سیمین بهبهانی، معلم، نویسنده، شاعر و غزل سرای معاصر ایرانی
سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی در 28 تیر ماه 1306 در گرمای تابستان تهران به دنیا آمد.
سیمین خلیلی معروف به سیمین بهبهانی در 28 تیر ماه 1306 در گرمای تابستان تهران به دنیا آمد.
پدرش عباس خلیلی، شاعر، نویسنده و مدیر مسئول روزنامه اقدام بود.
مادرش فخرعظما خانم، دختر مرتضی قلی معروف به مکرم السلطان بود که به زبان عربی و فرانسه تسلط داشت و یکی از زنان شاعر موفق در زمانه خود به شمار میرفت.
سیمین در چنین خانواده فرهیخته و اهل ادبی چشم به دنیا گشود.
او دوران دبستان را در مدرسه «ناموس» و دبیرستان را در مدرسه «حسنات» تهران به پایان رساند.
از سال 13 – 14 سالگی شروع به سرودن شعر کرد و نخستین شعر خود را در سن ۱۴ سالگی در مجله «نوبهار» منتشر کرد.
در دوره دبیرستان آشنایی و رفت و آمد خانوادگی با پروین اعتصامی باعث شد از او الهام بگیرد و فعالیت خود را ادامه دهد.
در سال 1323 در کنکور شرکت کرد و نفر چهارم شد.
او در سال ۱۳۲۴ برای تحصیل وارد آموزشگاه مامایی شد .
وی در سال دوم دانشگاه بخاطر انتشار مقاله ای علیه رئیس دانشگاه در یک روزنامه
(این شائبه بوجود آمد که بخاطر فعالیت پدر سیمین در روزنامه نگاری این مقاله توسط وی نوشته شده است
با احضار به اتاق رئیس دانشگاه کار به کتک کاری و زد خورد رئیس دانشگاه کشید که در نهایت باعث اخراج وی از دانشگاه شد.
در سال 1325 دو سه ماه بعد از اخراج از دانشگاه با فردی بنام حسن بهبهانی ازدواج کرد و از آن زمان فامیلی همسرش را بعنوان نام خانوادگی خود برگزید.
ثمره این زندگی دو پسر بنام حسین و علی و یک دختر بنام امید می باشد.
خانم بهبهانی از 7 بهمن 1330 که 24 ساله بود بخاطر پارتی شوهرش که فرهنگی بود توانست بعنوان دبیر فیزیک، شیمی و ادبیات مشغول به تدریس شود.
در سال ۱۳۳۰ به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
در همین سال توانست اولین کتاب داستان و شعر خود بنام سه تار شکسته را منتشر کند که بخاطر سرودن شعرهایی در باره صلح، موفق به گرفتن جایزه شعر صلح از نیما یوشیج شد.
در کنار تدریس سیمین در سال ۱۳۳۷ در دانشکده حقوق پذیرفته میشود و به تحصیل در این رشته میپردازد.
مدتی در اداره روزنامه امید ایران، پرواز و تهران مصور همکاری داشت تا اینکه در سال 1345 شروع به همکاری با رادیو کرد.
سیمین در سال ۱۳۴۸ وارد شورای شعر و موسیقی شد و در کنار بزرگانی همچون هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، فریدون مشیری و بیژن جلالی شروع به فعالیت کرد.
سیمین بهبهانی در سال 1349 بعد از 24 سال زندگی مشترک از همسرش جدا شد و همان سال با همکلاس دوران دانشگاه خود منوچهر کوشیار ازدواج کرد.
بعد انقلاب 57 از مقام استادی دانشگاه بازنشسته و کنار گذاشته شد.
غزل بانوی ایران بعد انقلاب از سال 1360 شروع به انتشار مجموعه کتاب های شعر و داستان خود کرد و تا سال 1391 توانست 15 جلد به چاپ برساند.
در سال 1369 مدتی به آلمان و آمریکا رفت تا اینکه پس از بازگشت در بحبوحه قتل های زنجیره ای توانست مجوز تجدید فعالیت کانون نویسندگان را از عطاالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد بگیرد.
خانم بهبهانی همچنین در سال 1378 موفق شد بخاطر فعالیت های بشر دوستانه خود از سازمان جهانی حقوق بشر در برلین مدال دریافت کند.
میتوان گفت سیمین بهبهانی بیشتر با غزلهایش شناخته شده است، غزلهایی که در اوزانی بسیار متفاوت و کمتر شنیده شده با عنصر خیال سروده شدهاند و همین موضوع یکی از دلایل برجسته بودن غزلیات اوست.
او توانست با درآمیختن قالب سنتی غزل با مفاهیم و مضامین امروزی طرحی نو درافکند و غزل معاصر را به اوج قلههای شعر برساند.
سیمین همچنین شاعری اجتماعی بود، تا جایی که میتوان بازتاب بسیاری از مسائل اجتماعی را در اشعار این شاعر مشاهده کرد.
در نهایت خانم سیمین بهبهانی به علت بیماریی تنفسی و قلبی در بیمارستان پارس تهران بستری شد.
او در 15 مرداد 1393 به کما رفت و سرانجام روز سه شنبه 28 مرداد 1393 در 87 سالگی درگذشت.
ایشان در وصیت نامه خود اعلام کرده بود بعد از مرگ در امامزاده طاهر کنار شوهر و نواه اش یا در آرامگاه خانوادگی کنار پدرش دفن شود.
اما بخاطر مخالفت دولت و شهردار کرج، پیکر وی 3 روز در بیمارستان ماند و در نهایت مجبور شدند روز جمعه 31 مرداد 1391 او را در بهشت زهرا، آرمگاه شماره 72 دفن کنند.
خاک بر او خوش باد