مهدی آذر یزدی، نویسنده و بازنویس کتب کودکان و نوجوانان
مهدی آذر یزدی در ۲۷ اسفند ماه سال ۱۳۰۰ در روستای خرمشاه در نزدیکی یزد متولد شد.
مهدی آذر یزدی در ۲۷ اسفند ماه سال ۱۳۰۰ در روستای خرمشاه در نزدیکی یزد متولد شد.
پیشه پدرش زراعت بود. پدر وی در امور دینی و مذهبی فردی متعصب به شمار میرفت، به طوری که کتابهای قران، مفاتیح الجنان جامع المقدمات و معراج ساده تنها کتابهایی بودند که در خانه آنها یافت میشد.
همچنین پدر وی از ذوق و قریحه شعر و شاعری نیز بیبهره نبود به همین دلیل درباره مرثیه و مدح ائمه اطهار، دیوانی از اشعار را از خود به جای گذاشت.
مهدی آذر یزدی الفبا را از پدرش یاد گرفته بود، پدری که موافق رفتن او به مدرسه نبود و او را پای منبرهای مذهبی بزرگ کرد.
مهدی تا زمان جوانی در یزد زندگی میکرد و از کودکی، کارهایی همچون کمک به پدرش در زمین زراعتی، بنایی و کار در کارگاه جوراب بافی را انجام داده است.
تغییر زندگیاش زمانی اتفاق افتاد که پایش به کارگاه جوراببافی باز شد.
صاحب کارگاه میخواست کتابفروشی تأسیس کند و مهدی را برای چنین کاری مناسب دید. او کار کردن در چنین مکانی را تولد دوبارهی خودش میدانست.
او در سن ۲۰ سالگی در کتاب فروشی مشغول به کار شد و همین موضوع، وی را با موضوع کتاب و ادبیات آشنا کرد.
کار در حوزه کتاب همانا و آشنایی با نویسندگان، شاعران و اهالی ادب همانا، اتفاقی که آذریزدی خود در توصیف آن چنین گفت: دیگر گمان میکردم به بهشت رسیده ام، تولد دوباره و کتاب خواندن در من شروع شد.0
او پس از مدتی راهی تهران شد و در یک چاپخانه، کار تازهای را آغاز کرد.
در همین هنگام بود که قصهای از انوار سهیلی توجهاش را به خود جلب کرد تا آنجایی که تصمیم گرفت، آن را برای کودکان سادهنویسی کند و به این ترتیب نخستین جلد از کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» نگاشته شد.
او این مجموعه را شبها در یک اتاق دو در سه متری زیر شیروانی مینوشت و نگران بود که کتاب خوبی نشود و او را مسخره کنند.
بزرگترین لذت زندگی پیر قصهگوی یزد از همان نوجوانیاش، کتاب خواندن بود و تنها هراسش در زندگی این بود که عمرش به پایان برسد و حسرت کتابهای نخوانده را با خود به همراه داشته باشد.
همیشه با لذت کتاب میخواند و میگفت: سرم را که توی کتاب میکنم مثل یک آدم مست دنیا روی سرم خراب میشود، این تنها لذتی است که میشناسم.
او در خاطرات خود میگوید نخستین جلد کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» توسط ناشران پس زده شد، حتی آن را به کتابخانه ابن سینا در چهارراه مخبرالدوله برد اما آنها هم پس از مدتی آن را رد کردند.
وی تصمیم گرفت تا آخرین تلاش هایش را بکند و کتاب را نزد انتشارات امیرکبیر ببرد تا شاید آنجا آن را بپذیرند، او در این باره میگوید: پس از قبول نکردن کتاب گریه کنان آن را پیش آقای جعفری مدیر انتشارات امیرکبیر بردم و ایشان حاضر شد آن را چاپ کند.
از آن پس بود که آذر یزدی به نگارش دوباره داستانهای کهن ایرانی با قلمی روان و ساده برای کودکان پرداخت و حاصل آن در قالب مجموعه کتابهای «قصههای خوب برای بچههای خوب» به چاپ رسید.
کسی تصورش را نمیکرد اما او برای «قصه های خوب برای بچه های خوب» در ۱۳۴۲ ، برنده جایزه یونسکو شد و در ۱۳۴۵ جایزه سلطنتی کتاب سال را از آن خود کرد.
مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب، تا به امروز به زبانهای اسپانیایی، ارمنی، چینی و روسی ترجمه شده است و دوره هشت جلدی این کتاب تا به حال بیش از ۶۴ بار تجدید چاپ شده است.
این کتابها بازنویسی کلیله و دمنه، مرزبان نامه، سندبادنامه و قابوسنامه، گلستان، مثنوی و آثار عطار است.
همچنین از این مجموعه انیمیشنی ۲۶ قسمتی نام «قصههای خوب، برای بچههای خوب» به تهیهکنندگی مرکز پویانمایی صبا تولیده شده است که در اقدامی جالب قصهها توسط خود او برای کودکان روایت میشود. کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» محبوبیت و مقبولیت مثال زدنی دارد، چنانچه پس از گذشت سالیان متمادی در میان علاقهمندان و دوستداران کتاب همچنان مورد قبول است. گواه این ادعا هم حضور متوالی این کتاب در میان پرفروشترین آثار بازار کتاب در طول سالهای گذشته است...
آذریزدی یکی از پیشگامان و برجسته ترین نویسندگانی است که با بازنویسی متون کهن برای کودکان و نوجوانان در فاصله سال های ۱۳۳۶ تا ۱۳۶۹ آثار ماندگاری را به یادگار گذاشت.
محمدعلی اسلامی ندوشن نویسنده و منتقد برجسته معاصر معتقد است که چند نسل جدید با قصه هایی که آذریزدی از میان کتاب های قدیمی بیرون آورد، زندگی کردند. در واقع، بازنویسی آذریزدی از قصه هایی که از متون کهن استخراج می کرد، برای نسل های جدید ما بسیار آموزنده و اثربخش بود. کاری که آذریزدی در این سال ها انجام داد، کاری بسیار مفید بود که کم تر شخصی به این موضوع پرداخت و او جزو نخستین افرادی است که به بازنویسی متون کهن برای کودکان توجه کرد
سادگی، پرهیز از خودنمایی و تسلط بر جوهر نویسندگی از مهمترین ویژگی های او به شمار می رود.
زمینه های اخلاقی و تربیتی بیشترین رویکرد و درونمایه آثار آذریزدی را شکل می دهند. آذریزدی با بازنویسی های خود از قصه های عرفانی تصویری متفاوت به وجود آورده و توانست آفرینش تازه ای را در این زمینه رقم بزند..
مهدی آذریزدی از نگاه بسیاری، پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران شناخته میشود زیرا نخستین نویسندهای است که به فکر نوشتن کتاب برای کودکان افتاد و به همین دلیل هم روز درگذشت این نویسنده به نام روز ملی ادبیات کودک و نوجوانان ایران نام گذاری شده است. او نزدیکترین دوست کودکان ایرانی بود که هیچ چیز به اندازه کتاب خواندن و نوشتن برایش لذت بخش نبود.
او تا پایان عمر خود که در مجردی به سر برد و تنها کتاب را فرزند عزیز خود می دانست که پس از این همه سال برایش نام نیکی را به یادگار گذاشته است.
آذریزدی در ۱۳۸۸ پس از مدتی دست و پنجه نرم کردن با بیماری در ۸۸ سالگی چشم از جهان فروبست.