لبریز از آواز
عطا نویدی. پژوهشگر موسیقی ایرانی
اول مهر، سالروز 80سالگی استاد محمدرضا شجریان است. هنرمند سرشناسی که بیش از 40 سال تأثیرگذاری انکارناپذیری در موسیقی ایران دارد. گستردگی محبوبیت استاد شجریان در کنار تسلطش بر موسیقی و دقت و وسواس در آثار و ارائه آثاری ماندگار، از او شخصیتی پدید آورده که هر هنرمند، هنرجو و علاقهمند به موسیقی ایرانی نمیتواند به او نگاهی گذرا داشته باشد. نوشتن درباره ظهور هنرمندی مانند شجریان نیاز به بررسی عوامل و علل بسیاری دارد که در این مجال نمیگنجد و قصد هم ندارم به آن بپردازم، اما آنچه انکارناپذیر است، استعداد و هوش ذاتی او به عنوان تأثیرپذیرنده عوامل بیرونی بود تا او را چند دهه در صدر تأثیرگذارترین افراد جامعه ایرانی قرار دهد.
شجریان اواخر دهه 40 با هدف فراگیری و فعالیت در حوزه آواز ایرانی در تهران اقامت گزید و از همان ابتدا از محضر استادان بزرگ موسیقی ایرانی بهره برد. آذر 1346 هنگامی که 27ساله بود، اولین آوازش در قالب برگ سبز شماره 216 از رادیو پخش شد. چند سالی گذشت تا با ارائه آوازهایی ارزشمند و همچنین بروز منش و رفتار هنرمندانهاش توانست نظر استادان برجسته را به خود جلب کند. در آن سالها و زمانی که هنر موسیقی آنچنان که باید او را از رزق دنیا متنعم نمیکرد، هیچگاه پایش نلغزید و آن غرور ذاتیاش ـ که همواره با او بوده استـ را زیر پا نگذاشت و در راه سلامت ثابتقدم ماند؛ و همین شد نقطه قوت شجریان. در زمانهای که خوانندگان میتوانستند یکشبه ره صدساله طی کنند، او در گوشهای آرام ایستاد و قدمهایش را شمرده برداشت و دانش ردیف و آوازش را پربار کرد. بهرهگیریاش از محضر بزرگان، او را با همنسلانی آشنا کرد که دغدغههای مشابهی با او داشتند و همنشینی با همین هنرمندان منجر به فعالیتهایی شد که نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران بودند. آثاری که در دهه 50 در برنامه «گلها» آغاز شد، در جشنهای هنر شیراز و توس ادامه یافت، به چاووش رسید و نقطه پایانی آن، گروههای شیدا و عارف بود؛ و نقش برجسته شجریان به عنوان یک هنرمند مؤلف ـ نه صرفا مجریـ در تمام برهههای ذکرشده غیر قابل انکار است. اما ـ بهزعم نگارندهـ آنچه شجریان را به عنوان یک خواننده توانا و در نهایت استاد آواز ایران مطرح کرد نه برنامههای رادیویی بود، نه کنسرتهایش، نه اجراهای انقلابی و نه حتی آلبومهایش؛ شجریان ساخته و پرداخته ممارست در آوازخوانی است. او از معدود آوازخوانانی بود که از هر فرصتی برای تمرین استفاده میکرد. خانهنشینی چندساله خودخواستهاش بعد از کنسرت دانشگاه ملی در سال 58 و همچنین فراهمنبودن زمینهها برای فعالیت جدی موسیقی در آن سالها، فرصتی بینظیر پدید آورد تا تمرینهایش را بیشتر کند. در سالهای ابتدایی دهه 60 و در خلأ مجامع رسمی هنری، گعدههای دوستانه هنری بیش از پیش شکل گرفت و شجریان در بستر این رخوت و خانهنشینی دست به خلق آثاری زد که بسیاری از آنها آثاری بینظیر در موسیقی ایران است. آثار خصوصی شجریان و هنرمندان همنشین او از شاخصترین نمونههای ارائه ساز و آواز در قرن اخیر است. او گاهی لبریز از آواز بود و چنان که امروزه در آثار خصوصیاش میشنویم در محفلی سهنفره چنان اجرا میکرد که گویی میلیونها مخاطب به آوازش گوش سپرده و چشم به او دوختهاند. خوشبختانه و به لطف دردسترسبودن وسایل ضبط، بسیاری از هنرنماییهای استاد در محافل خصوصی ثبت و ضبط شده و برای آیندگان به یادگار مانده است. شهرت، محبوبیت و مرجعیتش در موسیقی، در تمام سالهای فعالیت خواهناخواه او را به حاشیههای متعدد اجتماعی کشانده که کارنامه او نیز سرشار از آواز و موسیقی و متأثر از تاریخ و احوال مردمان این سرزمین است. شجریان یک آوازخوان تمامعیار و عصاره تمام استادان پیش از خود است. روزهای مصادف با 80سالگی استاد شجریان برای علاقهمندان این هنرمند بزرگ غریب و دلگیر سپری میشود. چند سالی است استاد آواز ایران خاموش در بستر بیماری است و نبض احساس مردمانش با هر خبری از بیمارستان و تیم پزشکی در نوسان است. مردم ایران سکوت خسرو آواز را تاب ندارند و هر دم برای سلامتش دست به آسمان دارند. ادای دین مردم به شجریان گوش فرادادن و دلسپردن به آواز ایرانی و پاسداشت این هنر رو به فراموشی است. شجریان بیش از نیمقرن برای مردمان این سرزمین آواز سر داده و بر ماست که آن را قدر دانسته و بدانیم که یادگاران شجریان تا قرنها مرهم دلهای سوختگان و عاشقان است... چون حافظ، سعدی، فردوسی و... .