درباره بازیگر زن نخستین فیلم ناطقی که در ایران ساخته شد
«توفان زندگی»، فیلمی با حضور هزارنفر «نخستین»
تهیه توفان زندگی در استودیوی دوبلاژ و فیلمسازی «میترا فیلم»صورت پذیرفت. اسماعیل کوشان درس اقتصاد خوانده و موسس میترا فیلم، با کشف تقاضای بازار برای فیلمی به زبان فارسیرسما قمار کرد.
خبر درگذشت زینت مودب در هفتهای که گذشت اشارتی به تاریخ سینمای ایران در نقطه آغاز خودش داشت. تهیه نخستین فیلم ناطق ایرانی مردانی جسور میخواست و زنانی جسورتر. یکی از این زنان زینت مودب بود و آن فیلم «توفان زندگی». فیروز خطیبی، روزنامهنگار ساکن لسآنجلس در مصاحبه برای تایید خبر درگذشت مادرش گفت: «مادرم در دوران عبور از سنت به مدرنیته از اولین زنان شجاعی بود که علیرغم مخالفت برادران و خانوادهاش، و همچنین جامعه در دو فیلم ایرانی در نقش اصلی بازی کرد و راه را برای بسیاری دیگر هموار کرد.»
تهیه توفان زندگی در استودیوی دوبلاژ و فیلمسازی «میترا فیلم»صورت پذیرفت. اسماعیل کوشان درس اقتصاد خوانده و موسس میترا فیلم، با کشف تقاضای بازار برای فیلمی به زبان فارسیرسما قمار کرد. این فیلم با کارگردانی «علی دریابیگی» و نویسندگی «نظام وفا»ی ادیب و شاعر تهیه و تولید شد. نظام وفا نویسنده فیلم کسی بود که زینت مودب را نخستین بار به دفتر استودیو میترا فیلم برد و به کوشان برای تهیه فیلم مد نظر، معرفی کرد. معرفیای که راه زندگی زینت را به سینما کشاند. مودب در مصاحبه سالها بعد گفت:
«مادرم مقید بود و مذهبی. همچین چیزی را نمیتوانست قبول کنه. من کار خودم را کردم و او [بازیگر شدن من را] از روزنامههافهمید. در نگاه جامعه هنرمند خراب بود ولی خب من اهمیت نمیدادم.»
فیلم برای نخستین بار اردیبهشت ۱۳۲۷ در سینما رکس اکران شد و با وجود خوشبینی زیاد اسماعیل کوشان، بیش از ۲۰ شب دوام نیاورد. پروژه شکست خورد و میترا فیلم ورشکسته شد. این همه در حالی بود که کوشان از تمام عواملی که خیال میکردپولساز خواهند بود، برای ساخت این فیلم بهره برد. خالقی و صبادو استاد موسیقی، رهی معیری، شاعر و ترانهسرای نامدار، و بنان و علم اساتید آواز فقط نامهایی بودند که گروه موسیقی فیلم را تشکیل میدادند! به هر جهت، دلیل شکست خوردن توفان زندگی را به نقایص فنی بسیار و داستان ضعیف ربط دادهاند.
کوشان اما سر تسلیم نداشت. میترا فیلم را تعطیل و به تنهایی استودیو «کوشان فیلم» را بنا نهاد که بعدها نام آن را به «پارسفیلم» تغییر داد. او برای ساخت دومین فیلم این استودیو،خودش عهدهدار متن، کارگردانی و فیلمبرداری شد تا فیلم «زندانی امیر» در آبان ۱۳۲۷ تهیه شود. زینت مودب، مهراقدسخواجهنوری، ناصر صانعی، علی کیایی و ژاله علو بازیگران این فیلم بودند. زندانی امیر هم فقط ۲۱ شب توانست در اکران سینما رکس و سینما هما دوام بیاورد و شکست دوم کوشان را رقم زد. حتی زندانی امیرهم آخرین شکست اسماعیل کوشان و سینمای فارسی نبود.
شکست بعدی «پارسفیلم» و همکاری آخر مودب در این استودیو، فیلم «واریته بهاری» بود. در این فیلم که حتی نتوانست یک هفته روی پرده سینما باشد، شوکت علو، عزتالله انتظامی، ناصر ملکمطیعی و تقی ظهوری اولین تجربه سینمایی خود را آغاز کردند و زینت مودب سومین تجربه خود را. هر سه این فیلمها در حادثه آتشسوزی میترا فیلم از بین رفتند و دیگر قابل دسترس و داوری مخاطبین و مورخین سینما نیستند. اما با یک تامل جزیی در رفتار کوشان پس از هر شکست و سعی او در رفع نقص و اسباب شکست پروژههایش، یک نکته معلوم و مشخص است. و آن اینکه سه همکاری مجدد با زینت مودب که دوتای آنها در نقش اول فیلم بوده، بیشک نشانه استعدادی است که این بازیگر زن از خودش نشان داده. تازه آنکه کوشان از او به عنوان تدوینگر نیز در پروژههای بعدی بهره برد تا زینت مودب را به عنوان نخستین زن ایرانی که پشت میز تدوین نشست، بشناسیم. بالاخره و بعد از جدایی مسیر مودب از میترا فیلم و سه همکاری با این استودیو، او در سال ۱۳۳۷جلوی دوربین همسرش پرویز خطیبی خواهد رفت.
پایان خوش «دشمن زن» پس از ۶۵ سال؟
خوشبختانه فیلم دشمن زن از حادثه مصون مانده و تنها فیلمی است که در آن میتوانیم شاهد نقش آفرینی زینت مودب باشیم. نویسنده و کارگردان دشمن زن پرویز خطیبی، روزنامهنگار و فکاهینویس مجله توفیق بود که پیشتر در میترا فیلم با زینت مودب آشنا شد و آشنایی آنها به ازدواج انجامید. دشمن زن روایت طنزآلود مردی است که نظر خوبی به زنها و ارتباط داشتن با آنها ندارد و ترجیحا با نوکر خود -که او هم باالطبع مرد است-روزگار میگذراند و دست آخر و از طریق آشنایی با دختری به اسم ویدا ( با بازی ویدا قهرمانی) نگاه ضد زن او جای خود را به نگاهی تسلیم و از سر عشق میدهد. عنوان و قصه این فیلم در کارنامه زنی که تابوی حضور سخت و نامانوس زن در عرصه سینما را میشکند تصادف جالبی است. زینت مودب صد سال در جامعه ایرانی خرق عادت کرد و تاب آورد و ۱۰ روز قبل از مرگوی در ۱۰۰ سالگی هنوز مشاور رییس دانشگاه تهران در سال ۱۴۰۲ میگفت: «دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، «دانشکده رقاصها» است» تا لازم به گفتن نباشد که صد سال اینگونه تاب آوردن چه سخت است. یادش گرامی.
منابع:
تاریخ سینمای ایران از آغاز تا ۱۳۵۷، مسعود محرابی، انتشارات فیلم، چاپ دوم ۱۳۶۵
گفتگوی زینت مودب با عنایت فانی، به عبارت دیگر، بیبیسیفارسی