محمدعلی فردین، بازیگر، فیلمساز و کشتیگیر ایرانی
محمدعلی فردین در 15 بهمن 1309 در پایینتر از دروازه دولاب تهران در یک خانواده متوسط به دنیا آمد.
محمدعلی فردین در 15 بهمن 1309 در پایینتر از دروازه دولاب تهران در یک خانواده متوسط به دنیا آمد.
پدرش، علی گل نام داشت و در دوشانتپه، استادکار یک تراشکاری بود و علاوه بر آن به هنر بازیگری هم علاقه داشت. علی گل بعد از کار روزانه، به تئاتر تهران میرفت و در نمایشهای مختلف، بازی میکرد.
فردین از همان دوران کودکی بسیار زرنگ بود وبا بروبچههای محل بازی میکرد و برتریهای خود را به رخ هم سن و سال هایش میکشید.
او عاشق شنا و نقاشی بود وقتی 7 ساله شد در مدرسه دقیقی ثبت نام کرد و تا کلاس سوم در همین مدرسه درس خواند. فردین دوره ابتدایی را تمام کرد و برای دوره متوسطه در دبیرستان آذر که در خیابان شاهآباد بود، ثبت نام کرد.
او هر زمان که فرصتی به دست میآورد، انرژی خود را با شنا کردن تخلیه میکرد و هر وقت میشنید که قهرمانی در شنا سربلند کرده است، آرزو میکرد بتواند با او رقابت کند.
وی در همان دوران به عضویت باشگاه نیرو درآمد و لباس و وسایل ورزش را قسطی خرید.
فردین روزها، بعد از مدرسه خود را به باشگاه نیرو میرساند تا ژیمناسیک تمرین کند، اما عشق او به پارالل و بارفیکس و دارحلقه و حرکات زمینی، خیلی دوام نداشت و وقتی در کنار خود وزنهبرداران را با عضلات پیچ در پیچ میدید، جذب وزنهبرداری شد .
فردین 13 ساله که بود در سال 1322، همه وجودش را عشق به وزنهبرداری، قویتر کردن عضلات و مبارزه با هالتر پر کرده بود، در حالی که گمان میکرد، هیچکس در دنیا حریف او نخواهد بود. روزی وقتی پسر بچهای هم سن و سال او ولی خیلی کوچک اندام و به ظاهر ضعیف، وزنهای سنگین تر از او را روی سر برد و وقتی تعجب شدید فردین را دید، او را به وسط تشک دعوت کرد تا قدرت واقعی او را ببیند.
وی که تا آن زمان روی تشک نرفته بود، وقتی به دعوت حریف خود جواب مثبت داد، در یک چشم به هم زدن نقش زمین شد. چرا که همان حریف به ظاهر ضعیف، با فنی ظریف پشت او را به تشک دوخت.
در این زمان فردین متوجه شد کشتی گرفتن با همه ورزشهای دیگری که تاکنون او دنبال میکرده است، تفاوت دارد. احساس میکرد کشتی، همان گمشدهای است که او سالها دنبال آن بوده است.
فردین از وزنهبرداری و هالتر جدا شد و به جمع کشتیگیران پیوست. در این جمع مردانی بودند که روی فردین خیلی تأثیر میگذاشتند.
فردین با این هدف کشتی را شروع کرد که قهرمان جهان شود.
وی به باشگاه نیرو و راستی رفت تا از امکانات بیشتر این باشگاه استفاده کند.
باشگاه نیرو و راستی به همت منوچهر مهران تأسیس شد و فردین نخستین موفقیتهای خود را در باشگاه نیرو به ثبت رساند و در سال اول دبیرستان بود که در مسابقههای باشگاههای تهران به مقام چهارم وزن (63 کیلوگرم) رسید.
چندی بعد، در مسابقات دیگر قهرمانی باشگاهها که در محل سیرک تهران در خیابان فردوسی برگزار میشد، بالاتر از همه رقبا به مقام نخست رسید که نخستین موفقیت چشمگیر او به حساب میآید. بعد از همین موفقیت بود که برای اولین بار عکس فردین با دوبنده کشتی در روزنامهها چاپ شد و انگیزههای او را برای تلاش بیشتر و رسیدن به هدف افزایش داد.
فردین در 18 سالگی و در سال 1327، به مقام اول باشگاههای تهران دست یافت و پس از آن به خدمت سربازی رفت. در این مدت به عضویت تیم ارتش درآمد و کماکان به تمرین کشتی ادامه میداد.
در سال 1329 محمد علی فردین با مهری خمارلو ازدواج کرد.
فردین تا پایان عمر به همسرش وفادار ماند و حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای سعید، سیاوش، عاطفه و آمنه بود.
در همان دوران روزی اطلاعیه نیروی هوایی را از رادیو شنید که نیرو استخدام میکند و او که مدرک سوم متوسطه داشت و به تازگی ازدواج کرده بود، در صف متقاضیان قرار گرفت و به دلیل این که در باشگاههای ایران به مقام قهرمانی رسیده بود، پذیرفته شد.
فردین در آموزشگاه فنی نیروی هوایی مشغول تحصیل شد و در همان سال اول، مقام اول آموزشگاههای کشور را به دست آورد. جایزهای هم که به او دادند، یک پرچم بود که همیشه از آن به عنوان بهترین یادبود و نشان دوران ورزشیاش یاد میکرد.
او در همان ایام در مسابقات قهرمانی باشگاههای تهران هم شرکت کرد و مقام اول را به دست آورد، اما دورخیز او برای حضور در رقابتهای المپیک بی ثمر ماند.
زمانی که خبر موافقت حضور تیم ملی در رقابتهای جهانی سال 1954 ژاپن( 1332 شمسی) منتشر شد، همه منتظر رویارویی فردین با عبدالله مجتبوی باتجربه بودند، البته علی غفاری هم هنوز در صحنه بود و یکی از مدعیان وزن پنجم به حساب میآمد.
اما 2 حریف جدی و قدر او از حضور در مسابقات خودداری کردند. عبدالله مجتبوی با اعلام این که بیمار است و قادر به شرکت در مسابقات انتخابی نیست و علی غفاری به دلیل مصدومیت از صحنه رقابتها کنار رفتند و فردین ، نبی سروری را که همان سال قهرمان کشور شده بود، برد و هم بر مقرب غلبه کرد و به مقام نخست وزن پنجم تیم ملی رسید و عضویت او در تیم ملی قطعی باشد.
بسیاری از اعضای تیم ملی هم فکر نمیکردند، فردین در نخستین حضور جهانیاش بتواند به موفقیتی برسد، اما قدیمیترهایی مثل تختی به فردین روحیه میدادند و او را تشویق میکردند تا برای پیروزی بر رقبا از همه وجود مایه بگذارد.
فردین در دور اول به راحتی توانست نماینده فیلیپین را شکست دهد، اما در دور دوم مقابل حریف قدرتمند آمریکایی شکست خورد. در دور سوم نماینده آرژانتین را برد و به دور چهارم رسید.
اوج کار فردین برتری در برابر کشتیگیر نامداری از سوئد بود؛ از معدود ستارههای تاریخ کشتی که هم در آزاد و هم در فرنگی از سکوی المپیک بالا رفته بود.
وقتی داور در سوت خود دمید و پیروزی ضربه فنی نماینده ایران را اعلام کرد، کمتر کسی باورش میشد که پشت ستاره سوئدی به همین آسانی و با اجرای فن سگک و کلیدکشی همزمان، به تشک دوخته شود.
فردین در دور بعد با نماینده روسیه کشتی گرفت و به این حریف باخت. در این زمان چون فقط 3 نفر در جدول باقی مانده بودند و فردین برای کسب مقام دوم میبایست یک کشتی هم با کشتی گیر ژاپنی بگیرد اما او از آسیبدیدگی گوش رنج میبرد و تمایلی نداشت که در مبارزه آخر حاضر شود.
اما کیومرث ابوالملوکی با او حرف زد و گفت: شاید هیچوقت چنین فرصتی برایت پیش نیاید که برای مدال نقره جهان مبارزه کنی. او علی رغم درد و شکستگی گوش روی تشک رفت و حریف ژاپنی را شکست داد و صاحب مدال نقره وزن 73 کیلوگرم جهان شد.
او سپس همراه با پهلوان عباس زندی، امامعلی حبیبی، مرحوم جهانبخت توفیق و تختی در آذر ۱۳۳۳ با دعوت فدراسیون کشتی سوئد به این کشور سفر کرد تا ضمن برگزاری مسابقات دوستانه، شگردهای شرقی را به کشتیگیران جوان این کشور آموزش دهند.
در زمستان 1338 روزی او برای دیدن فیلمی وسترن به سینما رفته بود اما بلیت به او نرسید، گیشه بلیت فروشی بسته شد و او پشت در سینما ماند. در این حین اسماعیل کوشان که با چهره فردین در عرصه کشتی آشنا بود جلو آمد و وی را به داخل سینما دعوت کرد.
کوشان به او پیشنهاد بازی در فیلم چشمه آب حیات را داد و فردین هم با آغوش باز پیشنهاد را پذیرفت. بدین ترتیب فردین به عنوان یکی از هنرپیشهٔهای اصلی فیلم، اولین نقش حرفهای خود را در سینما بازی کرد.
پس از آن فردین به کار سینما ادامه داد، بازی در فیلمهای فردا روشن است و فریاد نیمه شب به کارگردانی ساموئل خاچیکیان نقطه عطف کارنامه هنری محمدعلی فردین محسوب میشود، آثاری که توانستند عنوان بهترین و پرفروشترین فیلم سال را از آن خود کنند. فردین با فیلم آقای قرن بیستم به شهرت رسید و در طی سالهای 1341 تا 1347 در اوج دوران کاری خود قرار گرفت.
فردین در سال 1361 آخرین فیلمش با عنوان برزخی ها را بازی کرد وازآن به بعد اجازه بازیگری را از او گرفتند، با این وجود او حاضر به ترک کشور نشد.فردین در دوره اوج بازیگری خود موجب به وجود آمدن یک سبک به نام سبک فردینی شد که طرفداران بسیاری داشت.
فردین کشتیگیر قابل بازیگر نامدار و شخصی نیکوکار بود.
او کلیه هزینه کفن و دفن جهان پهلوان غلامرضا تختی را تقبل کرد و در در دوره ای، دستمزد بازیگری اش را برای تهیه جهیزیه به یک دختر داد ،همچنین وی هزینه ساخت18 مدرسه را تقبل کرد که اینگونه نیکوکاری ها پس از درگذشت او مطرح و شناخته شدند.
سرانجام فردین در فروردین ماه سال 1379 چشم از جهان فروبست و در میان سیل هنرمندان وهنردوستان وبا یک تشییع جنازه بی سابقه در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. اما بی شک فردین در دل ملت ایران تا سالها زنده خواهد ماند.روحش شاد ویادش گرامی باد