بررسی کاهش فروش گیشه و مخاطب سینما در گفتوگو با کارشناسان
امیدی به احیای سینمای ایران هست؟
بهناز شیربانی: این روزها شرایط اکران و فروش فیلمهای سینمایی برای بسیاری از صاحبان آثار راضیکننده نیست. بیتردید عوامل بسیاری در رسیدن به شرایط کنونی سینما دخیل است. اما بررسی چگونگی برونرفت از وضعیت کنونی سینما، اتفاقی است که بیش از پیش متوجه مدیران فرهنگی است.
این روزها شرایط اکران و فروش فیلمهای سینمایی برای بسیاری از صاحبان آثار راضیکننده نیست. بیتردید عوامل بسیاری در رسیدن به شرایط کنونی سینما دخیل است. اما بررسی چگونگی برونرفت از وضعیت کنونی سینما، اتفاقی است که بیش از پیش متوجه مدیران فرهنگی است. از ابتدای سال تاکنون معدود فیلمهایی، با اقبال مخاطبان روبهرو شده و باز این گزاره مطرح میشود که در کنار نمایش برخی فیلمها در سینما، اکران آنلاین برای دیدهشدن برخی دیگر از آثار اتفاق مناسبتری است. اکران آنلاینی که با شروع پاندمی کرونا و تعطیلی سینماها به بحث داغ محافل سینمایی بدل شد و در این میان برخی سینماگران در شرایطی که چشم امیدی به بازگشایی سالنهای سینما نداشتند، برای نمایش آثار و البته بازگشت سریعتر سرمایهشان اکران آنلاین را پذیرفتند. در این میان اما قاچاق فیلمها در مدتزمان کوتاهی از اکران، خیلی زود این طرح را با شکست روبهرو کرد. حال سازمان سینمایی بار دیگر ظرفیتهای اکران آنلاین فیلمهای سینمایی را بررسی و عنوان کرد، درباره اکران آنلاین به عنوان بازوی مؤثر در شرایط پساکرونا در کنار سالنهای سینمایی و به منظور بهرهوری از این همافزایی برای تقویت چرخه عرضه و نمایش آثار عطف به یکی از فصول نظامنامه اکران، درخصوص بررسی و تعیین روشهای جدید آنلاین اکران آثار سینمایی بحث و تبادل نظر شد و مقرر شد یک گروه پژوهشی و متخصص مطالعات و بررسیهای لازم در زمینه اکران آنلاین و بازشناسی نقاط قوت و ضعف و ارزیابی ضریب موفقیت پلتفرمها و بسترهای موجود و افقهای پیشرو را به عمل آورد و نتیجه را جهت جمعبندی و تصمیمگیری نهایی به شورای راهبردی اکران ارائه دهد.
کیوان کثیریان منتقد سینما بیتوجهی مدیران نسبت به تغییر شرایط را دلیل حال حاضر سینما میداند و دراینباره به «شرق» گفت: «پیش از کرونا، زمانی که آقای انتظامی رئیس سازمان سینمایی بودند در یادداشتهایی به این نکته اشاره کردم که این بیتوجهی نسبت به تغییر شرایط که ریشه در عدم شناخت داشت، دیده و احساس میشد. به هرحال کرونا خیلی چیزها را تغییر داد و سینما یکی از مهمترین مواردی بود که شرایطش عوض شد. وقتی از یک مرحلهای به مرحلهای دیگر گذر میکنیم، سخت میتوان به جایگاه قبل بازگشت. مثل تغییر شرایط برای کامپوترهای پیسی و تمرکز همه اطلاعات روی گوشی تلفن همراه. یا تغییر شرایط برای دوربین عکاسی، الان کمتر کسی دوربین عکاسی خانگی دارد و دیگر با چرتکه حساب و کتاب نمیشود و ماشین حساب وجود دارد و نسبت به قبل تغییراتی کرده و به گوشی موبایل منتقل شده است. در بسیاری از ساحتهای مختلف زندگی ما همه چیز تغییر کرده است».
او ادامه داد: «زمانی که کرونا آمد و حضور مردم در مجامع عمومی کمتر شد، مشخص بود که پلتفرمهایی که روی نمایش فیلم در فضای سایبری متمرکز هستند، بازی را از سینما خواهند برد. این اتفاق را در کل دنیا میبینید. الان کرونا در دنیا و ایران تضعیف شده، ولی سالنهای سینما با متوسط میانگین هر سانس 20-30-40 نفر فیلم نمایش میدهند. این رقم نشان میدهد که توجه مردم نسبت به نیازهای تصویریشان روی پلتفرمها متمرکز شده، گرچه مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود، استقبال از فرهنگ و هنر را کاهش داده، اما درنهایت میل مردم به تماشای فیلم و سریال همواره وجود دارد و این نیاز را به شکل ارزانتر و بهصرفهتر در پلتفرمها دنبال میکنند. مقصودم این است که پلتفرمها به اصطلاح پا گرفتند و از قبل فعالتر شدند و دست به تولید زدند و در این شرایط سینما همچنان دوست دارد که شکل سنتی خودش را ادامه بدهد».
او در بخش دیگری از صحبتهایش از عملکرد مدیران فرهنگی انتقاد کرد و افزود: «به نظرم دکتر انتظامی دغدغه سینما نداشت و گرنه شاید میشد راهکارهایی پیدا کرد تا سینما زنده بماند. معمولا مدیرانی که قصد گذر از یک جایی به جای دیگر را دارند یا اصلا دغدغهای در این زمینه ندارند، سعی میکنند هیچ اقدامی انجام ندهند، به این دلیل که نابلدی و ناآگاهی یک جایی خودش را نشان میدهد و صدای اهالی سینما درمیآید. به نظرم طی 10 سال گذشته کمکاری بسیاری در حوزه سینما انجام شده است. مدتی قبل آقای عسگرپور، به عنوان نایبرئیس فیاپ مصاحبهای انجام دادند و در آن گفتوگو اشاره کردند که قبلتر هم تذکر داده بودند که این شکل ادامه روند برای سینما به شیوه همیشگی، دیگر جوابگو نیست. سینما در حال تغییر مسیر به سمت دیگری است و سینما در دنیا برای نجات خودش کارهای دیگری انجام میدهد، ولی در سینمای کوچک ما با چند سالن و چند تا مخاطب، به هر حال کلونیهایی وجود دارد که حفظ وضع موجود منافع مالیشان را بیشتر تأمین میکند، حتی با وجود مخاطب کم. برخی از سالنسازها، سالندارها، پخشکنندهها، منافعشان در حفظ وضع موجود است. خانه سینما هم که کاملا منفعل و بیبرنامه و بدون ایده به حیاتش ادامه میدهد و مشخص نیست اصولا در سینما چه تأثیری دارد؟ فکر میکنم هیچ. ممکن است در این میان انفرادی برخی از دوستان در بعضی از شوراها، تأثیرات کوچکی در جایی کوچک بگذارند، ولی اصولا به نظرم دیگر صنف در تصمیمسازیهای سینما مؤثر نیست و عملا خودش را کنار کشیده است و احتمالا یک بودجهای میآید و میرود و دوستان به کارهای خودشان میرسند. با توجه به این شرایط مدیران باهوش بو میکشند و متوجه میشوند که قرار است حوزه تحت مدیریتشان تغییر کند و خودشان را آماده تغییر شرایط میکنند».
او ادامه داد: «از طرف دیگر میبینید، امسال آنچنان فیلمی تولید نشده. فقط میشنویم برخی نهادها و ارگانها در حال تهیه فیلم هستند. چراکه اساسا با توجه به شرایط اقتصادی هزینه تولید فیلم به ویژه در بخش خصوصی بسیار بالا رفته است و دیگر کمتر کسی چنین ریسکی را میپذیرد. میبینید که در این وضعیت بسیاری از کارگردانها کنار نشستند و منتظرند ببینند اصلا چه اتفاقی قرار است رخ دهد و مدیریت سینمای ما هم اصلا برنامهای برای بهبود این شرایط دارد یا خیر؟ مگر الان میشود با معیارها و فرمولهای 5-10 سال پیش سینما را اداره کرد؟ همانطور که سینماهای تکسالنه و سینمای آپارات 35 میلیمتری حذف شد و کمپلکسها و مالها آمدند و دستگاه دیجیتال پخش فیلم آمد، همه چیز تغییر کرده است. مثل این است که همچنان بخواهیم با نگاتیو فیلم بسازیم و با آپارات 35 میلیمتری فیلم پخش کنیم! چنین چیزی امکان ندارد، چراکه از آن دوران گذر کردیم.
متأسفانه مدیران حداقل سه دوره اخیر ما متوجه نبودند و نیستند که از یک دورانی گذر کردهایم. شاید شناخت یا دغدغه ندارند و شاید روی برخی چیزها تعصب دارند. به نظرم باید مدیری سر کار باشد که بتواند سینما را با شرایط جدیدش مدیریت کند. باید تغییر شرایط سینما را درک کند که متأسفانه هیچکدام از دوستان این شرایط را ندارند. به هر حال سینما با توجه و استناد به آمارهای موجود، عملا در حال نابودی است. گفتن این عبارات که سینمای خوبی داریم، چیزی را عوض نمیکند. متوجه شدم اخیرا آقای انتظامی روی جداول فروش و اینکه سینما چقدر حالش خوب است یا نیست کار میکند، برایم عجیب است که چرا وقتی در مسند مدیریت سینما بودند، به این چیزها فکر نکردند. آقایان خزاعی و حیدریان هم به همین ترتیب نگاههای سنتی و بستهای به سینما دارند و هیچکدام این تغییر شرایط را درک نکردند. عملا میبینید که سینما هیچوقت مدیر بهروزی نداشته است. الان سینمایی برایمان باقی نمانده و این تعداد مخاطب سینما یک فاجعه است».
کثیریان در پایان گفت: «در حال حاضر فیلم خوب کم تولید میشود و انگشتشمار فیلم خوبی هم که تولید میشود، دوستان مجوز نمیدهند. ارائه گزارشهایی از این دست که حال سینما خیلی خوب است، دردی را دوا نمیکند. سینما روی زبان و روی کاغذ جاری نمیشود. سینما روی پرده و در سالن دیده میشود. سینما با مخاطب تعریف میشود. وقتی مخاطب سینما نداریم دیگر از آن چه میماند؟ چطور پیشبینی نکردید شرایط سینما در حال تغییر است و در حال انتقال به صفحات تلویزیون و گوشیهای همراه است؟ باید فکر میکردید. من مدیر سینمایی نیستم که بپرسید باید به چه چیزهایی فکر میشد؟ دوستانی که حقوقشان را میگیرند و صندلی در اختیارشان است، باید فکری میکردند. سینمایی که سانسی 30 نفر در سالنش باشند که اصلا باید فراموشش کنیم. مشکل اساسی ما عقبماندگی مدیرانمان است. مقصودم مدیران حداقل چهار دوره گذشته است و این عقبماندگی تا جبران نشود، سینما نخواهیم داشت. باید پذیرفت ما دیگر سینما نداریم».
از سویی دیگر افزایش قیمت بلیت سینماها نیز از جمله نکاتی است که بسیاری از مخاطبان همیشگی سینما را از صرافت دیدن فیلم در سالن سینما انداخته است. بهتازگی سیدعلی طباطبایینژاد معاون پخش و اکران حوزه هنری از اجرای طرح قیمتگذاری شناور در زنجیره سینماهای بهمن سبز بهصورت آزمایشی خبر داد. او تأکید کرد قیمتگذاری شناور بلیت فیلمهای سینمایی، موضوعی متداول در اغلب زنجیره سینماهای جهان است که در روشهای سنتی مدیریت فرهنگی و هنری در ایران در نظر گرفته نشده است. ما با شناسایی و تحلیل روشهای متداول قیمتگذاری محصولات فرهنگی در جهان، در تلاشیم تا به نسخهای بومی برای این کار دست یابیم.
او در بخش دیگری از صحبتهایش به مهر گفت: «قیمتگذاری یکی از عوامل هفتگانه تعیینکننده در تحلیلهای سینمای دنیاست که میتواند در حجم استقبال مخاطبان از محصول و سود نهایی فروش تأثیرگذار باشد. قیمت هر محصول باید با توجه به ارزش پیشنهادی به مشتریان تعیین شود. نگاه سنتی به قیمتگذاری و تعیین نرخ ثابت یا انجام حرکتهای هیجانی مثل نیمبهاکردن بلیت همه فیلمها در تمام سینماها، نتیجهای جز ضربهزدن به اقتصاد سینما و فرهنگ کشور در پی نخواهد داشت. این نسخهها روش درستی برای مدیریت بلندمدت نیستند و تنها تأثیر مقطعی و حتی مخرب بهویژه در افتتاحیه اکران فیلمها خواهند داشت».
او اضافه کرد: «ما با بررسی روند فروش در حدود ۱۵۰ سالن سینمایی حوزه هنری در طول یک بازه معین بعد از کرونا در تلاشیم به برنامهای جامع برای قیمتگذاری سانسهای سینما برسیم. این طرح بهصورت آزمایشی برای فیلم «هناس» در سینماهای بهمن سبز اجرا خواهد شد تا با بازخوردگرفتن از مرحله آزمایشی به نقطهای مطلوب برسد. روز نمایش، سانس، کیفیت سالن، هفته نمایش فیلم و... عواملی هستند که باید در قیمتگذاری شناور سانسهای سینماها مد نظر قرار بگیرند. با اجرای فاز صفر این طرح و بهینهشدن طرح قیمتگذاری پویا میتوان به نسخهای جامع برای قیمتگذاری آثار در سینماهای سراسر کشور دست یافت که در صورت اجراشدن میتواند با افزایش استقبال مخاطبان از فیلمهای سینمایی، چرخهای اقتصاد صنعت سینما را بیش از پیش به گردش درآورد».
سعید خانی از تهیهکنندگان و پخشکنندگان سینمای ایران به «شرق» گفت: «اساسا ماهیت سینما در تمام دنیا به سمت حذفشدن است. با توجه به حضور پلتفرمها اساسا سینما موقعیتش را بهعنوان محلی برای تفریح و سرگرمی به مرور از دست میدهد؛ اما طبیعی است که کشوری مثل آمریکا، بهدنبال راهکاری برای غلبه بر این موضوع هستند. ساخت فیلمهای بیگپروداکشن و فیلمهایی که برای نمایش روی پرده مناسب است، از جمله همین راهکارهاست. تنوع در اکران و تبدیل بخشی از سالن سینما به سالنی ویآیپی و نوع فروش بلیت از دیگر تمهیداتی است که برای نمایش فیلم در سالنهای سینما انتخاب کردهاند».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «در سینمای ایران با مشکلات متفاوتتری روبهرو هستیم. عدم مجوز ساخت و نمایش یا ایجاد مشکلاتی در این راه باعث میشود بسیاری از فیلمهای خوب موفق به ساخت یا اکران نشوند؛ اما بیتردید شرایط اقتصادی تأثیر بسزایی دارد. با شناورشدن بلیت سینما موافقم. در حال حاضر طبقهای از جامعه که طی دو، سه سال اخیر، طبقه متوسط جامعه محسوب میشدند و عمده مخاطب سینما بودند، تغییر وضعیت دادند و طبیعی است که برای آنها نیازهای اولیه مثل خوراک و مسکن حرف اول را میزند و سینما از اولویت آنها خارج شده است. قطعا که همچنان تمایل دارد فیلمها را روی پرده سینما ببیند، اما در این میان فقط خرید بلیت سینما نیست. درحالحاضر دیدن فیلم در سینما برای یک خانواده با احتساب آمدورفتشان به سینما و...تفریح ارزانی نیست. باید به این فکر کنیم که فیلمدیدن در سینما را برای مخاطب راحتتر کنیم و فقط سهشنبهها نیمبها نباشد. اقدام حوزه هنری برای ارائه بلیت شناور قابل اعتناست؛ اما نیاز است این طرح بهصورت کلی در سینمای ایران شکل بگیرد و امیدوار باشیم که مخاطب سینماها افزایش پیدا کند».
او ادامه داد: «سال 98 مخاطب سینما 22 میلیون نفر بود و بعید میدانم امسال مخاطب ما به 11 میلیون برسد؛ اما با فکرکردن به روشهایی که به نفع مخاطب باشد میتوانیم از این بحران جدا شویم تا سینما را حفظ کنیم و اگر غیر از این باشد، به زودی شاهد ازبینرفتن سینما خواهیم بود. در حال حاضر با صف طویلی که برای اکران وجود دارد، مشکلی از لحاظ تعداد فیلم برای اکران نداریم اما برای سال آینده با روندی که در حال حاضر پروانه ساخت طی میکند و سختگیریهایی که اعمال میشود، سال سختی خواهد بود».