کمال پورتراب، آهنگساز و استاد موسیقی ایرانی
مصطفی کمال پورتراب زادهی 23 شهریور 1303 در تهران است.
مصطفی کمال پورتراب زادهی 23 شهریور 1303 در تهران است.
او فرزند اول خانواده بود.
در پنج سالگی پدرش یک فلوت برایش خرید و مصطفی با آن برای بچههای محله آهنگهایی را که شنیده بود مینواخت.
وی از همان دوران کودکی علاقهاش به موسیقی را ابراز کرده بود.
پورتراب به تحصیل در همین حوزه پرداخت، وی پس از آموختن مقدمات موسیقی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی وقتی که تنها 15 سالش بود وارد دوره ۶ ساله متوسطه هنرستان عالی موسیقی شد و در سال ۱۳۲۴ خورشیدی مدرک دیپلم خود را دریافت کرد.
در این هنگام، او با جدیت مشغول آموختن بود و این جدیت در آموختن و آموزاندن، هیچگاه شخصیت و زندگی او را خالی نگذاشت.
در همان ایام هنرجویی از موسیقی روز اجتماع خود هم بیخبر نبود و حتی در حدود تمایل، کارهایی هم برای دوستانش به انجام میرساند. ازجمله، نتنویسی ترانههای مشهوری که در سالهای ۱۳۲۸ـ۱۳۲۰ روی آنها شعرهای جدی و فکاهی میگذاشتند و با عنوان پیشپرده در تئاترهای تهران میخواندند.
درسال ۱۳۳۰ خورشیدی که دوره عالی آهنگسازی در هنرستان عالی افتتاح شد، پورتراب نزد استادان برجسته ای همچون گیتی امیرخسروی، امانوئل ملیک اصلانیان و فریدون فرزانه، پیانو، سلفژ و هارمونی، را فرا گرفت.
همچنین پورتراب سازهای متنوعی نظیر: ویولن را از حشمت سنجری و تار را از موسی معروفی فرا گرفت.
وی همچنین تئوری موسیقی ایرانی را نزد روحالله خالقی آموخت و در فراگیری آواز گروهی از آموزشهای روبیک گریگوریان و در سرایش از آموزشهای فریدون فرزانه استفاده کرد.
پس از آن، به دلیل این که امکان تحصیل در دوره عالی آهنگسازی در هنرستان وجود نداشت، بهطور خصوصی نزد پرویز محمود به فراگیری آهنگسازی پرداخت. او بعداً همین رشته را در هنرستان نیز ادامه داد و در ۱۳۳۹ خورشیدی فارغالتحصیل شد.
پور تراب درسال ۱۳۴۲ خورشیدی توانست بورس تحصیلی فرانسه را بگیرد و برای ادامه تحصیل در رشته موزیکولوژی به پاریس برود.
پس از چندی به ایران بازگشت و درسال ۱۳۵۶ خورشیدی هیأت بررسی و ارزشیابی هنری مدرسین هنرستان عالی به وی عنوان استادی اعطا کردند.
او در همان سالها در هنرستان های عالی و ملی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه های علمی کاربردی، شاگردان زیادی را پرورش داد.
کمال پورتراب عاشق ایران بود و می گفت: من تنها عضو خانواده ام هستم که آن قدر عاشق ایرانم که نمی توانم از اینجا دل بکنم و بروم. بچه های این مملکت همه در ذهنم شاگردم هستند و دوست دارم، خوب تربیت شوند و راهشان را درست انتخاب کنند.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، پورتراب به تدرسی هارمونی و کنترپوان به صورت خصوصی ادامه داد .
پورتراب در طی این سال ها چندین قطعه موسیقی خلق کرده و چند کتاب نیز نوشته و ترجمه کردهاست.
یکی از پرفروشترین آثار او کتابی به نام «تئوری موسیقی» است که تا همین سال های اخیر به چاپ چهل و سوم هم رسید.
این استاد موسیقی در سال های آخر عمر خود هم با وجود چند عمل جراحی و گذراندن مشکلات فراوان، ساعت ها بر سر کلاس های درس می ایستاد و به دانشجویانش آموزش می داد و تا پاسی از شب می نشست و می نوشت و ساعت های متمادی به ممارست و نوازندگی می پرداخت.
پورتراب درسال ۱۳۸۷ خورشیدی به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران انتخاب شد. خودش درباره این انتخاب گفته است:
حسن ریاحی، حدود یک ماه پیش به من خبر داد که شما به عنوان چهره ماندگار انتخاب شدید اما متأسفانه شما را دیر انتخاب کردند و حق این بود که شما را قبل از ما انتخاب میکردند. به هر حال، بررسیها و نظرات فرق میکنند، موقعیتهای زمانی هم همین طور. به هر صورت میگویند ماه پشت ابر نمیماند. البته من خودم را با ماه مقایسه نمیکنم اما اشخاصی که خدمت میکنند، شناخته میشوند. من هم از آن دسته اشخاصی نبودهام که منتظر تقدیر باشم. همیشه تقدیر به سمت من آمده؛ همان طور که تقدیر زمانه هم سراغ اشخاص میآید. میبینید که در روز معینی، اتفاق معینی میافتد یا عمر انسان به پایان میرسد. همیشه اعتقاد داشتم که اگر فردی، کار خیر بکند، نتیجهاش را حتماً میبیند. من بیشتر از طرف شاگردانم، مورد توجه هستم. دانشجویی دارم که همیشه شاگرد اول بوده و ۲ سال است که در دانشگاه هنر، دانشجوی من است. از وقتی با من آشنا شد، دیگر مرا رها نکرد. حتی هر چند روز یک بار، برایم غذا میآورد. اینها برای من ارزشمندتر است. چون این تقدیرها، گذراست. به من می گوید این قدر از شما یاد گرفتهام که این کارهایم با آنها قابل مقایسه نیستند...
سرانجام مصطفی کمال پورتراب در ۲ تیر ۱۳۹۵ خورشیدی در ۹۱ سالگی به علت کهولت سن در تهران درگذشت و چهارم تیرماه از مقابل تالار وحدت تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.