|

معرفی فیلم سوداگران درد به کارگردانی دیوید ییتس/ Pain Hustlers 2023

کاسبان رنج

موضوعی که ییتس سراغش رفته داستان مخوف سو استفاده شرکت‌های دارویی است. در اواخر دهه ۱۹۹۰، تجویز داروهای مخدر توسط پزشکان افزایش پیدا کرد. شرکت‌های دارویی تجارت پرسودی از فروش این محصولات داشتند. اعتیاد به دارو از مطب‌های قانونی آغاز می‌شد. پزشکان رشوه می‌گرفتند و داروی بیشتر تجویز می‌کردند. مدتی طول کشید تا تبعات این تجارت مرگ‌آور برای دولت آمریکا مشخص شد. آمارها وحشتناک بود.

کاسبان رنج

ساخت فیلم بر اساس مقالات معتبر و خبرهای پر سر و صدا و داستان‌های واقعی فرمولی موفق برای گروه‌های فیلم‌سازی است. فیلم سوداگران درد که دیوید ییتس کارگردان قسمت پنجم و ششم هری پاتر برای ساختش انتخاب شد، سراغ یکی از جنجالی‌ترین مقالات نیویورک تایمز رفته که پیش از این کتابی هم بر اساس آن نوشته شده است. فیلم‌نامه بر اساس چارچوب‌های کتاب پیش رفته و همین جذابش می‌کند. داستان خمیره محکمی دارد اما قصدی برای رفتن به عمق شخصیت‌ها ندارد. تمرکزش بر تعریف داستان است. قصه هم به اندازه کافی جذابیت دارد که بتوان برای دیدن انتخابش کرد اما در مقایسه با آثار مشابه حرفی برای گفتن ندارد. اغلب منتقدان فیلم ییتس را با «گرگ وال استریت» اسکورسیزی مقایسه کرده‌اند که سوداگران درد در این مقایسه بازنده است. اسکورسیزی هم از آن کارگردان‌هایی ست که به داستان‌های واقعی علاقه نشان می‌دهد. فیلم امسالش «قاتل ماه کامل» و «مرد ایرلندی» هم بر اساس داستان‌های واقعی بود. مقایسه فیلم جدید نتفلیکس با گرگ وال استریت تنها به دلیل موضوع مشابه نیست. تشابه بسیاری از صحنه‌ها با فیلم مهم کارگردان بزرگ منتقدان را به این مقایسه بی‌رحمانه وا داشت؛ اما دیوید ییتس تلویزیونی ساز است و با همان سبک و سیاق هم پیش رفته. علاقه‌ای به شخصیت پردازی و داستان‌های فرعی ندارد و فقط قصه تعریف می‌کند. تنها بازی ساختاری فیلم صحنه‌های مستندگونه‌ای است که در بین تصاویر رنگی فیلم آمده.

موضوعی که ییتس سراغش رفته داستان مخوف سو استفاده شرکت‌های دارویی است. در اواخر دهه ۱۹۹۰، تجویز داروهای مخدر توسط پزشکان افزایش پیدا کرد. شرکت‌های دارویی تجارت پرسودی از فروش این محصولات داشتند. اعتیاد به دارو از مطب‌های قانونی آغاز می‌شد. پزشکان رشوه می‌گرفتند و داروی بیشتر تجویز می‌کردند. مدتی طول کشید تا تبعات این تجارت مرگ‌آور برای دولت آمریکا مشخص شد. آمارها وحشتناک بود. بسیاری از شهروندان اعتیاد شدیدی به مسکن‌هایی داشتند که سرآغازش از نسخه‌های قانونی بود. اعتماد به سیستم درمانی و تحقیقات علمی متزلزل شده بود. افکار عمومی دستگاه‌های قانونی را وادارد کردند به موضوع ورود کند با تحقیقات بیشتر مشخص شد آزمایش‌هایی که دارو را تایید می‌کند، دست‌کاری شده و پایه علمی‌اش متزلزل است. داستان فیلم سوداگران درد به یکی از این شرکت‌های داروی مرتبط است که به خاطر منفعت مالی جان عده زیادی را به خطر انداخت. ماده فعال مسکن‌هایی که آنها تولید می‌کردند فنتانیل بود که تا ۱۰۰ برابر از مورفین قوی‌تر است. در سال ۲۰۱۸ ایوان هیوز آمریکا را با انتشار مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز به نام Pain Hustlers (سوداگران درد) تکان داد. هیوز با مقاله‌اش از یک فساد و توطئه‌ای عظیم پرده برداشت که در نهایت منجر به بازداشت مغز متفکر عجیب و غریب این شرکت داروسازی شد. هیوز در سال ۲۰۲۲ مطالب خود را در قالب یک کتاب به نام The Hard Sell منتشر کرد.

ابعاد اجتماعی و سیاسی این ماجرا آنقدر گسترده شد که سه سال پس از انتشار گزارش هیوز در نیویورک تایمز، تولید یک اقتباس سینمایی از این توطئه در دستور کار قرار گرفت و نتفلیکس با پرداخت ۵۰ میلیون دلار توانست حق ساخت و اقتباس سینمایی از مقاله‌ هیوز را به دست آورد.

داستان فیلم از لیزا با بازی امیلی بلانت آغاز می‌شود. مادر مجرد شکست خورده‌ای که توانایی اداره زندگی‌اش را ندارد. در گاراژ خواهرش زندگی می‌کند و مسئولیت دختر نوجوان بیمارش هم بر دوش اوست. او در شرایط نه چندان مناسبی توسط پیت جذب استارت‌آپ داروسازی در گل مانده‌ای می‌شود. لیزا برای این شغل ساخته شده و نیازهایش با نیازهای استارتاپ منطبق است. خیلی زود استعدادهای پنهانش شکوفا می‌شوند و نمایندگان فروش شرکت رقیب میدان را به او واگذار می‌کنند. لیزا و پیت به هر روشی متوسل می‌شوند تا پزشکان دارویشان را در نسخه بیماران سرطانی بگنجاند.

بلانت در سوداگران مرگ تمام تلاشش را می‌کند تا به لیزا، شخصیت خیالی وام گرفته شده از داستان جان دهد اما در نیمه راه، مشخص می‌شود کارگردان فضایی برای اضافه کردن ابعاد بیشتر به او نمی‌دهد. فیلم علاقه‌ای به کشف لیزا فراتر نقش مادری و مشکلاتش ندارد. سوداگران درد هرگز این را در نظر نمی‌گیرد و عنصر علاقه انسانی که داستان به شدت به آن نیاز دارد، حذف می‌کند. با این همه بلانت هنوز قوی‌ترین عملکرد را در تیم دارد. کریس ایوانز که ثابت کرده بازیگر خوبی است و در گذشته به خوبی از پس نقش آفرینی برآمده، نمی‌تواند تفاوتی در نقش پیت قصه ایجاد کند. داستان ظهور و سقوط شرکت‌های دارویی و بحران مواد افیونی تأثیر مستقیم بر زندگی انسان‌ها داشته بنایراین باید از طریق شخصیت‌هایش به هم مرتبط شود، اما فیلم‌نامه برج ولز آن‌قدر نگران ساختارهای مبهم قدرت است که فراموش می‌کند صاحب دید و احساسات باشد. معدود صحنه‌هایی از فیلم که به جزییات زندگی همسایه لیزا سرک می‌کشد، کمی ابعاد وحشتناک ماجرا را باز می‌کند اما کافی نیست و فیلم به شکل قابل توجهی از مقاله اصلی و عقب‌مانده و سرد و بی‌روح به نظر می‌رسد. شخصیت‌هایش بیشتر شبیه طرح‌های باریک هستند تا افراد واقعی.

کمبودهای فیلم وقتی به چشم می‌آید که با آثار مشابه مقایسه شود. در سال‌های اخیر داستان‌های متقاعدکننده زیادی درباره مافیای دارو ساخته شده، از مستند All The Beauty And The Bloodshed گرفته تا مینی سریال‌ Dopesick و Painkiller. متأسفانه، فیلم نتفلیکس آنقدر خلاق نیست که برای تماشاگر ویژه و تماشایی شود و تنها برگ برنده‌اش تیتراژ پرستاره‌اش است.