گفتوگو با لیلی گلستان به بهانه نمایش آثار مسعود کیمیایی؛
نقاشیهایی با عنصر خیالپردازی
بدون تردید بسیاری از علاقهمندان سینما، بهخصوص ساختههای مسعود کیمیایی از اینکه پس از گذشت سالها شاهد تصاویری از صحنه و پشت صحنه برخی از آثار ماندگار این کارگردان باشند، هیجانزده خواهند شد. این چیزی است که این روزها بسیاری را راهی گالری گلستان میکند.
به گزارش روزنامه شرق، بدون تردید بسیاری از علاقهمندان سینما، بهخصوص ساختههای مسعود کیمیایی از اینکه پس از گذشت سالها شاهد تصاویری از صحنه و پشت صحنه برخی از آثار ماندگار این کارگردان باشند، هیجانزده خواهند شد. این چیزی است که این روزها بسیاری را راهی گالری گلستان میکند. تصاویری دیدهنشده یا کمتر دیدهشده از فیلمهای «رضا موتوری»، «داش آکل»، «بلوچ»، «خاک»، «غزل» و «سفر سنگ». عکسهایی که نهتنها سند تصویری از فیلمهای خاطرهانگیز مسعود کیمیایی است بلکه تغییرات شهری و اجتماعی را که دیگر کارکرد عکس فیلم است، در این فریمها میبینیم.
لیلی گلستان که این روزها در گالریاش میزبان مخاطبان نمایشگاه «غزل غزلهای کیمیایی» است درباره ایده برگزاری این نمایشگاه به «شرق» گفت: «دو سال پیش، قبل از کرونا، دو پسر جوان (سینا خزیمه و مانی رضایی) از مشهد با من تماس گرفتند و از اینکه مجموعهای از عکسهای پشت صحنه و البته پوسترهای فیلمهای آقای کیمیایی دارند، صحبت کردند. دو جوانی که عاشق آثار مسعود کیمیایی هستند و پیگیر به نمایش گذاشتن عکسها بودند، عکسهایی که بسیاری از آنها تا به حال دیده نشدهاند. وقتی با این دو جوان صحبت کردم، یاد نوجوانی خودم افتادم که عکسهای آرتیستها را جمع میکردم و از این کار لذت میبردم. از این جهت حرفزدن با این دو جوان و کاری که انجام دادند، برایم نوستالژیک بود. بعد از مدتی قراری گذاشتیم که عکسها را برایم بفرستند و زمانی را برای برپایی نمایشگاه در نظر بگیریم. د رحین صحبتهای من و این دو جوان برای برپایی نمایشگاه، آقای کیمیایی با من درباره برگزاری نمایشگاه نقاشیهایش صحبت کرد. تعجب کردم. سالهاست که آقای کیمیایی را میشناسم و از سال 49 که همسرم (نعمت حقیقی) همکاریاش را با او شروع کرد، هیچ وقت نشنیده بودم که آقای کیمیایی
نقاشی هم میکشد. بنابراین برایم جالب شد و کارهایش را دیدم. فقط میتوانم بگویم از دیدن کارهایش حیرت کردم. نقاشیهایش ابعاد بزرگی دارند و گالری من که میزبان نقاشیهای او خواهد بود، کوچکترین گالری تهران است. اما اصرار داشت این آثار در گالری گلستان به نمایش گذاشته شود. طبعا گنجایش گالری به گونهای نیست که تمامی آثارش به نمایش گذاشته شود و به همین دلیل تعدادی از نقاشیهایش را برای نمایش در گالری انتخاب کردم. قطعا بسیاری که به دیدن این نمایشگاه خواهند آمد مثل من از دیدن نقاشیها حیرت خواهند کرد. آقای کیمیایی را خوب میشناسم، اما این حجم از تخیل در این ابعاد گسترده را از او سراغ نداشتم».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «مسعود کیمیایی ادعای نقاشبودن ندارد، اما آثارش قابل تأمل است. به هر روی که نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی درست بعد از نمایشگاه عکسهای «غزل غزلهای کیمیایی» به نمایش گذاشته خواهد شد که به نظرم تقارن خوبی است».
گلستان درباره مراحل جمعآوری و چاپ عکسها گفت: «عکسها ابعاد کوچکی دارند و اغلب آنها دیده نشدهاند. حتی من هم که به واسطه رفاقت و همکاری همسرم با مسعود کیمیایی در جریان فیلمهایش بودم، هیچ وقت این عکسها را ندیده بودم و برایم جذاب بود و اتفاقا بعد از افتتاح نمایشگاه متوجه شدم این حس برای بازدیدکنندگان نمایشگاه هم وجود دارد و آنها هم از دیدن عکسها هیجانزده میشوند. البته جای عکسهای صحنه و پشت صحنه برخی از فیلمهای آقای کیمیایی در این مجموعه خالی است مثل فیلم «گوزنها» که بسیاری سراغ عکسهایش را میگیرند. چاپ و قاب عکسها هم با این دو جوان بود».
او ادامه داد: «کیفیت برخی از عکسها پایین است و دلیلش این است که فریمی از فیلم انتخاب شده و از آن عکسی چاپ شده است. به هر حال طبیعی است که کیفیت پایین میآید ولی باز با همه اینها بسیار مجموعه جذاب و دیدنی است. مدتزمان زیادی صرف جمعآوری کارها شده و مجموعه قابل اعتنایی است».
گلستان در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «من تمام فیلمهایی را که عکسهایشان به نمایش گذاشته شده است، زندگی کردم. خاطرم هست زمانی که همسرم مشغول فیلمبرداری این آثار بود، برایم از اتفاقاتی که در روز و حین فیلمبرداری پیش میآمد صحبت میکرد. اینکه چقدر روز خوبی بود و همه چیز عالی پیش رفته یا با چه مشکلاتی مواجه بودند. دورهای از زندگی ما با همین فیلمها گره خورده بود و من با این فیلمها زندگی کردم. من هم در هیجانها و عصبیتهای حین فیلمبرداری شریک بودم و پا به پای فیلم جلو میرفتم. قبل از نمایشگاه، وقتی عکسها را نگاه میکردم حس نوستالژیک عجیبی داشتم و این مجموعه من را به اواخر دهه 40 و 50 و دوران جوانیام برد».
گلستان درباره برگزاری نمایشگاه نقاشیهای مسعود کیمیایی اضافه کرد: «جمعه 5 آذر ماه، نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی افتتاح میشود و همانطور که اشاره کردم جسارت فوقالعادهای در این آثار دیده میشود. معمولا شخصی که نقاش نیست، بوم دومتری را برای نقاشیکشیدن انتخاب نمیکند و نقاشیهای کوچکتری میکشد، چراکه اعتمادبهنفس نقاش واقعی را ندارد. ولی مسعود کیمیایی این اعتمادبهنفس را دارد و تمام آثارش حدود یک متر و پنجاه، یک متر و هشتاد تا دو متر است. دومین نکته قابل تأمل در آثارش قصهگوبودن آنهاست، درست مثل فیلمهایش. نگاه نویی در نقاشیهایش است که تحسینبرانگیز است و نکته بعد این است که عناصر مختلفی در آثارش تکرار شده است، مثل ساعت که برایم عجیب است یا ماهیهای رنگینی که در آسمان آبی پرواز میکنند. نقاشیهای او ساده است اما قصهای پشت هر کدام از آنهاست. نکته دیگر هم این است که مسعود کیمیایی در نقاشیهایش جسارت رنگ دارد. حقیقت این است که چنین آثاری فقط از ذهن یک روایتکننده و پر از خیالبافی و مغشوش و قصهگو میآید».
او ادامه داد: «عنصر خیالبافی در این نقاشیها نقش پررنگی دارد و اگر آقای کیمیایی را بشناسید که من خوب او را میشناسم، میگویم این آثار خود کیمیایی است و همین موضوع باعث شد تا برای برگزاری نمایشگاه مشتاقتر شوم. همزمان با برپایی نمایشگاه نقاشیهای مسعود کیمیایی، کاتالوگی توسط ابراهیم حقیقی آماده میشود که مقدمه کوتاهی درباره نقاشیهای او نوشتم و بخشی از آن چیزهایی است که در این گفتوگو به آن اشاره کردم. افتخار میکنم که او، گالری گلستان را برای نمایشگاه نقاشیهایش انتخاب کرد و متأسفم که گالری کوچک گلستان ظرفیت محدودی برای آثارش دارد. تصور میکنم زمان افتتاح این نمایشگاه خیابان دروس بند بیاید و چارهای هم نیست. مردم کیمیایی را دوست دارند».