ماندگار. اصلا گروه‌های موسیقی مثل عارف و شیدا و نام‌آوران دیگری در کنار او توانستند موقعیت موسیقی ایرانی را ارتقا بخشند؛ هر‌چند هریک جایگاه ویژه خود را داشته‌اند. به قول سایه (‌هوشنگ ابتهاج) که درگفت‌وگویی بیان کرده بود، خوش به حال ما که در روزگار شجریان نفس می‌کشیم. همین موضوع باعث شده مردم در سراسر ایران با شنیدن خبر کسالت استاد، با دعا و انرژی مثبت خواستار سلامتی او باشند و اویی که مردم را هیچ‌گاه تنها نگذاشت، ‌مردم هم همواره قدردانش شده‌اند. نقل است بزرگی در برابر این سؤال که «موسیقی شرقی در برابر موسیقی غربی همچون قطره‌ای است مقابل اقیانوس‌» پاسخ داد: «درست است موسیقی شرقی قطره‌ای است، اما قطره اشک»؛ همین قطره اشک عمقی دارد که وصفی برای آن نیست. جالب است یکی از عنوان‌های شایان توجهی که به استاد شجریان در سطح جهانی داده شد، «‌افسانه موسیقی شرق» است که روزنامه ملی کانادا -‌گلوب‌اند‌میل‌- بعد از برگزاری کنسرت استاد در مطلبی این نکته را منتشر کرد. استاد شجریان به «آواز ایرانی‌» معنایی بخشید که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از ما بگیرد؛ مثال زیبای این نکته در فیلم «‌جدایی نادر از سیمین‌» اصغر فرهادی به‌خوبی انعکاس پیدا کرده است؛ آنجا که سیمین هنگام مهاجرت به نادر می‌گوید: «‌من سی‌دی‌های شجریان را با خود می‌برم‌». شجریان متعلق به این خاک است و تنها در همین خاک رشد پیدا می‌کند؛ شجریان را نمی‌توان از ایران جدا کرد. بعد از تحریر: به مناسبت تولد استاد علاقه‌مند بودیم کاری کنیم تا مرکز توجه مخاطبان قرار گیرد؛ به همین دلیل به همت آقای حمید ضا عاطفی، ‌روزنامه‌نگار پیش‌کسوت و پژوهشگر موسیقی و همکاری عطا نویدی، پژوهشگر موسیقی، ‌گفت‌وگویی را که چند سال پیش با استاد -قبل از بیماری- انجام شده بود، منتشر کردیم. امید است مقبول افتد.