کتابی در باب روح شعر
همواره میباید روزگار درازی بگذرد تا کسی پیدا شود که شکیبایی و حوصله و پشتکار و دقتی چنان داشته باشد که بتواند همۀ آنچه پیشتر در زمینهای گفته شده را گِرد آورد (اصطلاحاً فیشبرداری کند) و ضمن جمعبندی، کتابی بنویسد که کتابخانۀ کارهای دیگر شود.
همواره میباید روزگار درازی بگذرد تا کسی پیدا شود که شکیبایی و حوصله و پشتکار و دقتی چنان داشته باشد که بتواند همۀ آنچه پیشتر در زمینهای گفته شده را گِرد آورد (اصطلاحاً فیشبرداری کند) و ضمن جمعبندی، کتابی بنویسد که کتابخانۀ کارهای دیگر شود. و اکنون مهدی مظفریساوجی در عرصۀ تاریخ نظریۀ ادبی چنین کاری کرده است. او کتاب «متافیزیک شعر» را نوشته و به چاپ رسانده است که در توان هر پژوهشگری نیست.
«متافیزیک شعر» مرور و نقد و نظری است مینیاتوری بر تاریخ تئوری شعر؛ یا نگاهی است تاریخی بر آنچه که شاید بتوان «روح شعر» نامید. روح شعر جدای فنون شعر است. فنون شعر، فیزیک و کالبد شعر است و لازمۀ ایجاد زمینۀ برآمدن روح شعر. همه صورتهای متناسب الزاماً زیبا نیستند، ولی تناسب، لازمۀ زیبایی است. روح شعر به این بخش از کار برمیگردد. سعی این کتاب، در نزدیکشدن به شناخت روح شعر است و طلوع و تبلور چنین روحی است. مهدی مظفریساوجی در این کتاب، تاریخ روح شعر را در کتب مختلف، از ابتدا تاکنون، بهدقت بررسی کرده و ضمن نقل و سنجش منابع و آرای اصیل و دستِ اول، دیدگاه خود را هم، ضمن شرح و تحلیل بیان کرده است.
من در میان صفتهای برشمرده برای پژوهشگر از انگیزه نامی نبردم، چراکه به گمان من انگیزه برای کارهای بزرگ، غرقشدن است و فراموشی است. غرقشدن در دریایی از پرسشها به امید سر برآوردن در روشنایی سپیدهدمی آرام از پاسخها و رضایت خاطری که زمانۀ تلخ را به بطالت نگذرانده؛ و سرانجام اینکه دستاوردی دارد و عرصهای که آبشخور بسیار کسان و بسا کارها خواهد بود.
لازم است از جناب آقای مهران بخشی، مدیر انتشارات دیدآور نیز سپاسگزار باشیم که در روزگاری چنین ذلتخیز (به قول احمد شاملو) همت کردند و نوری افکندند و این کار سترگ را از قوه به فعل درآوردند؛ کتابی خوشدست و شکیل برای لذت خواندن.