روتیتر: جامجم نوشت:
تیتر: صداوسیما در مسیر خودانتقادی قرار گرفتهاست؟
مصرع مشهور «سالها دل طلب جامجم از ما میکرد» را میتوان مصداقی برای روند شکلگیری و تولید برنامه جامجم دانست که پس از سالها انتظار میوه درخت این ایده به بار نشست. برنامه جامجم که در قالب گفتوگوی سخت یا مناظره روی آنتن شبکه یک سیما میرود با حضور موافق و منتقد به بررسی سیاستهای سازمان صداوسیما و عملکرد آن میپردازد.
به گزارش شبکه شرق، پشت این برنامه که با پیگیری رئیس رسانهملی هر دوشنبهشب به پخش میرسد، اتاق فکری وجود دارد که در آن چهرههای شناختهشدهای حاضر هستند.
در یکی از قسمتهای این برنامه که به پشتصحنه آن سر زدیم با فضلا... شریعتپناهی، مدیر تولیدات غیرنمایشی مرکز سیمرغ و عضو اتاق فکر برنامه؛ مصطفی هیودی تهیهکننده و سیداحمد موسوی صمدی سردبیر و مجری گپ زدیم. سولهای نزدیک به استودیوی ولیعصر در محوطه سازمان صداوسیما محل پخش «برنامه جامجم» از تولیدات مرکز سیمرغ رسانهملی است.
در برنامه جام جم میزبان در هر قسمت با حضور مهمان به چالش در حوزه مباحثی خواهد پرداخت که در کانون توجهات رسانهای قرار گرفته است. وارد فضای استودیو که میشویم بیش از همه فضای ساده آن به چشم میخورد که لزوم تمرکز بر گفتوگوها را یادآور میشود.
مصطفی هیودی، تهیهکننده در گفتوگو با ما، این فضای مینیمال با طراحی پیمان قانع را در راستای هدف برنامه توصیف میکند. در بازدید از پشتصحنه این برنامه شاهد حضور نیروهای اغلب جوانی هستیم که هرکدام مسئولیت بخشی را بهعهده دارند. حدود ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه است و گروه در حال آمادهسازی صحنه در یک شب بارانی پاییز هستند. در این میان فرصتی دست میدهد تا با یکی از اعضای اتاق فکر جامجم گپ بزنیم.
فرهنگ نقد را گسترش دهیم
فضلا... شریعتپناهی، مدیر تولیدات غیرنمایشی مرکز سیمرغ و عضو اتاق فکر این، میگوید: در دوره هر ریاستی در سازمان، همیشه این دغدغه وجود داشت که برنامهای شکل گیرد تا عملکرد سازمان در حوزههای مختلف را نقد کند. گروههای مختلفی برای به نتیجه رساندن این ایده تلاش کردند و گاهی به پخش هم رسیدند، ولی ادامه پیدا نکرد.
آقای جبلی از همان ماههای اول که آمدند این دغدغه را داشتند، البته دغدغه درستی هم بود چون رسانه دستگاهها و نهادهای گوناگون را نقد میکند پس خودش را هم باید نقد کند تا فرهنگ نقد گسترش یابد و هم با بیان مسائل و مشکلاتی که داخل سازمان است در جهت رفعشان اقدام کند.
وی ادامه میدهد: در آخر این وظیفه به مرکز سیمرغ سپرده شد. قرار بود در ابتدا برنامه تولیدی باشد و پنج برنامه هم ضبط شد اما رئیس رسانهملی تصمیم گرفتند بنا به دلایل مختلف برنامه زنده روی آنتن برود که به نظرم بسیار درست است.
چون شاید گفتوگویی یک ساعته در ۴۰ دقیقه پخش شود و با کوتاه شدن آن حرف و حدیث پیش میآید. منتقدان میگویند کلام ما را تقطیع کردند و... . به همین دلیل رئیس سازمان دستور دادند برنامه زنده باشد.
شریعتپناهی بیان میکند: این برنامهها باید در سازمان در حوزههای گوناگون هم تولید شود و مسئولان و کارشناسان باید تحمل نقد همدیگر را داشته باشند و شنیدن صدای مخالف را تمرین کنند.
اگر این موضوع به فرهنگ تبدیل شود میتواند زمینه خوبی برای مناظرات آینده و بحث انتخابات و مسائل مختلف ایجاد شود، البته قطعا برنامه اشکالات و دشواریهایی هم دارد که بیشتر تیم تهیه درگیرش هستند. از اینکه دو نفر باید روبهروی هم بنشینند گرفته تا افرادی که زنگ میزنیم و مایل به مناظره نیستند.
از شریعتپناهی در اینباره میپرسیم آیا ممانعتی برای حضور برخی افراد در این برنامه وجود دارد یا در به روی همه منتقدان باز است که وی پاسخ میدهد: ممانعتی تاکنون نبوده و همه کارها براساس موضوع و مهمانانی که در اتاق فکر مطرح و به جمعبندی و سپس به تصویب سازمان میرسد انجام میشود. علت این که چند نفر را پیشنهاد میدهیم این است که احتمال دارد بعضیها به هر دلیلی نخواهند روبهروی هم بنشینند.
همه چیز براساس فکر جمعی اتفاق میافتد،هم در پیشنهاد موضوع و هم در پیشنهاد مهمان. موضوعات را اولویتبندی میکنیم. احتمال دارد برخی از موضوعات چند هفته بهعنوان پرونده ادامه پیدا کند و از ابعاد مختلف به موضوع پرداخته شود و دیدگاههای موافقان و مخالفان مختلف را بشنویم. منعی راجع به حوزههای گوناگون سازمان نداریم. تاکنون ۱۲ برنامه پخش شده و امیدواریم
در برنامههای آتی بتوانیم به حوزه فرهنگی، هنری و رسانهای خارج از سازمان هم ورود کنیم.
مدیر تولیدات غیرنمایشی مرکز سیمرغ درباره تعداد قسمتهای این مجموعه برنامه در فصل اول میگوید: تعداد برنامه محدودی از این سری برنامه جامجم مانده که انشاءا... در ماههای آینده پخش خواهد شد ولی درخصوص ادامه تولید سری دوم برنامه جامجم در مرکز سیمرغ تصمیمگیری با مدیران سازمان خواهد بود.
واقعیت این است که مأموریت مرکز سیمرغ، تولید برنامه زنده نیست و این ماموریتی بود که رئیس محترم سازمان به مرکز سیمرغ محول کرد. باید ببینیم سال آینده این مأموریت به سیمرغ داده میشود یا نه؟ اگر این اتفاق بیفتد حتما با طراحی جدید و تغییردر ساختار و محتوا برنامه تولید و پخش خواهد شد.
برنامه جامجم دوشنبهها ساعت ۲۳و۱۵دقیقه روی آنتن میرود؛ ساعتی که ممکن است برای برخی مخاطبان دیر باشد. شریعتپناهی در این خصوص عنوان میکند: جدول پخش شبکه یک بسیار فشرده است و امکان پخش برنامه از شبکه یک در ساعت دیگر امکان پذیر نیست و تاکنون هم ساعت فعلی زیاد دستخوش تغییر نشده البته بینندگانی که امکان دیدن برنامه را نداشته باشند، میتوانند برنامه کامل جامجم را در تلوبیون ببینند.
وی میافزاید: سازمان با عزمی که در دوره تحول دارد، نقد را از خودش شروع کرده و متتقدان تاکنون بدون هیچ محدودیتی حرفها و نقدهایشان را درباره موضوعات مختلف سازمان بیان کردند.
امیدواریم طرح این گونه مباحث، باب نقد درست را باز کند. باید نقد را تمرین کنیم و یاد بگیریم نقد واقعی چیست. نقد باید سازنده باشد. این که فقط ایراد بگیریم و راهکار ارائه ندهیم، نقد درستی نیست.
اگر این برنامهها زیاد شود هم مردم میتوانند مطالبه کنند و هم مسئولان میتوانند رو به روی افراد مخالف بنشینند و بحث کنند. انشاا... این برنامه بتواند هم آموزش و تمرین نقد باشد و هم بتواند سعه صدر مسئولان و مدیران را در کل کشور فراهم آورد. در ادامه مطالبهگری و طرح نقد، پیگیری برای رفع شدن مشکل است که آن را سازنده میکند.
از شریعتپناهی میپرسیم پیگیری مباحث مطرح شده جزو اهداف است که اگر نقدی بیان میشود تغییری هم ایجاد شود یا در فصلهای بعدی به این موضوع رسیدگی میشود، وی تصریح میکند: این شروع راه است و باید در انتهای هر مناظره و جمعبندی صحبتهای مهمانان به راه حل و راهکار سازنده و پیشران برسیم.
ساخت چنین برنامهای جسارت میخواهد
پس از گفتوگو با شریعتپناهی این نظر را با مصطفی هیودی، تهیهکننده برنامه جامجم در میان میگذاریم. او درباره روند تصویب و تولید این برنامه به ما میگوید: در مصاحبهای که رئیس سازمان با دانشجویان داشتند، وعده چنین برنامهای را دادند. آبان ۱۴۰۱ این مأموریت به مرکز سیمرغ سپرده شد.
دوستان لطف داشتند و ما را صدا کردند که قرار است چنین پروژهای اتفاق بیفتد. از زمان ریاست آقای لاریجانی در سازمان قرار بود چنین کاری که نقد درون سازمانی و نقد سیاستهای سازمان باشد، ساخته شود.
کارهای مصداقی هم ساخته شد. مثلا برنامهای که در آن سریالی را نقد کنند اما در این برنامه بحث درباره نقد و بررسی عملکرد سازمان بود. سال گذشته دو سه ماه فقط اتاق فکر فرم را بررسی کرد تا ببیند چه فرمی برای این برنامه مناسب است.
حتی قسمتهای صفر را با فرم مستند روایی ضبط کردیم. چند نمونه کار کردیم؛ مثلا با آقای دلاوری در زمینه علت غیبت برخی مجریها یک مناظره را ضبط کردیم. همچنین موازی با آن یک مستند روایی در حوزه چالشهایی که رسانه با روستا دارد و اینکه چرا روستا را در تولیدات رسانهای کمتر میبینیم، تولید کردیم و این گام اول بود.
قسمتهایی را ضبط کردیم و رئیس فرم مناظره را پذیرفت و مأمور شدیم با همین ساختار جلو برویم. بعد افراد پیشکسوت به اتاق فکرمان اضافه شدند. آقایان دکتر احسانی، مهندس جعفری جلوه، سلیم غفوری، احسان کاوه، شریعت پناهی و اکبرشاهی در رأس کار بودند.
به علاوه آقای سیداحمد موسوی که اجرای برنامه را به عهده دارد. حدود دو،سه ماه موضوعات و مهمانان را بررسی میکردیم. قرار شد در ماههای ۱۰ و ۱۱ سال گذشته کار را ضبط کنیم و به آنتن برسانیم. اجرا را به خانم شریفیمقدم سپردیم و پنج قسمت را با او به صورت مناظره ضبط کردیم.
دوباره کار متوقف شد و یک وقفه دو سه ماهه در کار داشتیم. خرداد ما را برای جلسه در دفتر آقای جبلی دعوت کردند.
همه اعضای اتاق فکر حضور داشتند و درباره چالشهای این پنج، شش قسمت به رئیس رسانهملی گفتیم برخی وقتی متوجه میشوند برنامه ضبطی است برای حضور موافقت نمیکنند یا عدهای از اینکه مقابل یکدیگر بنشینند، امتناع دارند.
وی ادامه میدهد: این موضوع بسیار حساس است. پژوهش انجام دادیم تا ببینیم چنین کاری در رسانههای مختلف دنیا شده یا نه؟ اینکه نقد سیاستهای درون یک سازمان به صورت عمومی پخش شود را ندیدهایم.
در جلسه آقای جبلی چند پیشنهاد دادند و گفتند فکر میکنم این برنامه باید زنده باشد که اقبال مهمانان برنامه و مخاطبان بیشتر شود. گفتند این برنامه را با فرم هارد تاک تولید کنید.
بعد بحث مجری شد، فردی میخواستیم که فضای سازمان را بشناسد، بحث را جهت دهی کند و پیش ببرد. در همان جا دکتر جبلی، آقای موسوی را پیشنهاد و اعضا هم اعتماد کردند.
بعد از دو سه پرونده اتاق فکر پیشنهاد داد به سمت مناظره پیش برویم. بازخوردهای مثبتی درخصوص مناظرات داشتیم.
این تهیهکننده و کارگردان در مورد اینکه برنامه به همین شیوه جلو خواهد رفت یا به سبک و سیاق قبل بازخواهد گشت، عنوان میکند: بستگی به پرونده دارد.
ما خیلی موضوع محور پیش میرویم و منعطف هستیم. اینکه سوژهها چطور انتخاب میشوند و آیا گروه طبق مسائل روز پیش میرود یا موضوعات ملتهب و حساس مربوط به سازمان را که از قدیم مطرح بودند، دستمایه قرار میدهد، موضوع دیگری است که از هیودی میپرسیم.
او میگوید: یک سری از موضوعات در جلسات اتاق فکر دپو شده مثل ساترا، مرجعیت خبر، غیبت مجریان مطرح و بازرگانی؛ ولی به روز هم پیش میرویم؛ یعنی مثلا اگر امروز بحث سلبریتی یا ورود دوباره آقای رشیدپور داغ میشود همین موضوعات را کار میکنیم.
شروع برنامهمان هم با همین خبرها مقارن بود. انتخاب کارشناسان و مهمانان برنامه به نظر دشوار میآید. برخی از آنان ممکن است فکر کنند حرفهایشان سانسور میشود. پروسه دعوت از این افراد را هیودی چنین توضیح میدهد: تیم هماهنگی و سردبیری موضوع را برای مهمان باز میکند.
اکثرا بحثها بحثهای مبنایی است. البته هنوز چالش داریم؛ یعنی گاهی افراد نمیآیند یا مثلا کسی میگوید جلوی فلان فرد نمینشینم. «آیا قرار است چهرههایی را در این برنامه ببینیم که همیشه منتقد عملکرد رسانهملی هستند و کم در تلویزیون دیده شدند؟»
این پرسش دیگری است که بیان میکنیم و هیودی در جواب میگوید: این کار را کردیم؛ مثلا در فضای رسانهای مجازی میبینیم فردی داد میزند «تلویزیون به من اجازه دهد بیایم و فلان مطلب را بگویم! چرا رسانه آزاد نیست؟» به همین فرد زنگ زدیم ولی بارها به دلایل مختلف نپذیرفته و نیامده است. درها باز است اما برخی خودشان نمیآیند.
برنامههایی در حوزه نقد ورزش و سینما داشتیم. اینکه قرار است «جامجم» به یک برند مانا تبدیل شود یا خیر نکته دیگری است که هیودی در این باره شرح میدهد: ذهنیت این بوده که برنامه ماندگاری باشد و دائما رسانه خود را رصد و نقد کند. ما نقد را از خودمان شروع کردیم و این اتفاق مهمی است.
وی بیان میکند: در فرم مناظره مجری بیشتر نگهبان بحث است تا منحرف نشود. کار مجری این است که فضا را مدیریت کند و بحث را پیش ببرد. در مدلی که با مهمان گفتوگو میکند کار سنگینتر است چون باید نظر مخالف نظر مهمان را بیان کند. یعنی مجری نقش میگرفت اما شاید نظر خودش این نبود.
اساسا برنامه روی پژوهش جلو میرود و نسبت به هر مهمان و موضوع تیم سردبیری پژوهشهای مفصل بعضا ۱۰۰-۵۰ صفحهای دارد. یکی از نقدهایی که مطرح میشود این است که چهرهای مثل شریفیمقدم و دلاوری که سابقه اجرای برنامههای چالشی دارند شاید برای جذب مخاطب عام موثرتر باشند. هیودی میگوید: آقای موسوی ریسک کردند و این فضا را پذیرفتند.
شاید مجریهای مطرح این فضا را نپذیرند که موضع خود را نداشته باشند و نسبت به هر مهمان موضعشان تغییر کند و نقش بگیرند. در دو قسمتی که در خدمت آقای دلاوری و خانم شریفیمقدم بودیم بخش مناظره بود و بیشتر کنترل بحث و تایمینگ و بحثهای این مدلی را داشتند و این نبود که خودشان نسبت به بحث موضع بگیرند.
مخالفخوان هستم
سیداحمد موسوی صمدی، مجری و سردبیر برنامه جامجم در حال آماده شدن و حضور در استودیو است. در اتاق گریم با او گپ میزنیم.
از موسوی صمدی درباره سوابق علمی و اجرایی او پرسیدیم و پاسخ میدهد: من فارغالتحصیل رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) هستم و گرایش ارشدم سیاستگذاری بوده و دکتری خود را در رشته سیاستگذاری فرهنگی ادامه دادم. در دورهای مدیر مجتمع شهیدآوینی بودم و همچنین به مدت چهار سال مدیر گروه اجتماعی شبکه چهار سیما بودم.
موسوی درباره سابقه اجرا و سبک کارش در این برنامه به جامجم میگوید: واقعیت این است که من اجرای حرفهای را بلد نیستم و حتی بعضی دوستان به طعنه یا شوخی میگویند تپق میزنی و من میگویم بله، اما به لحاظ کارشناسی و فضای علمی که سالها دنبال کردم برای نشستن بر این صندلی انتخاب شدم.
فضای مطالعاتی من سالها در حوزه سیاستگذاری رسانه بوده است و تجربه مدیریت گروه اجتماعی شبکه چهار سیما را داشتم. تصور میکنم این برنامه بیشتر از آنکه به یک مجری نیاز داشته باشد، به یک میزبان تخصصی نیاز دارد.
من حتما ضعفهایی را که در حوزه اجرا دارم میپذیرم اما به دلیل حوزههای علمی که در این سالها دنبال کردم برای راهبری این بحث انتخاب شدم. از این رو سعی میکنم گفتوگو را پیش ببرم.
وی ادامه میدهد: فضای اتاق فکر برنامه جامجم باز و بسیط است؛ فضا و روی گشادهای به سوی همه منتقدان دارد. روزنامهنگاران و افرادی از جریانهای متفاوت فرهنگی در کشور به ما در اتاق فکر کمک میکنند و مشورت میدهند. این خاصیت به دوری جامجم از تکبعدی بودن کمک میکند.
از موسوی صمدی میپرسیم چرا در این برنامه شخصیت دوگانهای از مجری میبینیم؟ هر بار در بحث یک سو میایستد و نظرات متفاوتی ارائه میدهد؟ سردبیر جامجم پاسخ میدهد: شخصیتی که برای میزبان برنامه جامجم تعریف شده، شخصیتی مخالفخوان است.
یعنی هر کسی مقابل او بنشیند وظیفه میزبان، نمایندگی از جریان مخالف است. مثلا در قسمتی که با آقای کوشکی داشتم موقعیتی که انتخاب کردم، موقعیت جریان سیاسی معارض ایشان بود.
در نسبت با آقای دکتر داروغهزاده هم موقعیتی که خلق کردم موقعیت مخالف با نگاه ایشان بود. پس شخصیت میزبان در حامجم بیشتر یک شخصیت پرسشگر و مطالبهگر است؛ سعی میکند وکیل مدافع مخاطب باشد تا بحث به صورت دیالکتیک پیش رود.
این مجری و سردبیر به چرایی انتخاب این سبک اجرا اشاره کرد و ما از او درباره چالشهای آن هم پرسیدیم که میگوید: با توجه به الگوهای سنتی اجرا در برنامههای سیما، مخاطب از مجری توقع یک موضع ثابت دارد.
ما سعی کردیم در جامجم این نکته را به چالش بکشیم؛ برای همین مخاطب در قسمتهای نخست برنامه با مجری دچار دوگانگی میشد و نمیتوانست موضع او را حدس بزند. پس چالش اول عدم باورپذیری مخاطب بود که البته بعد از مدتی همنوایی پیدا کرد. بعضی مواقع فضایی در برنامهها تعریف میشود که مجری یا میزبان بیشتر زماننگهدار و ادارهکننده جلسه باشد.
طراحی ما در جامجم به این شکل است که مجری حتی در مناظرهها هم پرسشگر فعال باشد. به همین دلیل میزبان جامجم، جوابی را که از یک طرف میز گرفته است، دستهبندی میکند و صورتبندی جدید به آن میدهد و بعد از طرف مقابل میپرسد. در اصل وظیفه میزبان در مناظرههای این برنامه به چالش کشیدن دو طرف بحث و البته پیشبرد گفتوگوست.
این سردبیر درباره انتخاب موضوعات توضیح میدهد: یک فهرست موضوع در اتاق تحریریه داریم که در اتاق فکر (شورای سیاستگذاری) بررسی و به مدیران مرکز سیمرغ ارائه میشود و در اتاق فکر موضوع را انتخاب میکنند.
بسیاری از حضور و تاثیر رئیس رسانهملی در این برنامه میگویند، موسوی ضمن تایید این مورد، بیان میکند: همه برنامههای سازمان صداوسیما سلسلهمراتبی دارد که توسط معاونت مرتبط و مدیران رسانهملی پیگیری میشود اما به دلیل اهمیت موضوع برنامه جامجم و همچنین اینکه رئیس رسانهملی، وعده شکلگیری برنامه جامجم را در دیدار با دانشجویان دانشگاه صداوسیما داده بودند، ایشان توجه ویژهای نسبت به این برنامه دارد.
در بعضی موضوعات امکانش فراهم میشود و جلسه اتاق فکر را در حضور ایشان تشکیل میدهیم. وی درباره انتخاب موضوعات میافزاید: در تحریریه و اتاق فکر جامجم یک خط محتوایی را دنبال میکنیم. در فصل اول جامجم از پرداختن به سوژهها پرهیز شده و بیشتر به راهبردها توجه داریم.
تا به سیاست و راهبردهای اصلی پرداخته نشود نمیتوان به وسوژهها پرداخت. البته در ادامه احتمالا بیشتر به موضوعات مصداقی و خردتر نگاه میکنیم.
در ادامه گفتوگو پرسیدیم که جامجم وعده داده بوده که به دیگر عرصههای مرتبط با فرهنگ و رسانه میپردازد، کی این موضوع محقق میشود؟ موسوی بیان میکند: رئیس سازمان تاکید داشتند ابتدا نقدهای جامجم از رسانهملی شروع و در ادامه سایر حوزهها پوشش داده شود. امیدواریم بعد از قسمت سیزدهم به عنوان پایان فصل اول، وارد نقد دیگر عرصههای فرهنگی و رسانه ای شویم.
جامجم، سمبل رسانه
هیودی درباره انتخاب نام برنامه چنین استدلال میکند: اسمهای مختلفی روی میز بود؛ مثل ساختمان شیشهای، نقطه صفر و نقد جامجم. نهایتا اسم برنامه جامجم شد که با شور و مشورت اعضای اتاق فکر بود. «جامجم» به یک سمبل از رسانه تبدیل شده که به نظرم اسم بدی نیست و برای رسانه یونیک است.
وی درباره بازخوردها هم میگوید: کسانی که نقدهای مطرح و تاملبرانگیزشان را بیان کردند، این برنامه را اتفاقی خوب دانستهاند. البته پیشبینی میکردند این برنامه نمیماند و به زودی از بین میرود. در روزنامه هفت صبح تیتری با این محتوا خواندم که لطفا جامجم را نترکانید! به هر حال بازخوردهای مثبتی نسبت به فرم، اجرا، موضوع و مهمان گرفتیم و البته بازخوردهای منفی هم داشتیم.
نیمنگاهی به عناوین برخی پروندههای مطرح شده در «جامجم»
۱- سلبریتی
۲- ذائقهسازی
۳- حق پخش مسابقات
۴- الگوسازی کودکان
۵- مطالبهگری
۶- تولیدات نمایشی