محمد تقی برخوردار، صنعتگر، سرمایه دار و از کارآفرینان موفق
محمدتقی برخوردار در شهریور ماه ۱۳۰۳، در شهر یزد دیده به جهان گشود. خانواده وی از خانواده های مشهور یزد بودند وحرفه خانوادگی ایشان ، تجارت بود
محمدتقی برخوردار در شهریور ماه ۱۳۰۳، در شهر یزد دیده به جهان گشود. خانواده وی از خانواده های مشهور یزد بودند وحرفه خانوادگی ایشان ، تجارت بود
این خانواده بسیار مذهبی و مقید بودند و کلیه شئونات و مراسم مذهبی را رعایت میکردند. پدر محمدتقی ، حاج (محمدحسین برخوردار) نام داشت. وی از تجار معروف یزد بود که محصولات کشاورزی از قبیل چای، زردچوبه، فلفل و پسته را صادر می کرد وهمچنین در خرید و فروش املاک نیز فعالیت داشت.
همه، خانوادهی برخوردار را میشناختند. آنها نسل به نسل به تجارت مشغول بودند. در یزد روی هر چه برای خرید دست میگذاشتی، نام حاج محمد حسین برخوردار را میشنیدی. از حنا و پوست و رنگ و بادام و پسته گرفته تا اقلام دیگر، همگی در پرونده تجارت این خانواده قرار داشت. انگار این ژن تجارت در خون محمدتقی هم جریان داشت. با این تفاوت که هر چه بزرگتر میشد، سلیقه تجارتاش با باقی خانواده فاصله میگرفت.
خانواده برخوردار علاقمند به تجارت در کالاهایی بودند که در صد سال گذشته به داد و ستد در آنها مشغول بودند. اما محمدتقی به دنیای در حال تغییر و وسایلی علاقه نشان میداد که تا 10 سال قبل هیچ خبری از حضورشان در میان جوامع نبود.
محمدتقی برخوردار از کودکی در تجارتخانه پدر کار میکرد تا اینکه ۱۸ساله شد و دیپلم گرفت و به بهانه تحصیل به تهران آمد. اما به تحصیل در دانشگاه رغبتی نداشت، کار دولتی را نیز نمیپسندید و بیشتر دلباخته تجارت بود. در تهران حجرهای در (سرای امید) روبهروی مسجد شاه خرید و تجارت را پیشه کرد. کارت بازرگانی نداشت و تا سالها به نمایندگی از پدر و سه برادر دیگرش در شرکت خانوادگی پدر کار میکرد
محمدتقی تا ۲۵سالگی به صادرات و واردات در شرکت پدر مشغول بود و پس از استقلال به واردات وسایل مدرن خانگی پرداخت. برخلاف پدر که خرید و فروش محصولات کشاورزی را پیشه کرده بود ، محمدتقی علاقه عجیبی به وارد کردن لوازم مدرن زندگی را داشت.
از اینرو شروع به وارد کردن لوازم خانگی مانند رادیو و یخچال و ماشین حساب کرد و زمان زیادی نگذشت که توانست نمایندگی های این لوازم خانگی به روز را از آن خود کند.
مدتی بود که نام محمد تقی برخوردار به عنوان تاجر لوازم خانگی مدرن سر زبانها افتاده بود. فعالیت او زمانی گسترش بیشتری پیدا کرد که توانست نمایندگی باتری و لوازم برقی رافائل را به دست آورد. اما این گستردگی، نیازهایی داشت که محمد تقی باید آنها را برطرف میکرد
برای فروش هر کدام از این وسایل بهروز، نیاز به حضور تکنسینی بود که هم کار با آنها را بلد باشد و هم بتواند با توضیح چطور مورد استفاده قرار دادنشان به مشتریها، اقدام به فروششان کند. اینطور بود که محمدتقی برخوردار با نکات فنی این وسایل هم آشنا شد. اوضاع خوب بود تا روزگار به سال 1330 تا 1332 رسید. این دو سال با قطع صدور نفت همراه بود. این اتفاق باعث کمدرآمد شدن ایران شد و تجار هم از این موضوع آسیب جدی دیدند.
از میان تجار، محمد تقی برخوردار بود که با دیدن راه نابود شده، شروع به ساخت راهی جدید برای تجارت و کسب و کار خود کرد. او که میدید صادرات و به ویژه وارداتش با مشکل مواجه شده است، دست به کار تولید شد. با خود گفت حالا که نمیتوانم تجارت کنم، پس تولید میکنم.
شرکت پارس الکتریک در سال 1338 و شرکت تهران الکتریک در سال 1347 به دست محمد تقی ساخته شدند. این سالها برای او فرصتی برای سازندگی بودند. قدرتمند شدن او باعث شد تا بعد از این سالها، نمایندگی شرکتهای توشیبا، آکائی، سان سونی، سیکو، جنرال الکتریک، کندی، الیوتی و دووال را به دست آورد.
اما کسب این نمایندگیها و شروع دوباره وارد کردن وسایل آنها باعث نشد تا اشتیاق تولید در محمدتقی برخوردار از بین برود. او هر بار برای تولید یکی از لوازم خانگی اقدام به تولید در داخل کشور میکرد. او با تمام خطراتی که تولید برای تجارتش به همراه داشت، با همکاری شرکت «ری او واک» آمریکا اقدام به تولید باتری کرد و نام محصول خود را قوه پارس گذاشت
سال 1351 بود که او دست به اقدام شجاعانهای در تولید زد. محمدتقی میدانست که با هر چه بیشتر شدن جریان الکتریسیته در کشور، نیاز به ابزار مربوط به تنظیم و انتقال برق بیش از پیش میشود. به همین دلیل بود که امتیاز کارخانجات خارجی که تولید ابزار برقی میکردند را خرید و دست به کار تولید شد. کلیدپریزها، سرپیچ، دو شاخه، آنتن و فیش تلویزیون از همین کالاهای الکتریکی بودند
سال 1352 کارخانههای کارتن البرز، کاشی پارس و سرامیک البرز را راهاندازی کرد. مخمل و حوله و بلوجین و لباس زیر و جوراب هم تولیدات بعدی او بود که راهاندازی کارخانههایشان را در سال 1354 انجام داد
محمدتقی مانند یک درخت در حال رشد بود و ترسی از هرس شدن نداشت و میدانست که برای رشد بیشتر باید بعد از اینکه کارخانهای را راه انداخت، مدتی بعد، آن را به مدیران میانی و فوقانی بسپارد و خود در یک نظام کلی نظارهگر آنها باشد. فروتنی در وجود او ریشه داشت و یادگیری و جستجو در ذات او انتها نداشت.
سال 56 بود که جهان فیلمها و سریالها از سیاه و سفید به رنگی درآمد. محمدتقی برخوردار اولین تلویزیونهای رنگی را تحت لیسانس توشیبا و شاوب لورنس و بعد گروندیک تولید کرد و کارنامه فعالیتهایش درخشانتر از قبل شد
این جوش و خروش ادامه داشت تا در سال 1357 همه کارخانههایی که محمدتقی برخوردار بنا نهاده بود، مصادره شدند. این بیتحرکی برای محمدتقی بسیار آزاردهنده بود.
دست آخر این خاموشی باعث شد تا محمدتقی به دالانهای سرد و تاریک فراموشی متمایل شود و آلزایمر به سراغ سلولهای خاکستری مغز او آمد و آنهمه نبوغ را به ویرانی کشید. سال 1390 بود که در سن 86 سالگی فوت کرد و از رنج سالهای فراموشی رها شد. او که برای همیشه به عنوان پدر لوازم خانگی ایران محبوبیت خواهد داشت، در دوران تلاش و باروری خود مسبب کارآفرینی برای 200 هزار نفر ایرانی شد. جسم اودرمیان ما نیست اما مفهوم آینده نگری در سرمایهگذاری که او ارائه کرد تا ابد زنده خواهد بود..