چند روایت ممنوعه در سریال معاویه
در هیاهوی سریالها و صنعت فیلم، گاهی تاریخ را آنطور که دوست دارند روایت میکنند. در این مطلب، با بررسی اسناد و روایات معتبر از منابع اهل سنت، واقعیتهای تاریخی را درباره معاویه بازگو کردهایم.

به گزارش گروه رسانه ای شرق، معاویه را پسر ابوسفیان و هند، از خاندان بنیامیه میدانند. طبق گزارشها هند مادر معاویه در مکه از اهل فساد بود. زمخشری از بزرگان اهل سنت به نقل از نسبشناسان، پدر و نسب معاویه را با شبهه روبهرو دانسته و زمزمههایی درباره نسبت او به چهار مرد از جمله مسافر بن ابوعمرو، عُمارة بن ولید و صبّاح آوازهخوان عُمارة مطرح کرده است. این موضوع گویای تردیدهای عمیق درباره اصالت نسب اوست
پیشوای حنبلیان احمد بن حنبل واقعهای تکاندهنده را نقل میکند. عبدالله بن بریده میگوید: من و پدرم به دربار معاویه رفتیم، معاویه ما را بر فرش نشاند، بعد دستور داد برایمان خوراک آوردند و خوردیم، سپس دستور داد شراب آوردند و خودش از آن نوشید و جامی هم به پدرم تعارف کرد. پدرم گفت: از وقتی که شراب حرام شده نخوردهام.
(مسند احمد، ج ۵، ص ۳۴۷)
ابن اثیر، مورخ اهل سنت از حسن بصری، که به عقیدۀ اهل تسنن یکی از زهاد هشتگانۀ قرن اول هجری است، میگوید: «در معاویه چهار خصوصیت بود که اگر یکی از آنها در او بود نافرمان خدا بود: اول: پدید آوردن آشوب علیه امّت مسلمان با شمشیر، دوم: جانشین قرار دادن پسر مست شراب خوار که لباس ابریشم میپوشید و طنبور میزد، سوم: ادعای برادری زیاد با وی. چهارم: کشتن حُجْر و یارانش.
(الکامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۴۸۷)
عاصم لیثی میگوید: داخل مسجد رسولالله صلیاللهعلیهوآله شدم، دیدم که اصحاب میگویند: از خشم خدا و رسولش به خدا پناه میبریم. گفتم چه شده است؟ گفتند: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بالای منبر خطبه میخواندند که ابوسفیان و معاویه برخاسته و از مسجد بیرون رفتند؛ پس رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «خداوند پیش رو و دنباله رواش را لعنت کند. وای بر این امت از معاویه درشت سرین!»
در تفسیر «الدر المنثور» اثر جلالالدین سیوط از عالمان و مفسران اهل سنت، روایتی از سهل بن سعد نقل شده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «بنیامیه را دیدم که مانند بوزینهها بر منبر من بالا میروند.» این رؤیا پیامبر را بسیار ناراحت کرد تا جایی که تا پایان عمر لبخند بر لب نداشتند.
بلاذری یکی از بزرگان اهل سنت از عبد الله بن عمرو بن العاص روایت کرده که گفت: «پیش پیامبر صلی الله علیه وآله بودم که ایشان فرمودند: الان از این دره کسی بر شما ظاهر میشود که بر غیر اسلام میمیرد. پس معاویه آمد و پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: این شخص همان است.
«تبیان» در همین خصوص نوشت: به گفتۀ ابن ابی الحدید، از علمای عامه، معاویه پس از صلح با صراحت گفت: «من برای نماز و زکات نجنگیدم، بلکه برای فرمانروایی بر شما جنگیدم.». این بدعتها، او را به چهرهای منفور در میان بسیاری از صحابه تبدیل کرد.
«عبد الله بن مسعود از صحابه پیامبر از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کرده است که فرمودند: هرگاه معاویه پسر ابو سفیان را دیدید که بر منبر خطبه میخواند، گردنش را بزنید.»