|

معرفی انیمیشن «پسر و مرغ ماهی‌خوار»، آخرین اثر هایائو میازاکی

غم‌هایت را بغل کن

پرسش اصلی ماهیتو این است که چگونگی زندگی کنیم؛ سوالی که در پایان انیمیشن، به طور مستقیم از تماشاچی پرسیده می‌شود و البته پاسخ آسانی ندارد، اما میازاکی تاکید دارد که عشق و هنر، تنها دستاویز برای گذران زندگی است.

غم‌هایت را بغل کن

«میازاکی غول» دنیای انیمیشن سال ۲۰۱۳، پس از فیلم «باد برمی‌خیزد» اعلام بازنشستگی کرد؛ اما در سالی که گذشت، با اثر بی‌نظیر پسر و مرغ ماهی‌خوار بازگشت و طرفداران پروپاقرصش را خوشحال کرد. همه عناصری که نشانه‌هایی از آثار میازاکی به حساب می‌آیند، در این کار دیده می‌شود. کودک تنها، موجودات خارق‌العاده و کیفیتی شبیه به رویا که فیلم‌های رمزآلود و تامل‌برانگیز پیشین او را تداعی می‌کنند. 

این انیمیشن بر اساس رمان کلاسیک ژاپنی «چگونه زندگی کنیم؟»، اثر گنزابورو یوشینو ساخته شده است و با همین نام در ژاپن اکران شد. رمان داستان پسر نوجوانی را دنبال می‌کند که پس از مرگ پدرش با تحولات زندگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. فیلم میازاکی به طور کامل متعهد به رمان نیست؛ اما عناصر اصلی داستان در سراسر آن به چشم می‌خورد.

سوگواری و اندوه از مضامین اصلی اثر است. شخصیت اصلی، ماهیتو مادرش را در بمباران توکیو از دست داده. رویاهای‌اش از ترس و سردرگمی سرشار است او به برج متروکه‌ای پناه می‌برد و با مرغ ماهی‌خوار سخنگویی هم‌کلام می‌شود. پرسش اصلی ماهیتو این است که چگونگی زندگی کنیم؛ سوالی که در پایان انیمیشن، به طور مستقیم از تماشاچی پرسیده می‌شود و البته پاسخ آسانی ندارد، اما میازاکی تاکید دارد که عشق و هنر، تنها دستاویز برای گذران زندگی است. سال ۱۹۴۴، زمانی که استاد انیمه هایائو میازاکی، سه ساله بود، خانواده او از توکیو به حومه شهر گریختند. پدر میازاکی در یک کارخانه هواپیماهای جنگنده کار می‌کرد؛ او در مصاحبه‌ها گفته است که نخستین خاطرات هایائوی جوان با جنگ و ترس همراه بوده است.

زندگی قهرمان فیلم جدید میازاکی به شدت یادآور کودکی خود اوست و پیوندهای واضحی با زندگی شخصی‌اش دارد. گویی فیلم تکرار کابوس‌های کودکی‌اش است؛ مانند اغلب آثار دیگر که پنجره‌هایی به ناخودآگاه او هستند. میازاکی در مصاحبه‌های‌اش هم به این موضوع اشاره می‌کند و تاکید دارد که این قصه‌ها نوستالژی نیستند؛ بلکه چیزهایی هستند که به یاد آوردنشان آسان نیست. وحشتی که در لایه‌های زندگی روزمره گم می‌شوند و گره‌های ذهنی عمیقی می‌سازند. آنچه برای میازاکی اهمیت دارد، رسیدن به این مسئله است که کنار آمدن با گذشته، می‌تواند وحشتناک‌ترین خاطرات را هم به چیزی قابل کنترل و انعطاف‌پذیر تبدیل کند که له‌کننده نباشند. قصه آخر او در آستانه ۸۴ سالگی در این موضوع تاکید دارد که رویارویی با غم‌های وحشتناک و یافتن راهی برای جایگزینی آن، شگفتی و حتی شادی به همراه دارد. میازاکی می‌گوید: «کسانی که انیمیشن کار می‌کنند، همان‌هایی هستند که بیشتر از دیگران رویا می‌بینند و می‌خواهند این رویاها را به دیگران منتقل کنند.»

آثار میازاکی تسخیرکننده هستند و خصوصیات سینمایی متبحرانه‌ای دارند. جادویی که میازاکی به آثارش منتقل می‌کند ریشه در نوعی پشتکار، فرهنگ ژاپنی و اندوه جمعی مردمی که از جنگ و مشقت دور نبودند، دارد. علاوه بر زیست جذابی که این پیش‌کسوت انیمیشن‌سازی به آثارش منتقل می‌کند، هنر و دانشی است که در فریم‌های وسواس‌گونه‌اش به چشم می‌خورد. هر فریم از فیلم اخیر او یک اثر هنری جداگانه است. فیلمی است که می‌توانید ۱۰۰ بار تماشا کرد و در پس‌زمینه هر صحنه، چیزهای جدیدی کشف کرد. اثر اثبات این تئوری است که جزییات تصویری کوچک قادر است فیلم را از یک محصول معمولی به اثری هنرمندانه تبدیل کند. موسیقی متن فیلم نیز که توسط جو هیسایشی، آهنگساز همیشگی آثار میازاکی، ساخته شده، به زیبایی هرچه بیشتر فیلم می‌افزاید و به این جادو عمق بیشتری می‌دهد. 

فیلم میازاکی فرصتی دیگر بود برای سینمادوستان تا شاهکاری دیگر از کارنامه‌اش تماشا کنند. هرچند ساخت پسرک و مرغ ماهیخوار هفت سال طول کشید و چالش‌های مربوط به همه‌گیری کووید به کندی تولید و تاخیر‌ها دامن زد؛ اما نتیجه درخشان بود و به انتظار کشیدن می‌ارزید. در طول ساخت جیبلی، شرکت سازنده انیمیشن ترجیح داد هیچ تریلر، تصویر و جزئیاتی پیش از اکران فیلم منتشر نکند و علاقه‌مندان را تشنه‌تر کند. به استثنای یک پوستر هیچ دیتایی در رسانه‌ها منتشر نشد. پس از اکران فیلم مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت و ۱۶۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. در میان جوایز متعددش، پسر و مرغ ماهی‌خوار برنده جایزه بفتا برای بهترین فیلم انیمیشن و جایزه گلدن گلوب بهترین انیمیشن بلند شد و همچنین کاندیدای جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شد.

به گفته تهیه‌کننده توشیو سوزوکی، پسر و مرغ ماهی خوار گران‌ترین فیلمی است که تا به حال در ژاپن تولید شده است. این کمپانی ابایی از ساختن آثار به شدت تلخ ندارد و اغلب مخاطبانش بزرگسال هستند. داستان فیلم‌های این استودیو حول غم یا مرگ متمرکز است. «پسر و مرغ ماهی‌خوار» دارای صحنه‌های زیادی است که می‌تواند اشاره به تولیدات قبلی استودیو جیبلی مانند «قلعه متحرک هاول» و «مدفن کرم‌های شب‌تاب» داشته باشد. واضح‌ترین آنها، صحنه آتش‌سوزی است. در این صحنه ماهیتو در مقابل انسانی ایستاده است که توسط آتشی قرمز و شعله‌ور احاطه شده.

طرفداران معتقدند که این صحنه به طرز غیرقابل انکاری شبیه به صحنه‌ برخورد سوفی با کالسیفر در «قلعه متحرک هاول» «مدفن کرم‌های شب‌تاب» است. این انیمیشن، عنوان مهمی در کارنامه میازاکی و کمپانی جیبلی به حساب می‌آید و تماشای آن علاوه بر لذت، دعوت به تفکری است که به آسانی از ذهن خارج نخواهد شد.