فرهاد مهراد، خواننده،آهنگساز و زاهل ایران
فرهاد مهراد خواننده موسیقی پاپ ۲۹ دیماه ۱۳۲۲ در تهران دیده به جهان گشود.
فرهاد مهراد خواننده موسیقی پاپ ۲۹ دیماه ۱۳۲۲ در تهران دیده به جهان گشود.
پدرش رضا مهراد، کاردار ایران در کشورهای عربی بود.
فرهاد تا ۸ سالگی که خانواده به تهران بازگشت در عراق زندگی میکرد.
فرهاد آخرین فرزند خانواده بود و ویژگی های اخلاقی و رفتاری اش با هم سن و سالانش متفاوت بود، دیگران عقیده داشتند که مانند بزرگ سالان رفتار می کند.
فرهاد از همان 3 سالگی به موسیقی علاقمند شد به طوری که دیگران از دیدن علاقه اش شگفت زده می شدند.
او ساعتهای طولانی پشت در اتاق برادر بزرگترش که مشغول نواختن ویولن بود می ایستاد
بعد از اینکه علاقه و استعداد او توسط دوست برادرش مورد توجه قرار می گیرد، به پدر و مادرش سفارش می کند تا ساز ویلن سل را برای فرهاد تهیه کنند.
آنها ساز را تهیه میکنند، اما بعد از 3 جلسه، ویلن سل او توسط خانوده اش میشکند.
که خودش بعدها دربارهٔ آن حادثه این چنین میگوید: «به هر حال سازی تهیه میشود و سپس توسط همانهایی که تهیه شده بود شکسته میشود، که در آن لحظه ساز صد تکه و روح من نیز به همراه آن هزار تکه میشود و به گونهای میتوان گفت که علاقه من به موسیقی هرز رفت، زیرا باعث شد که موسیقی را به صورت دِیمی و از راه گوش فرا بگیرم.»
پس از آن واقعه باز هم تنها دلخوشی او گوش سپردن به همان تمرینات موسیقی برادر بزرگ و داشتن ساز هم برای او تبدیل به یکی از محالات میشود.
در دوران مدرسه به رشته زبان و ادبیات فارسی دل می بندد. اما از آنجایی که عمویش سرپرستی خانواده را در غیاب پدر به عهده داشت با انتخاب رشته او مخالفت کرده و او را مجبور به ادامه تحصیل در رشته طبیعی می کند. از آنجایی که فرهاد از این رشته خوشش نمی آمد در کلاس یازدهم ترک تحصیل می کند.
بعد از ترک تحصیل، باز هم سراغ موسیقی می رود. اما از آنجایی که خانواده اش اجازه این کار را هم نمی دادند به خانه دوستان و همسایگان ارمنی زبان خود می رفت تا با ساز آنها تمرین کند.
زیرا به گفته خود او: «ارمنیها در آن دوران نسبت به خانوادههای دیگر آزادتر بوده و انواع موسیقیهای جهان را گوش میدادند و همچنین سازهایی نیز در منزل خود داشتند.
او در کنار تمرین ساز، به زبان ارمنی هم تسلط پیدا کرد.
بعد از مدتی که فرهاد در خانه ارمنی ها با ساز آنها تمرین می کرد توسط همان افراد گروهی تشکیل داد با عنوان گروه چهار بچه جن که به نوازندگی در کلاب های مختلف مشغول می شدند.
پس از مدتی توسط هتل خورشید اهواز به منظور اجرای برنامه ای برای کارکنان شرکت نفت دعوت شدند. در همان اجرای شب اول، خواننده گروه نتوانست بیاید و از فرهاد خواستند تا او در کنار نوازندگی کار آواز را هم اجرا کند. اجرای آنها مورد استقبال قرار گرفت و به مدت چند شب دیگر هم تمدید شد.
در سال 1342 فرهاد مهراد در حالی که بیست ساله بود به صورت مستقل فعالیت خود را در زمینه موسیقی آغاز کرد. در برنامه های تلویزیونی دعوت می شد و آهنگ های غیرفارسی را اجرا می کرد.
پس از دیده شدن او در برنامه تلویزیونی طرفداران زیادی پیدا می کند. چندی بعد در کنسرت بزرگی در استادیوم امجدیه به مناسبت سالروز محمدرضا شاه پهلوی دعوت می شود و از او می خواهند تا چند ترانه غیرفارسی را همراه با نواختن گیتار اجرا کند.
در آن کنسرت بزرگ ویدا قهرمانی(هنرپیشه سابق سینما) او را به گروه بلک کتس معرفی میکند .
بنابراین همکاری فرهاد مهراد از سال 1345 با این گروه آغاز می شود. چندی بعد آنها توسط آمریکایی های مقیم ایران طرفداران بسیاری پیدا می کنند .
در اوج شهرت فرهاد در گروه بلک کتس، استاد علی کسمایی مدیر دوبلاژ ایران، که پدر دوبله ایران است، برای دوبله ترانه فیلم "بانوی زیبای من" به دنبال فرهاد گشت و او را برای این کار انتخاب کرد.
در حقیقت، این ترانه، نخستین ترانه فارسی فرهاد مهراد بود.
فرهاد چندی بعد از گروه بلک کتس جدا می شود و برای دیدن خواهرش به مدت یک سال به انگلستان می رود. او در کلاب های لندن هم به نوازندگی پرداخت.
اجرای او باعث دیده شدنش توسط تهیه کننده انگلیسی می شود و به او پیشنهاد می دهند آلبومی را منتشر کند که به دلیل بیماری فرهاد محقق نشد و او مجبور شد به ایران بازگردد.
در سال 1348 اسفندیار منفرد زاده به دنبال صدای جدیدی برای ترانه مرد تنها برای فیلم رضا موتوری می گشت و فرهاد را انتخاب کرد.
این فیلم در سال 1349 اکران شد و ترانه آن با صدای فرهاد مهراد بسیار پر فروش می شود. پس از آن در سال 1350 ترانه جمعه برای فیلم خداحافظ رفیق را خواند و صدای او در این فیلم با عنوان صدای اعتراض شناخته شد. در سال 1351 ترانه خسته را برای فیلم زنجیری خواند و پس از آن ترانه های اسیر شب، شبانه 1، شبانه 2، هفته خاکستری، گنجشکک اشی مشی، سقف، آوار، کودکانه، وحدت و نجواها را تا پیش از انقلاب اسلامی ایران خواند.
موسیقی از دیدگاه فرهاد حالت عارفانه داشت نه مطربی. او از این طریق با پروردگار خود نجوا می کرد. او از معدود خواننده هایی است که با شیوه خوانش خود به واژگان بار احساسی می بخشد، مانند واژه های زمستون، رنج، جغد شوم در ترانه هایش.
بوی عیدی فرهاد مهراد یکی از زیباترین و ماندگارترین ترانه ای است که هنوز هم توسط جوانان ایران زمین خصوصاً در ایام نزدیک به نوروز در صفحات مجازی پخش می شود.
فرهاد مهراد در اواخر سال 1350 با پوران گلفام ازدواج میکند. ازدواج آنها تا پایان عمر فرهاد ادامه داشت.
انقلاب 57 که اتفاق افتاد دقیقا یک روز بعد از انقلاب، در 23 بهمن سال 1357، سیاوش کسرایی ترانه وحدت را به اسفندیار منفرد زاده می سپارد. در همان روز صدای فرهاد در ستایش آزادی و آزادگی در تلویزیون ملی ایران طنین انداز می شود.
فرهاد نخستین خواننده ای بود که صدایش بعد از انقلاب شنیده میشد.
اما بعد از مدتی ممنوع الکار شد.
بعد از گذشت زمانی طولاین سرانجام فرهاددر سال 1373 آلبوم خواب در بیداری را با چند ترانه انگلیسی و فارسی منتشر کرد.
چندسال بعد یعنی در سال 1378 بیماری فرهاد شدت میگیرد .
فرهاد به دلیل اعتیادش به هروئین در دوران جوانی به هپاتیت مبتلا شده بود و کبدش دچار مشکل شد.
او در خرداد 1381 به فرانسه رفت تا بتواند خود را درمان کند اما در 13 شهریور 1381 در همان بیمارستان به کما رفت و ساعت 1 بامداد روز شنبه در سن 59 سالگی چشم از جهان فرو بست. او را در پاریس دفن کردند..
در سال 1391 همسر فرهاد مهراد با استفاده از وسایل شخصی او موزه ای را تحت عنوان خانه فرهاد در موزه سینمای تهران واقع در باغ فردوس برای طرفدارانش بر پا کرد
همچنین در روز جمعه 14 شهریور 1399 کتاب زندگینامه فرهاد مهراد با حضور همسرش در موزه سینما رونمایی شد. این مراسم بخاطر ویروس کرونا بدون حضور حضار اجرا شد. پوران گلفام نیز خبر از ساخت فیلم زندگی فرهاد توسط رضا درمیشیان را داد.