تعلیق در جهانی پرتضاد
اوسامو دازای، از نویسندگان ژاپنی قرن بیستم، در اغلب آثارش به تضادهای بین سنتهای قدیمی و خصلتهای جهان مدرن پرداخته و همچنین به جنگ و تبعات ناشی از آن نیز توجه زیادی داشته است.
شرق: اوسامو دازای، از نویسندگان ژاپنی قرن بیستم، در اغلب آثارش به تضادهای بین سنتهای قدیمی و خصلتهای جهان مدرن پرداخته و همچنین به جنگ و تبعات ناشی از آن نیز توجه زیادی داشته است. رمان «نه آدمی» دومین رمان دازای است که با ترجمه مرتضی صانع به فارسی منتشر شده است. این کتاب بهتازگی در نشر کتاب فانوس بازچاپ شده است. «نه آدمی» روایتی است از زندگی انسانی که در وضعیتی پرتناقض گرفتار است و از سیر طبیعی زندگی بازمانده است. کتاب «نه آدمی» را رمانی اتوبیوگرافیک هم نامیدهاند. «نه آدمی» با روایت اولشخص نوشته شده و راوی با نگاهی به گذشته، تصویری تیره از روزهای پشت سر به دست میدهد. او از همان سالهای کودکیاش حس میکرده که بار 10 انسان نگونبخت را بر دوش میکشیده. بسیاری از عادات روزمرهای که در سراسر جهان هر روز تکرار میشود، برای او مسئلهای غیرعادی است که از زاویهای مختص به خود به آنها نگاه میکند و به نظرش گاه بلاهتآمیز میآید. «نه آدمی» با جملهای اعترافگونه از راوی آغاز میشود: «روزگارم همه شرمساری است. رؤیای زندگی آدمیزادی هم ناممکن. در روستایی در شمال شرقی کشور زاده شدم و بسیار گذشت تا برای نخستین بار قطاری دیدم. بیخیال از پل ایستگاه بالا و پایین میرفتم، بیخبر از دلیل بودنش. خیال میکردم آن را ساختهاند تا جلوهای بیگانه به ایستگاه بدهد و تنوعی برایش باشد؛ مثل زمین بازی خارجیها». در دفتر نخست کتاب «نه آدمی»، راوی با نگاهی به گذشتهای دورتر از لحظه آغاز میگوید؛ لحظه تولدش در روستایی در شمال شرقی کشور. کودکیِ راوی با دورههای مدام بیماری و بستریشدن سپری شده است. بیش از آنکه حوادث و اتفاقات، روایت کتاب «نه آدمی» را پیش ببرد، تأملات و درونکاویهای راوی شکلدهنده روایت رمان است. ما از منظر او جهان را میبینیم که منظری است متفاوت و ویژه. ذهنیت عجیب راوی هر چیز سادهای را که در زندگی عادی بهنجار تلقی میشود، با چالش روبهرو میکند. او در همان کودکی بهمرور حس میکند که فقط او است که با دیگران فرق دارد و این موقعیت دشواری برایش رقم میزند. در نتیجه واکنش او به این اتفاق این است که به قول خودش لودگی پیشه کند. او از آدمها و مناسبات میانشان میترسد؛ اما مجبور میشود با لبخندی بر لب از این جهان استقبال کند. میگوید «لبخندی بر لب نهادم که کمتر از دهانم فرومیافتاد. این بود شیوه همگونسازیام. پرخطرترین دستاوردی که با تقلای بسیار حاصل شد».
تلاشهای راوی کتاب «نه آدمی» برای تطبیقدادن خود با جهان اطرافش پس از کودکی هم ادامه پیدا میکند. در دفترهای بعدی این کتاب، او به شرح دوران نوجوانی و جوانیاش میپردازد که با شکستهای پیدرپی همراه بوده است. اوسامو دازای در سالهای حیاتش تقریبا هیچگاه زندگی معمولی نداشت و چندین بار دست به خودکشی زده بود و در نهایت هم با خودکشی از دنیا رفت. او هم با رنجهایی مداوم درگیر بود و از اینرو میتوان شباهتهایی میان راوی کتاب «نه آدمی» و خود اوسامو دازای یافت.
«اصلا چه اتفاقی افتاد؟ کسی چیزی نمیداند. آخر هیچکس آنجا نبود. همه سر کارهای خود بودند. آن روز یک روز کاری عادی بود؛ دوشنبهای در ماه فوریه، دما حدود 15 درجه، آفتابی و بدون باد. هیچ شاهدی وجود ندارد. کسی چیزی ندیده است. آخر هیچکس هم در نزدیکی آنجا نبود که بتواند چیزی ببیند. حالا همه میدانند چه اتفاقی افتاده است؛ ولی کسی نمیداند که چطور، چرا و کی این اتفاق افتاد؟». این آغاز رمانی است با عنوان «ما که اینجاییم» از برند شرودر که با ترجمه مهشید میرمعزی در نشر کتاب فانوس به چاپ رسیده است. برند شرودر از نویسندگان معاصر آلمانیزبان است که در سال 1944 و ضمن فرار والدینش در آئوسیگ که امروز اوستی ناد لابم نامیده میشود، به دنیا آمد. او در فورهولتسن واقع در باواریای علیا بزرگ شد. پس از تحصیلات ابتدایی در مونیخ در رشتههای تاریخ تئاتر، زبانشناسی آلمانی و آداب و رسوم قومی و اجدادی تحصیل کرد. او از 1968 بهعنوان فیلمنامهنویس برای تلویزیون مشغول به کار شد. در سال 1987 برای فیلمنامه «راه آهنین» برنده مدال جایزه آدولف گریمه شد. همچنین در سال 1992 نیز جایزه فیلم آلمان را دریافت کرد. شرودر عضو انجمن قلم آلمان است و در برلین و آرنزهوپ زندگی میکند. در بخشی دیگر از کتاب «ما که اینجاییم» میخوانیم: «کما وضعیتی گاه طولانیمدت از ناهوشیاری عمیق است. فردی را که به کما رفته، نمیتوان بیدار کرد. در حالت کمای عمیق واکنشهای عادی از کار میافتند. در درجاتی از کما فرد مبتلا دیگر دفاعی در مقابل تحریکات درد از خود نشان نمیدهد و ممکن است مردمک چشمهایش در مقابل نور واکنشی نداشته باشد. امروزه دیگر کما را وضعیتی ثابت نمیدانند؛ بلکه آن را روندی متغیر میبینند. برخی بیماران ممکن است حتی در صورت هوشیاری مجدد دچار فلج دائم شوند».